در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش نویسنده مرده است
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:14:41
امکان خرید پایان یافته
۰۱ تا ۲۰ تیر ۱۳۹۳
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان


** تنها 15 اجرا **

خرید بلیت: 
www.iranconcert.com

رزرو تلفنی: 
۰۹۳۷۸۹۸۹۶۳۲

این نمایش آدرماه سال 91 در تیاترشهر به روی صحنه رفت و مورد تحسین تماشاگران و منتقدان جای گرفت. اطلاعات و نظر تماشاگران درباره آن اجرا

مسیرهای دسترسی به تالار شمس:
- وسایل نقلیه عمومی: خطی های هفت تیر، سیدخندان یا... به نوبنیاد، خطی های نیاوران (ابتدای نارنجستان یکم) ابتدای موحد دانش کوچه نیلوفر پلاک 3
- بزرگراه: انتهای اتوبان صیاد شمال خیابان لنگری میدان ارتش به سمت شمال بعد از چراغ آجودانیه خیابان موحد دانش کوچه نیلوفر پلاک 3
- اتوبان امام علی میدان ارتش به سمت شمال بعد از چراغ آجودانیه خیابان موحد دانش کوچه نیلوفر پلاک 3
» نقشه گوگل / کروکی مسیرها

یادداشت کارگردان:

شهر کوچکی که سال های کودکی و نوجوانی ام را در آن گذراندم، هیچ جذابیتی برای پسر بچه ای در آن سن و سال نداشت بجز یک مکان رویایی که جای همه کاستی ها و کمبودهای اجباری نوجوانان نسل من را، لااقل برای من یک نفر پر کرده بود. جایی به اسم "سینما بهمن".
سینما بهمن ملایر در سال های پایانی دهه 60 و ابتدایی دهه 70 پناهگاه امنی بود که با خاموش شدن چراغ هایش برای مدتی می توانستم با بال هایی که به کمک نور و تصویر روی پرده به دست می آوردم  در دنیای دوست داشتنی ام بچرخم تا دوباره چراغ ها روشن شود و من ناگهان از آن آسمان مرتفع و خیال انگیز سقوط کنم و خودم را روی صندلی های سفت و وصله شده اش ببینم.اولین تجربه دیالوگ نویسی ام در همان دوران شکل گرفت زمانی که  از سینما بیرون می آمدم و تا به خانه برسم به جای تمام شخصیت های اصلی فیلمی که دیده بودم حرف می زنم اما نه حرف های آنها. حرف های خودم را . چیزهایی که خودم دلم می خواست به هنرپیشه های مورد علاقه ام بگویم و آنها جوابم را بدهند. قصه را همان شکلی پیش می بردم که خودم دلم می خواست نه آنگونه که در سینما دیده بودم. من هنوز هم خودم را مدیون این شیوه تمرین ناخودآگاه دیالوگ نویسی می دانم . حالا سال ها بعد از دوران نوجوانی جادوی سینما بهمن هنوز رهایم نکرده و همچون "سینما پارادیزو" بخش عظیمی از خاطرات نوجوانی ام را به خودش اختصاص داده.
"نویسنده مرده است" درباره عشق همان سال هاست. درباره رویا هایی که در تاریکی سینما بهمن می بافتم. درباره عشق به سینما، بازیگری ودرباره سال هایی که سینمای ایران بی ستاره بود و ناگهان ستاره ها بعد از سال ها خاموشی یکی یکی درخشیدند تا من و امثال من بتوانند خیال بازی کنند و در نهایت درباره اینکه چرا شروع به نوشتن کردم؟ من که می خواستم بازیگر شوم.   

| تیوال تماشای این برنامه را پیشنهاد می کند |
برچسب «پیشنهاد تیوال» بنابر شاخص‌هایی شامل کیفیت اثر اعطا شده و تجاری یا سفارشی دریافت نمی‌شود

گزارش تصویری تیوال از نمایش نویسنده مرده است (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش نویسنده مرده است (سری نخست) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نویسنده مرده است مکانیزم نمایشی تمام عیاری را معرفی می کند

›› "نویسنده مرده است"ِ آرش عباسی، به ظاهر، کلاسیک ترین فرم دراماتیک را نشان می دهد

مکان

اقدسیه (موحد دانش)، بعد از چهارراه آجودانیه، دومین کوچه سمت چپ، کوچه نیلوفر، پلاک ۳، سالن همایش دیپلماتیک اکو

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
*نویسنده ای که شروع خوبی داشته ولی به پایان داستانش فکر نکرده ، گور خودشو کنده.
*همیشه یه چراغ برای ضبط لحظه لحظه زندگیم روشنه

:)
لبخند آخر هر پستت چقدر دوست داشتنی ست جانا...
:)
۲۶ تیر ۱۳۹۳
کیمیای جااان دلم لبخند توست در زیر هر پستی که آن را دلنشین میکند :) بازم به قول خودت دلت کوک :دیــــی
۳۰ تیر ۱۳۹۳
حرفی نیست در جان دل بودنت!
:))
۳۰ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرهاد:برای نوشتن هر نمایشنامه یک سال از زندگی یک نمایشنامه نویس کم میشه. برای نوشتن کار تو سه سال از زندگیم کم شد.
ایوب آقاخانی در نقش فرهاد:
من تاریخ بازیگری رو عوض میکنم!!

:)))