نمایش "مفیستو" اقتباس تیاتری از یکی از مهمترین رمان های قرن بیستم با همین عنوان است. کلایوس مان، رمان "مفیستو" را در سال ۱۹۳۶و درست پیش از جنگجهانی دوم در آمستردام منتشر کرد. این رمان با الهام از داستان دکتر فاستوس و مفیستوفلس (شیطان در افسانههای آلمانی) و در اعتراض به سیاستهای فرهنگی حزب نازی در آلمان نوشته شده است. کلایوس مان در این کتاب ماجرای یک بازیگر تیاتر را روایت میکند که برای پیشرفت شغلیاش با شیطان یا همان دولت نازیها پیمان میبندد و در نتیجه باعث از دست دادن دوستان انقلابی و همکاران هنرمندش میشود. در واقع شاید "مفیستو" واقعیترین و هشدار دهنده ترین کتابی باشد که در نقد وضعیت جامعهی فرهنگی آلمان، در دوران حکومت نازیها نگاشته شده است. نمایش "مفیستو" اقتباس تیاتری آریان منوشکین از این رمان است که توسط ناصر حسینیمهر ترجمه شده است.
همراه با ۱۵ دقیقه آنتراکت
خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع میرساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بهترین نمایش این چند سال اخیر رو شاهد بودم ، کاری که مخاطب رو مجبور می که لحظه به لحظه نمایش رو دنبال کنه و از تک تک لحظات نمایش لذت ببره ، گویی زمان می ایسته و ما گذز زمان رو اصلا احساس نمی کنیم و در یک چشم به هم زدن نمایش به پایان خود می رسه.
متن عالی ، کارگردانی حساب شده ، بازی های درخشان ، موسیقی روح نواز ، همه و همه دست در دست هم دادن که شاهد یک سمفونی رویایی باشیم ، مفیستو کاریست متفکر ، دغدغه مند ، شریف که دمادم حرمت هوش و گوش مخاطب رو حفظ می کنه و هر چه جلو تر می ره این احترام نمایان تر میشه و در این وانفسایی که دیگه اندیشه و تفکر محلی از اعراب نداره و گیشه حرف اول و اخر رو میزنه مفیستو یک تنه جلوی ابتذال می ایسته و تمام قد از اندیشه و تفکر دفاع می کنه و میگه میشه مبتذل نبود و مخاطب زیاد هم داشت.
در آخر یک خسته نباشید به کل گروه نمایش می گم که این سمفونی دلپذیر حاصل کار و زحمت یکایکشون بود و امیدوارم تئاتر ایران از این باتلاقی که 5 ،6 ساله داخلش گیر کرده دربیاد و ما باز شاهد این جنس کارها باشیم و اینطور نباشه که هر چند سال یکبار شاهد از این دست کار باشیم.
در ضمن امیدوارم این نمایش دوباره اجراهاش رو از سر بگیره چون واقعا حیفه که یه همچین نمایش درجه یکی به چند اجرا محدود بشه و کسانی که این نمایش رو ندیدند از دیدن این کار محروم بشن