در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم بی‌حسی موضعی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:13:26
بها: ۶,۱۰۰ تا ۸,۰۰۰ تومان
جلال، دانشجوی سابق رشته فلسفه، متوجه م یشود خواهرش که به اختلال روانی دو قطبی مبتلاست، با مردی ثروتمند به نام شاهرخ ازدواج کرده که به شرط‌بندی بازی فوتبال اعتیاد دارد. جلال با عصبانیت از خانه بیرون می‌زند تا به خانه دوستش، بهمن، برود که یک آهنگساز زیرزمینی است. در مسیر جلال با یک راننده تاکسی به نام ناصر آشنا می‌شود و این دو شب عجیبی را در کنار هم سپری می‌کنند

آواها

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
براتون آرزو میکنم اینقدر فیلم باکیفیت خارجی خوب تو فلشتون باشه که پای اینجور فیلم های ایرانی نشینید…چی بود؟!!!!
پیروز فر!!!!باران کوثری…حبیب رضایی…معجونی…
چرا تو این فیلم بازی کردن؟ جز برای پول چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه نه کاراکتر ویژه ای نه فیلمنامه جذابی نه کارگردانی چشمگیری.
٢از ٥
Samira، فهیمه تردست، بهار گراوندی و نازنین ص این را دوست دارند
انقد حرص نده منو دختر ☺️☺️
۲۴ شهریور ۱۴۰۰
خب که چی؟ منظور فیلم چی بود؟ هیچ جوره نمیتونم درک کنم منظور فیلم چی بود؟ فلج مغزی بود تا بی حسی موضعی!
البته نظر شخصی من هست. با احترام به همه کسانی که دوسش داشتن.
۲۴ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
[بی حسی موضعی]?
قلاده بدون سگ ؛

از دسته فیلم های ۵=۲+۲
به اصطلاح فیلم های بی منطق
ژانری متفاوت ، جذاب و سرگرم کننده
روایت متفاوت داستان در شبی متفاوت .
بازی خوب سهیل مستجابیان ک به تازگی وارد سینما شده و خوب خودشو نشون داده .
تلفیق داستان های دو شخصیت در یک شب متفاوت .
تمام اتفاقات پیش ... دیدن ادامه ›› امده در فیلم و حتی کوچکترین صدای شنیده شده حساب شده بود .
فیلم یک یا دوتا داستان نداشت ، پشت سر هم اتفاقاتی کوچک و بزرگ میفتاد که خودش داستان فیلمو میساخت ، به طوری که نشه خلاصه فیلمو برای کسی تعریف کرد ، خلاصه شدنی نبود .
بازی خوب باران کوثری و حبیب رضایی و حسن معجونی رو هم که قبلا بارها شاهدش بودیم .
اما میرسیم به بازی متفاوت پارسا پیروزفر ، که با گریم متفاوتش بیشتر جالب توجه شده ، و لباس ها ک مارو یاد فیلم های قرن ۱۹ و ۲۰ امریکایی میندازه .
تعداد کاراکتر ها نسبتا کم بود اما هرکدوم نشون دهنده یه قشری از جامعه بودن ، با طرز صحبت کردن مختص خودشون و یا لباسا و رفتارشون که این از نکات جذاب فیلم بود که افرادی از اقشار و شغل های مختلف شبی رو کنار هم سپری میکنن .
اتفاقاتی توی فیلم میفته که شما درک نمیکنید چرا و چطور ؟ بدون منطق . یا شاید منطقی نهفته که باید با چند بار دیدن فیلم کشفش کنی .
دیالوگای گاه فلسفی فیلم شمارو به تامل وامیداره و باعث میشه دلتون بخواد فیلمو بارها ببینید ، کمدی جذاب یا بهتره بگم زیرکانه فیلم که یکم دقت میخواست بر اینکه به خنده بندازتت و فیلم ازون دسته هایی بود که باید به دقت به همه وسایل صحنه دقت کنی ، شاید چیز جذابی توشون دیدی !
قطعا فیلم یاداور فیلم [ اسب حیوان نجیبی است] هست ، جدا از گروه بازیگری مشابه ، و اینکه اون هم فیلمی شبانه خیابانی بود و افرادی دور هم جمع شده بودن تا کاری رو از پیش ببرن . ما در فیلم اقای کاهانی هم اتفاقات مشابه رو میبینیم مثل اینکه با پیشرفتن داستان افراد جدیدی به داستان اضافه میشن . در هردو فیلم شاهد حضور راننده تاکسی یا اهنگسازی هستیم ، یا تناقض بین رفتار و شخصیت افراد متفاوت. اما خب روایت دو فیلم کاملا متفاوت بود ، در فیلم اقای کاهانی روایتی پیوسته رو میبینیم و تدوین جور دیگه ایه اما در این فیلم این طور نیست .
یکی از هیجان انگیز ترین چیزی ک توی این فیلم دیدم ، یا بهتره بگم شنیدم موسیقی فیلم بود ، به طوری که وقتی تیراژ اول فیلم رفت ، شوکه شدم و تقریبا حدسم درباره ژانری که قرار بود ببینم به کلی تغییر کرد . موسیقی متفاوت و شاید سوپرایز کننده و بیان کننده این بود که ( شما قرار نیست فیلمی خشک و جدی یا عادی ببینید ) که این هیجانو مدیون آریا عظیمی نژاد هستیم .
با اینکه نورپردازی در فیلم هایی از این نوع بسیار سخته و ممکنه با الودگی نوری شهر تداخل پیدا کنه ، اما نورپردازی فیلم عالی بود انگار که چراغ اتاقی در شب روشنه و همه چیو میشه واضح دید .
با توجه به روایت متفاوت فیلم ترجیح میدادم فیلمبرداری متفاوت تری ببینم ، یه چیزی تو مایه های سرکوب یا آشفتگی یا ترکیب این دو .
به شخصه به شدت علاقه مند فیلم هایی هستم که انسان های فیلم درگیر فیلم داخل فیلم میشن ، بهتره این طور بگم ، معلق بودن شخصیت ها بین واقعیت و فیلم ، که حدس میزنم بهترین نمونه این جور داستانا رو توی [جنایت بی دقت] شاهد خواهیم بود .
با اینکه فیلم های شبانه خیابانی که از انواع مورد علاقه منه ، دکوراسیون خاصی لازم نداره اما توی این فیلم دکور لوکیشن هایی ک مدت کوتاهیم توش بودن قابل توجه بود ، مثل خونه بهمن که به شخصه عاشق کمد یا همون استودیو اهنگسازیش شدم .
هر کاراکتر ، چیزی داشت که میتونست شخصیتش رو تا حدی شرح بده ، مثلا خانه بهمن ، اتاق کوچک جلال و پوسترای روی دیوار ، لباس های شاهرخ و موهای چتری ماری .
اما کاش نکات و وسایل قابل توجه بیشتری توی فیلم کار گذاشته میشد ، که لوکیشن خانه بهمن بهترین جا برای پیاده کردن این ایده بود ، تابلوهای عجیب غریب ، یا وسایل عجیبی که هر دفعه فیلم رو ببینیم متوجه یکیشون بشیم .
شخصیت پردازی ، هم در سناریو خوب بود هم در عملکرد بازیگران ، عملکرد گریمور و طراحی لباس ، حتی گربه ای که بهش شخصیت داده شده .
و اما بگیم از پایان فیلم
پایان هر چقدر که بگم بینظیر کم گفتم
البته که منتظر پایانی متفاوت و جذاب بودم ، اما طبق بخش های دیگر فیلم غافلگیر شدم . اصولا پایان فیلم ها در ذهن میمونه و حسی که شما از فیلم گرفتید بخش زیادیش مربوط میشه به پایان فیلم ، که با این اوصاف هنگام یاداوری این فیلم حس خوب پایانش یادم نمیره .
فیلم رو باید چند بار دید تا تمام چیزای نهفته درونشو درک کرد ، یه حس بیخیالی که سراسر فیلمو فرا گرفته بود . فیلم بسیار زیرکانه بود ، میتونی مفهومای مختلفی ازش استخراج کنی ، ولی هر چی بود ، لذتبخش و به یاد موندنی بود .

