در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مینی‌بوس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:35:59
امکان خرید پایان یافته
۱۴ آذر تا ۱۵ دی ۱۴۰۲
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۱۲۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
شادی، دختر دایی مجتبی، پس از سالها مهاجرت به آمریکا، به وطن بازگشته است. فرهاد، به همراه پدر و مادرش (ایرج و فهیمه)، در حال رانندگی از تهران به کرج (خانه دایی مجتبی) است. آنها پس از سالها قطع ارتباط تجدید دیدار می‌کنند. قطع ارتباط و جدایی که همه‌اش به خاطر یک مینی‌بوس بود.

نمایشنامه مینی‌بوس نوشته غلامحسین دولت‌آبادی و آراز بارسقیان در سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات یکشنبه به چاپ رسیده است. نمایش مینی‌بوس هجدهمین اثر گروه تئاتر چیستا به سرپرستی غلامحسین دولت آبادی است.


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۸ سال خودداری نمایید.

ویدیوها

مکان

خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸
تلفن:  ۶۶۹۷۹۴۶۸، ۶۶۹۷۹۴۷۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازی ها بسیارررر قوی با پایان بندی خیلیییی خوب🌿
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت تیم خوب به نظرم بازی بازیگران خیلی خوب بود مخصوصا راوی قصه خیلی خوب نقش رو ایفا میکزد اما به نظر داستان از کلیشه های عاشقانه که به خاطر اختلاف خانواده ها دو تا عاشق از هم دور افتادند پیش نمیرفت دیالوگ های بین دختر و پسر و جاده شمال و...
و انگار داستان برادر مثل وصله ی ناحور ابتر باقی موند نه به روند داستان کمک کرد نه خیلی احساسات بیننده رو درگیر کرد و انگار صرفا ادای احترام به افرادی بود که به جنگ رفتند و اگر از داستان حذف میشد اتفاقی نیفتاد ولی در کل از دیدن نمایش ناراضی نیستم با ضعف و قوت هاش میتونست مخاطب رو درگیر کنه
با توجه به نظرات ترغیب شدم تا برای تماشای این نمایش بنشینم اما با یک نمایش به شدت با ریتم ثابت و فاقد خلاقیت روبرو شدم ، چند نکته که از نظر من می گذرد :

۱_ بازی و دیالوگ و مونولوگ ها خوب بودند ، متن متوسط بود
۲_ کارگردانی ضعیف ظاهر شده بود ، جایگیری بازیگر در بین تماشاچی به طوری که موجب خنده بازیگر بشود ! ورود و خروج بازیگران به صحنه پراکنده بود ، هربار از یک سمت وارد می شدند ، اینکه درب سالن باز شود و صدای بیرون سالن شنیده شود ! و ...
۳_ طراحی صحنه می توانست با قدری خلاقیت جذاب شود گویی یک کار دانشجویی با امکانات موجود بود ...
۴_به دلیل تنگی جا در سالن و فروش نرفتن همه بلیط ها می توانستند به گونه ای تقسیم نشستن بکنند که آرنج یکی تو حلق اون یکی نباشه !...
۵_ مدیریت سالن بسیار ضعیف بود ، به این دلیل که پس از گذشت حدود پانزده دقیقه از شروع نمایش ، تماشاچی وارد سالن شد و سالن طوری نبود که دخالتی در نمایش نداشته باشد و تمرکز بهم می زد ...
۶_ آوردن کودک بی حوصله و صحبت های وسط برنامه ...