در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش نیمه تاریک ماه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:02:08
امکان خرید پایان یافته
۲۴ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۹۸
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۶۰,۰۰۰ و ۵۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
باکس‌های روبرو: ۶۰،۰۰۰ تومان
باکس‌های کنار: ۵۰،۰۰۰ تومان
نمایش «نیمه تاریک ماه» داستان دغدغه رابطه های این روزهای ماست؛ اقتباسی از فیلم ایتالیایی «غریبه های تمام عیار » حکایت چند زوج جوان است که برای شام دور هم جمع می شوند. همه آنها تا شب مهمانی، تصورشان بر این است که زندگی کامل و عاشقانه ای دارند، اما...

به آگاهی می‌رسد خانم هانا کامکار تا روز یکشنبه ۲۶ آبان‌ماه در این نمایش حضور خواهد داشت و از روز دوشنبه خانم آزاده اسماعیل خانی جایگزین خواهند شد.

گزارش تصویری تیوال از نمایش نیمه تاریک ماه / عکاس:‌ رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبروی تالار وحدت، سالن حافظ
تلفن:  ۶۶۷۵۶۰۴۳

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این نمایش اقتباس بسیار نزدیکی از فیلم Perfect Strangers است. این فیلم را یک بار نویسنده‌ی ایتالیایی فیلم‌نامه، یعنی پابلو جنووسه در سال 2016 ساخته است و یک بار هم کارگردان اسپانیایی، الکس دِ لا ایگلسیا در سال 2017. نسخه اول که روایت آن اساسا رئالیستی‌تر است، ساخت و پرداخت بهتری دارد و اقتباس آقای بنی‌اردلان هم از همین نسخه است. انتقال این اثر از مدیوم سینما به تئاتر به نظرم ایده‌ی هوشمندانه و جذابی است، چراکه روایت صمیمی و از نظر روان‌شناختی و اجتماعی موشکافانه‌ی فیلم، خیلی زود مخاطب را درگیر و با او دیالوگ فعال برقرار می‌کند و انتقال چنین ساختاری به مدیوم تئاتر می‌تواند تا حد بسیار زیادی بر این کیفیت بیفزاید. نمایش‌پردازی (دراماتورژی) و کارگردانی نسبتا خوب به علاوه‌ی صحنه‌پردازی ریزبینانه، که باید آن‌ها را وجه مشخصه‌ی این نمایش دانست، در ایجاد دیالوگ موثر با مخاطب موفق عمل می‌کند و از نمایش، یک کمدی دلچسب و صمیمی و دوست‌داشتنی می‌سازد. به این دو مورد، باید بازی نسبتا خوب مجموعه‌ی بازیگری را هم افزود. اما در کنار موارد مثبتی که ذکر شد، شاید توجه به چند نکته‌ از طرف تیم اجرا کیفیت آن را دوچندان می‌کرد. اول آن که اصرار کارگردان به وفاداری بسیار زیاد به ساختار فیلم تا حدی امکان آزادی و ایجاد نسبت بافتیِ بیش‌تر با زبان و فرهنگ مقصد را از نمایش گرفته است. این اصرار حتی بر انتخاب موسیقی و شیوه‌ی اجرای آن اثر گذاشته است و برای مخاطبی که پیش‌تر فیلم را دیده است، امکان حضور در یک بستر گفتمانی جدید و مستقل برای مواجهه با نمایش را محدود می‌کند. از سوی دیگر، با وجود همه‌ی ریزبینی و دقتی که این مجموعه در اجرای کار به خرج داده است، موارد مغفولی به چشم می‌خورد؛ مثلا در قسمت صحنه‌آرایی، چیدمان میز (که شاید ارجاع به پوستر نسخه‌ی اسپانیایی فیلم، منظورم را روشن‌تر کند). همین نکته کوچک تاثیر مستقیم بر روایت اثر و ذهنیت مخاطب می‌گذارد؛ در قسمت کارگردانی و دراماتورژی، شخصیت‌پردازی مطلوب اما نه‌چندان کامل (که می‌توانست امکان درگیری بیش‌تر با نمایش را برای مخاطب فراهم کند)؛ و در قسمت بازیگری عدم تسلط کامل بازیگران به متن نمایش (که اگرچه در انتقال شخصیت نسبتا خوب عمل می‌کنند، گاهی نشانه‌هایی از عدم تسلط صددرصدی به متن در بعضی بازیگرها به چشم می‌آید). در مجموع به نظرم باید این نمایش را یک اقتباس موفق و دلنشین دانست که فرصت «تجربه‌ی نزدیک‌تر» آن‌چه را که بر صفحه نمایش رقم می‌خورد، برای مخاطب فراهم می‌کند. دیدن این نمایش را به دوستان عزیز پیشنهاد می‌کنم. البته که باید فیلم را هم قبل یا بعد از نمایش تماشا کرد.
گریز از واقعیت

