نمایش رو هفته گذشته دیدم.به گروه تبریک میگم،موضوع عالی که تماشاگر رو تا ساعتها پس از اتمام نمایش به فکر فرو میبره،بازیها و دیالوگها هم عالی بود.قسمت طنز نمایش نه تنها پیوند صحنه ها رو از بین نبرد بلکه باعث از بین رفتن فاصله تماشاچی و بازیگر بود.فقط دو ایراد توجه منو جلب کرد اول شروع ضعیف نمایش چون دیالوگها به خاطر ماسکها و موسیقی زمینه مفهوم نبود دوم موسیقی زمینه در سرتاسر کار پخش شد که لازم نبود و صدای بلندی داشت.کاش حداقل صداش کمتر بود.
نمایشی با دیالوگهای قابل تامل فلسفی که فضای ایجاد شده با موسیقی در حال پخش هر لحظه مخاطب را به فکر وا میداشت . از لحظهای که پسر قد بلند وارد بازی میشود و موسیقی قطع میشود به یکباره فضا کاملا تغییر کرده و نمایشی طنز ، بی ربط و به نظرم سبُکمایه اجرا شد تا خوشبختانه دوباره روند ابتدایی از سر گرفته شد . دختری که لحن کودکانه داشت در نقش خود فرو رفته و بی نقص بود . به نظر من جای این ژانر نمایشها در صحنههای تئاتر بسیار خالیست با تشکر از کارگردان محترم .
شروع نمایش ضعیف بود وقتی دختر شیرینی فروش از روو نامه رو میخوند با صدای ضعیف و بدون حس. ابتدای نمایش صدای بازیگرها خیلی ضعیف بود و در ادامه بعد از یک ربع همه چی خوب شد