جشنواره فیلم فجر با همه فیلمهای تلخش و با آن چند فیلم شیرینش و با همه حرف و حدیثها به آخرش رسید. تجربههای آن در جشنوارههای بعدی استفاده نخواهد شد و خوبیهایش هم به مرور کمرنگ میشوند اما همه آنها به ادب «پرویز پرستویی» میارزد که پس از دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد گفت: «من بازیگر حیدر ذبیحی در بادیگارد بودم و ابراهیم حاتمیکیا، خالق بادیگارد.» و سیمرغش را ابتدا به ابراهیم حاتمیکیا و سپس به 5 تن سینمای ایران، استادان انتظامی، نصیریان، مشایخی، کشاورز و رشیدی تقدیم کرد.
همه بیاخلاقیهای این دوره از جشنواره، مرگ و میرهای نهفته در فیلمها، بینظمی کاخ جشنواره و... به همین چهار کلام احترامآمیز و امیدوارکننده میارزید.
⚠️ و در آخر هم یک نگرانی جدی برای «سعید روستایی» که با 9 سیمرغ بلورین برای فیلمش، وارد یک میدان مین خطرناک شد. خدا کمکش کند...
احساس می کنم کارگردان دنبال تکرار تجربه "دندون طلا" در سینما بوده اند!
ساختار فیلمنامه مشکل بارزی ندارد. فیلم می تواند توجه تماشاگر را به خود جلب کرده و تا پایان با خود نگاه دارد. دو بازی خوب در این فیلم می بینیم یکی از رویا نونهالی و دیگری از گوهر خیراندیش که ناحق نخواهد بود اگر به ترتیب برای بازیگری اول زن و بازیگر مکمل زن در این دوره کاندید شوند. حامد بهداد موفق شده است در این فیلم از بازی های هیستریک و عصبی گذشتۀ خود فاصله بگیرد و یک تغییر مثبت را در روند بازیگری خود به وجود بیاورد که به زعم بنده دیگر زمان چنین تغییری در کارش فرا رسیده بود و مشخص است که بازیگر هوشیاری است و برای حرفۀ خود برنامه ریزی دارد که به موقع تغییرها را اعمال می کند.
زمزمه کردن آوازها توسط بازیگر اصلی مرد و زن (بهداد و نونهالی) در یکی دو صحنه دیگر اضافه بود و اذیت می کرد مانند صحنه ای که بهداد پشت به ماشین ایستاده و سپس در یک توشات او را با نونهالی در حال صحبت راجع به رابطه شان می بینیم. پرداختن به دو معضل اجتماعی؛ وضعیت خانواده های مجرمین و موضوع ازدواج خانم های بیوه و درگیری آنها بر سر این مسئله با فرزندانشان در این فیلم به خوبی پرداخت شده و مطرح می گردد.
یکی از نواقصی که در فیلمنامه وجود دارد استفادۀ مقطعی از بیماری نقش اصلی مرد (ظاهراً صرع) و زمینه چینی نکردن برای آن است. باید کدهایی دربارۀ این مشکل به تماشاگر داده می شد و همچنین در سایر جاهای فیلم نیز ردی از تأثیر این بیماری را در زندگی شخص اول می دیدیم اما تنها در یک صحنه مطرح و از آن استفاده شد که حالت باسمه ای پیدا کرده و گویی تنها به عنوان یک ابزار برای فیلمنامه نویس مورد استفاده قرار گرفته، به خوبی در زندگی شخص اول تبیین پیدا نمی کند و حالت زیستی طبیعی آن ظهور و بروز کافی نمی یابد.
می توان این اثر را فیلم خوبی به شمار آورد و به احتمال زیاد به موفقیت هایی در جشنواره در بخش های بازیگری و کارگردانی خواهد رسید.