بزرگانی همچون استریندبرگ و چخوف گفته اند تئاتر نباید، سرگرمی تلقی شود و ما عمدا خواهان بریده شدن پای افرادی هستیم که به زبان امروزی صدای نچ نچ
... دیدن ادامه ››
هایشان به اسمان میرسد و یا در انتها دم از اینکه که چه مقدارش را خواب بوده اند میزنند، و در سدد جذب افرادی بوده اند که بیاندیشند.
امروز خب مرزها بسیار گسترده تر شده و برای هر سلیقه ای کار روی صحنه میرود.
شاید بهتر است ذکر شود که نسخه ویراستار مغز را به بازی میگیرد و اصلا به دیدگاه من نصویری از درون مغز و ساز و کارش را به نمایش میگذارد، حالا ممکن هست مغز یک نمایش نامه نویس در حال تقلا باشد اما برای هر انسانی که در حال کشمکش با مسئله ای میباشد قابل لمس میباشد.
احتمالا همگی خستگی و کلافگی ناشی از فکر کردن زیاد به امری یا تمرین برای انجام کاری را حس کرده ایم که به شدت اعصاب خرد کن میباشد ولی در عین حال اعتیاداور و در برخی مواقع نتیجه بخش، برای من این حالت تداعی شد و به فکر فرو رفتم که دست اورد کمی نمیتواند باشد.