P.H~|??
محمد کارآمد این را خواند
امیر مسعود، جعفر میراحمدی، محسن جوانی و behrad rad این را دوست دارند
با این که مدت هاست نظری در این فضا ننوشتم، اما بی انصافی بود که برای این فیلم فوق العاده این چند خط را به اشتراک نگذارم.
در این برهوت و فقدان فیلم های تامل برانگیز (البته خوشبختانه پرچم سینمای هنر و تجربه همچنان بالاست) فیلمی فوق العاده خوب به نام بی حسی موضعی، جانی دیگربار بخشید.
به زبان ساده و خلاصه، این فیلم را باید چهاربار دید.
بار اول، فقط بخندیم و ... دیدن ادامه ›› لذت ببریم.
بار دوم، به محتوای فیلم توجه کنیم.
بار سوم، جزییات محتوایی و تصویری فیلم را دریابیم.
بار چهارم، با تمام وجود گریه کنیم.
دست مریزاد باید گفت به کارگردان، بازیگران و تمام عوامل محترم فیلم.
۲۲ آذر ۱۳۹۹
من عاشق و دیوانه این ژانرم (چیزی شبیه اسب حیوان نجیبی است) بزودی میبینم و نظرتون رو کاملتر میخونم، ممنون بخاطر معرفی و پیشنهادتون
۲۳ آذر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر دوسش نداشتم. از اواسطش دچار بی‌حسی مغزی شدم.
باز از این فاجعه هایی که میاد بهتر بود که :))) مثه هایلایت مثلن :)) مثلن میخواست مثه خرگیوش باشه ولی همستر بود :)))
۱۳ آذر ۱۳۹۹
فرزاد جعفریان
باز از این فاجعه هایی که میاد بهتر بود که :))) مثه هایلایت مثلن :)) مثلن میخواست مثه خرگیوش باشه ولی همستر بود :)))
خرگیوش خیلی خر بود اقا خیلی من که عاشقش شدم♥
۲۳ آذر ۱۳۹۹
محمد کارآمد
خرگیوش خیلی خر بود اقا خیلی من که عاشقش شدم♥
مبافقم شدیددد ☺️???‍♂️?‍♂️
۲۳ آذر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید