آخه چرا باید یک فیلم هر هفته تو یک روز مشخص و یک ساعت مشخص اکران بشه؟!!! تکلیف یکی مثل من که اون ساعت وقت آزاد نداره و میخواد این فیلمارو ببینه چیه؟! [شکلک عصبانی]
چند نکته دور از متن درباره دو فیلم (مسافر) و (لباسی برای عروسی)!!!
یک-اینکه روزگاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چقدر به نامش بیشتر می آمده و چه حضور پر رنگتری داشته...
دو-اینکه روزگاری فوتبال تیمهای ایران آنقدر جذابیت داشته که استادیوم رفتن آرزوی شیرینی باشد!!!
سه- اینکه انگار قبلا جلسات اولیا و مربیان مدارس صمیمی تر و بی رودربایستی تر بوده و در نتیجه زودتر هم به تفاهم می رسیده :)
چهار - آخه کیارستمی چطور میتونه این بازی های بی نظیرو از بچه ها بگیره , نه واقعا چطور...
پنج-عمق استخره چه قدر بود , رو دلم موند که جوابشو بدونم , کاش صدا به اونور شیشه می رسید , کاش...
شش - اینکه رفیق همراه داشتنم نعمتیه...
و...
و در آخر اینکه روزگار عباس کیا رستمی خوش که اینگونه مارو در تجربه لمس لحظه ها , آنهم اینطور از نردیک شریک میکنه
امروز توفیق اجباری پیش اومد و من که سمت باغ فردوس وقت دکتر داشتم تونستم برم و دو فیلم لباسی برای عروسی و مسافر رو در موزه سینما ببینم. با این که هم اولش 10 دقیقه دیر رسیدم و هم مجبور شدم وسط فیلم مسافر برم تا به دکتر برسم ولی همونقدری که دیدم واقعا عالی بود و لذت بردم و حتما دوباره میرم که مسافر رو کامل ببینم. دیدن این دو فیلم به شدت پیشنهاد می شه. فیلم دیدن در موزه سینما هم به همچنین. سالن خیلی دنج و خلوتی داره (فکر کنم امروز کلا 4 یا 5 نفر تو سالن بودن). محوطه بسیار زیبایی هم داره. از خانم نجاتی عزیز و جناب عظیمی هم ممنون برای توصیه به جا و خوبشون در مورد این دوفیلم :)