در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش نیمه شب به وقت محلی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:32:57
امکان خرید پایان یافته
۲۰ مرداد تا ۱۱ شهریور ۱۳۹۸
۱۸:۳۰  |  ۴۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
اقتباسی از داستان کوتاه تیم برتون بابانوئل برای جیمز کوچولو یه خرس عروسکی کادو آورد، بابانوئل از کجا میدونست دوماه قبل از اون کریسمس به جیمز یه خرس گریزلی حمله کرده و چشمش رو از کاسه درآورده.

گزارش تصویری تیوال از نمایش نیمه شب به وقت محلی / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل لوشاتو، نبش تقاطع رازی، پلاک ۱۸، عمارت نوفل‌لوشاتو
تلفن:  ۶۶۴۸۳۷۴۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش را چند شب پیش با گروهی از دوستانم تماشا کردم. اتفاقا خانم نونهالی عزیز هم کنار ما نشستند و کمی گپ زدیم بعد کار با ایشان. به نظرم وقتی می رویم که مونولوگ نمایش تک پرسوناژ ببینیم، انتظار داریم خیلی خوب و حرفه ای روی المان های تصویری و درام و ... کار شده باشه. البته کار مبین عزیز ( با توجه به سن پایین و تلاشی که مشخص است انجام شده ) تا حدی قابل قبول است. اما استفاده از صحنه، نور، موزیک به نظرم در خدمت پیش برد نمایش نبود. داستان تیم برتون را نخوانده ام اما کارگردان در این اثر تلاش کرده بود که فضای سورآل یا ذهنی کار را بسازد ، چقدر خوب که می نویسند اقتباس از فلان اثر هنری. ممکن است یک نفر هم تیم برتون را نخوانده باشد اما وقتی می نویسند ادپتیشن از فلان کار هم اعتبار کارشان بالا می رود( به نظر من ) هم حق کپی رایت رعایت می شود. هم مخاطب بهتر همراه می شود.
من اول کار که محکم در را می کوبه با کار همراه شدم و تا نیمه هم خوب بود اما انگار در انتها کمی ریتم و تمپو هماهنگی نداشت.
متنی برگرفته از داستان کوتاهی از تیم برتون فیلمنامه‌نویس و کارگردان سوررئالیست و فانتزی آمریکایی؛ نمایشی مبتنی بر مونودرام و تک شخصیتی بر اساس واگویه‌های پرسوناژ درون متنی که در دام کابوس هولناک واقعه‌ای تلخ سال‌هاست گرفتار شده؛ محبوس در خانه از کودکی تا دوره جوانی؛ زمان نمایش در نیمه شبی به وقت محلی در کریسمس رخ می‌دهد، زمانی که سال‌ها قبل نوجوانی بر اثر حمله خرس گریزلی یک چشمش را از دست می‌دهد؛
مونودرامی مبتنی بر ایده که در تار و پود ایده گرفتار است و به خوبی نمی‌تواند لایه‌های بیشتری به متن بیفزاید. طراحی صحنه و نور اگرچه در تلاش است تا فضای کریسمس را تداعی کند و بر التهابات درون‌شخصیتی بیفزاید، ولی در جایی ابتر می‌ماند و در ورطه تکرار گرفتار می‌آید.
بازی بازیگر از منظر تکنیکی قابل قبول است ولی به جهت هسته سنگین درام و جنس دراماتیک نمایش نمی‌تواند احساسات مخاطب را برانگیزد.
چهره‌پردازی و طراحی لباس ساده است و استفاده از عینک آفتابی تا نزدیک به پایان نمایش بر صورت بازیگر برای پنهان سازی شخصیت جوان داستان و تمرکز مخاطب بر روایتگری پاپا نوئل در تعلیق اثر مؤثر است و انتخاب موسیقی و افکت‌های صوتی بهتر از سایر مؤلفه‌های اجرا در اثر جا باز کرده است. و نکته آخر کارگردانی اثر که به موازات مؤلفه‌های اجرایی نامبرده و متنی کم‌عمق نمی‌تواند بیش از این خود را بر مخاطب دیکته کند.
درجه کیفی ... دیدن ادامه ›› نمایش: C
کارگردانی: ٥/١٠
ایده: ٦/١٠
متن: ٦/١٠
بازی‌ها: ٦/١٠
طراحی نور: ٦/١٠
طراحی لباس: ٦/١٠
طراحی صحنه: ٦/١٠
گریم و چهره‌پردازی: ٦/١٠
موسیقی و افکت صوتی: ٧/١٠
رضا بهکام، امیر مسعود، reza heidari و امیر حسین زاده این را خواندند
شکوفه پناهی و نیما کوچی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با توجه به وزن سنگین ایفای نقش و بازیگری در نمایشهای تکنفره، مبین سپاس زاده به خوبی از عهده ی این مهم برآمده و گفتگوی او با مخاطب ناپیدا طبیعی و واقعی می نمود. داستان نمایش با گامهای نسبتا کند و و اجزای کم تقریبا تا سه چهارم مدت نمایش حرف کمی برای گفتن داشت و نویسنده در یک چهارم انتهای نمایش به داستان ابعاد تازه تری را اضافه کرده و تماشاگر را به ادامه تماشای نمایش ترغیب می کند. اگرچه نویسنده احتمالا عامدا بخش مهمی از نمایش را به ابهام گذرانده ولی از آنجا که این بخش از اجزای کم و تا حدی دیالوگ های تکراری برخوردار بود فاقد عنصر ایجاد تمرکز یا به اصطلاح میخکوب کردن تماشاچی بر روی صندلی بود. افکتهای صدا و موسیقی نمایش بسیار مناسب و جذاب انتخاب و اجرا شد (به غیر از یکبار که صدا ظاهرا پخش نمی شد). در مجموع نمایش و داستان خوب ودلنشین بود.