در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال فیلم ممیرو (هنر و تجربه)
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:06:18

خلاصه داستان: «ممیرو» با سبکی متفاوت و نگاهی تازه داستان تنهایی‌ ایاز، پیرمرد واخورده از زندگی پر مشقت خود را روایت می‌کند که بعد از اتفاقی مهیب در زندگی، با نوه خود روزگار می‌گذراند و خود را مسبب همه اتفاقات می‌داند.

 

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هرچند دیر ولی بالاخره دیدمش!
چقدر خوب بود!
چقدر فضا موضوع فیلمنامه کارگردانی بازیگری خوب بود..چقدر سگه خوب بود!
ماندگار شد این فیلم در ذهن من..
امیرمسعود فدائی، امیر مسعود و سپیده این را خواندند
آقامیلاد طیبی و سپهر این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از زمانی که فیلم آغاز شد ، تنها تصاویر مجهولی را می دیدم و پرسش های زیادی در ذهنم نقش می بست. فیلمی بدون دیالوگ و یا حتی موسیقی اثرگذار ، اما به شکل عجیبی زیبا بود، هر لحظه که میگذشت ، اثر هنری کارگردان بیشتر موجب حیرت من میشد. حتی همان مخاطبان کم هم، از خوردن دست برداشته و محو تصاویر بودند.
اتفاق در یک روستای دورافتاده رخ می دهد، تنها با دو بازیگر که حتی دیالگ بسیار کمی بین آن دو تبادل میشود.. اما حسی را که بازیگران به مخاطب منتقل میکنند مثال زدنی است.. تا آنجا که کارگردان حتی از نگاه اسب و نگرانی سگ وفادار هم برای القای بیشتر حس به بیننده مدد میگیرد.
تلاش بی وقفه مردی برای رفتن و در نهایت تلاش برای ماندن، عجب پارادوکس عجیبی و زیباییی داشت. به خوبی از المان های قومی و محلی کمک گرفته بود. به تصویر کشیدن مراسم و هلهله های بومیان نیز به زیبایی فیلم کمک میکرد.
وقتی فیلم تمام شد ، همانگونه بر روی صندلی میخکوب شده بودم، چقدر زیبا زجر کشیدن یک انسان در حال احتضار را نشان داد. حال عجیبی داشتم، به شدت با ایاز همراه شده بودم ولی او دیگر رفته بود با زخم های به جا مانده بر تن و روحش ، حال منِ مخاطب بار زخم های روحش را به دوش میکشیدم.
پیشنهاد میکنم حتما عزیزان تیوالی این اثر را ببینند.
فیلمی که در جشنواره میخواستم ببینم و نشد ...
۲۹ شهریور ۱۳۹۵
کاش ابتدا می نوشتید :خطر لو رفتن..
۲۹ شهریور ۱۳۹۵
آقای نیما نیک

نگران نباشید ارزش دیدن این فیلم به قدری بالاست که حتی اگر شما تمامی موضوع فیلم را بدانید باز هم دیدن آن جذابیت فوق العاده ای دارد. راستش را بخواهید اهمیت و پررنگ بودن فیلم نامه باعث درخشش فیلم نشده ، بلکه لایه های درونی بازی ها و حس ها و مفاهیمی که کارگردان با استفاده از نماد ها و المان ها سعی در القای آن به بیننده دارد ، این فیلم را حایز اهمیت کرده است.
۳۱ شهریور ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این فیلم رو خیلی دوست داشتم. شاهکار بود.