منتشر شده در هنرنت

آیا تاکنون به این موضوع توجه کرده اید که هر گاه به ماه نگاه می کنید، تصویر مشابهی از آن را می بینید؟ چه با دوربین ساده، یا با دوربین تلسکوپی و یا حتی چشم مسلح یا غیرمسلح به ماه می نگرید، همواره منظره یکسانی دیده می شود. اما نیمه تاریک ماه، آن بخشی است که ما نمی توانیم آن را ببینیم و این تصور وجود دارد که نیمه تاریکِ آن، فضایی سرد، تاریک و مبهم دارد. به همین دلیل است که برای توصیف هر وضعیت مبهم و ناشناخته، از اصطلاح نیمه تاریک ماه استفاده ... دیدن ادامه ›› می شود.

عنوان نمایش «نیمه تاریک ماه» که اقتباسی از فیلم ایتالیایی «غریبه های تمام عیار» است، به نظر می آید قصد در انتقال چنین معنایی بر اساس بخشی از واقعیت زندگی دارد. روایت نیمه تاریک ماه، به گونه ای رئال، دادگاهی را به تصویر می کشد که با اتفاقات ساده، جزئی و خنده‌دار شروع می‌شود و در ادامه به افشاگری‌های دردناک و آزاردهنده‌ می‌انجامد.

اتفاقی که در این نمایش افتاده این است که، در مشخصات آن نام نویسنده ای نوشته نشده و در توضیحات آمده که نمایش اقتباسی از یک فیلم است. با وجود معانی مختلفی که از اقتباس وجود دارد -الهام گرفتن از یک اثر، ترجمه، انطباق با شرایط فرهنگی، زمانی و مکانی و گاهی به جای دراماتورژی- انتظار می رود که ردپایی از خالق اثر یا سازندگان نمایش به چشم بخورد. شاید از دید مخاطبینی که فیلم را دیده اند، نمایش نیمه تاریک ماه، کپی کاملی از فیلم ایتالیایی آن باشد.

بر اساس نظریه های اقتباس تئاتری، مخاطب در بازنویسی یک اثر فرهنگی، برای انطباق با موقعیت حاضر ممکن است احساس آزادی یا اجبار کند. در اقتباس های تئاتری متن را می توان به هر روش و اندازه ای تغییر داد. در هم آمیختن دیالوگ ها با جملات دیگر که می تواند حتی در تمرینات توسط بازیگران کامل شود. در اقتباس ممکن است چگونگی به صحنه آوردن نمایش، معنای اثر را تغییر دهد. اما هیچکدام از این موارد در نمایش نیمه تاریک ماه به چشم نمیخورد. هر چند که مخاطب حرفه ای تئاتر، همیشه از یک نمایش و خالق آن انتظار به کارگیری خلاقیت و دوری از کپی برداری دارد، اما به نظر می آید که برحسب اینکه در چه سطحی نویسنده یا کارگردان متن اصلی را دست کاری می کند، اقتباس نیز متفاوت می شود و در این کار مخاطب تنها با یک ترجمه مواجه است و قصه یک فیلم را در صحنه تئاتر تماشا می کند. شاید بتوان گفت که برخی محدودیت ها و سانسورها در شرایط فرهنگی کنونی جامعه، خود نوعی اقتباس باشد.

اما آنچه که کلیت یک نمایش را جذاب و مهم میکند، انتقال معانی و فهم آن است تا ارائه توهم دقیقی از واقعیت. هدف تئاتر آن است که تماشاگر را در موقعیت بهتری برای فهم جهان پیرامونش قرار دهد، جهانی که از دید برشت و بارت، اجتماعی و تغییر پذیر است. مانند نسخه ایتالیایی نمایش، نمادی که بارها به آن رجوع می شود ماه گرفتگی است. شبی که کاراکترهای داستان دور هم جمع می شوند. زندگی هر کدام از آنها به قسمت روشن ماه می ماند اما در طول جریان قصه، با پرده برداشتن از رازها سایه واقعیت روی شان می افتد. آنچه که در صحنه پایانی نمایش که به درستی و دقت نیز به آن پرداخته شده و می تواند ذهن مخاطب را به خود مشغول کند این است که آیا حاضریم جراحت آگاهی از حقیقت را به جان بخریم یا ترجیح می دهیم با اطلاع از سرخوردگی هایمان، در غفلت زندگی کنیم؟ و همین امر می تواند به تنهایی نقطه قوت کار باشد.

نیمه تاریک ماه، نمایشِ پردیالوگی است که سعی دارد مخاطب را به وسیله دیالوگ ها، بر کاراکترها متمرکز سازد، بنابراین اکت های بازیگران بیش از هر المان دیگری می تواند مهم باشد، هر چند جریان قصه پرکشش است، ولی بازیِ تاثیرگذاری از برخی بازیگران ِنمایش به چشم نمی خورد و چنین انتظاری برآورده نمی شود. میزانسن نیز شامل بخش‌های تکراری میز شام، آشپزخانه و تراس است و کاراکترها بین همین چند فضا تردد می‌کنند و قصه را پیش می‌برند. استفاده از فرم ویژوئالی و پخش زنده نمایش بر روی پرده نمایش در بک گراند صحنه کار جالب و خلاقانه ای است که بنظر می آید به خاطر شرایط سالن و جایگاه تماشاگران برای پی بردن به جزئیات اکت بازیگران انجام شده است. اما شاید اگر نمایش در تالار دیگری که امکانات نور و صدایی بهتری داشت اجرا می شد، به کیفیت نمایش می افزود.

فاطمه درخشان

گروه نقدهنرنت
لینک مطلب: https://www.honarnet.com/?p=6071
سال گذشته فیلم «غریبه‌های تمام عیار» ساخته پائولو جنووسی، محصول 2016 ایتالیا را تماشا و به شکل عجیبی آن را در یک فضای ایرانی تصور کردم. با توجه به موضوع اصلی آن (که هنوز در جامعه ما خط قرمز پررنگی است) نتوانستم حتی در تصورات و خیالاتم هم درباره این کانسپت و پرده نقره‌ای سینمای ایران خیال پردازی کنم اما از همان موقع با خودم می‌گفتم چقدر این سوژه و این قصه، می‌تواند در مدیوم تئاتر ایران، مخاطب‌پسند و البته پر از حرف و کشف و لذت باشد. گویا داود بنی اردلان هم چنین فکری داشته که این روزا شاهد نمایش «نیمه تاریک ماه» در سالن حافظ هستیم.
ماجرا ساده است. چند زوج دور هم جمع می‌شوند و قرار می‌گذارند سر خودشان را با یک بازی هیجان‌انگیز که البته در تمام تاریخ طولانی دوستی آنها بی‌سابقه است، گرم کنند. آنها گوشی‌های موبایل‌شان را در حالیکه سایلنت نیست روی میز می‌گذارند و بنا بر این می‌شود که هر پیام دریافتی با صدای بلند برای همه خوانده شود و به هر تماس نیز با صدای روی اسپیکر پاسخ بدهند!
بدیهی است که چنین سرگرمی خاصی که بی‌شباهت با بطری‌بازی هم نیست سرشار از حرف و حدیث و مچ گرفتن و رو شدن دست و ... می‌شود اما بی‌شک نه آن فیلمساز ایتالیایی و نه این کارگردان ایرانی نمی‌خواسته‌اند با قرار دادن شخصیت‌ها و مخاطب در یک آمپاس، کمی هیجان و خنده تولید کنند و دیگر هیچ! «نیمه تاریک ماه» حرف مهمی دارد که قطعا در این نوشته آن را اسپویل نمی‌کنم اما مهم است که این چند خط را ضمیمه مطلب کنم؛ بیل زدن، برای باغچه است و پیدا کردن کرم‌ها، یک اتفاق بدیهی. اگر دوست نداری با صحنه بدی مواجه شوی، یا بیل نزن، یا وجود کرم‌ها را بپذیر یا آنها را دور بیانداز و سعی کن از زیبایی گل‌ها لذت ببری، البته اگر بتوانی ذهنت را از این فکر جانکاه نجات بدهی که : «اگه دوباره پیداشون ... دیدن ادامه ›› شد چی؟».
شما را به تماشای «نیمه تاریک ماه»، یک نمایش کاملا رئالیستی با بازی‌های جذاب، توصیه می‌کنم، حتی اگر مثل من قبلا فیلم را دیده‌اید و از قصه باخبرید.