در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پرفورمنس Only Voice
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:37:52
امکان خرید پایان یافته
سه‌شنبه ۱۷ تا ۲۱ بهمن ۱۳۹۶
۱۸:۳۰  |  ۴۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

تار به تار صدایت را
 کوک میزنم به تار تار صدایم

تار تار موهایم را
میتنم
به تار تار موهایت

صدای شکستن یخ ها می آید
صدای ترک خوردن مویرگ ها و ریشه ام

رگها و ریشه ام را میگذارم کنار رگها و ریشه ات

کوک میزنم، رج میزنم و از این همه شیار و ترک ریسمان کلفتی می بافم
به پهنای از زندگی

میدانم، رشته ها پنبه می شود و ریسمان ها طناب و بند

(اما) من تو را صدا (نجوا) خواهم زد (کرد)
حتی اگر آزادی (رهایی)
پاره کردن تارهای حنجره ام باشد


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۶ سال خودداری نمایید.

مکان

تهران، خیابان حافظ، خیابان سرهنگ سخایی، بعد از تقاطع ۳۰ تیر، تماشاخانه هنر
تلفن:  ۶۶۷۵۹۳۹۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خاک صدا را می‌گیرد ؛ من ماسکی که وقع ورود دادند را در جیب می‌گذارم ، زن حرف‌هایی را می‌زند که از میان آوازش سعی می‌کنم بیرون بکشم «عجم زنده کردم بدین پارسی» . دو دیو وارد می‌شوند ... من یکی از آن بازی‌گرها را می‌شناسم "سارینا شاد" اما حالا او نیست حتا با نگاه‌ش که به من خیره می‌شود ، نه بازی‌ش او ست و نه گریم‌ش ... زن را با خود می‌کشند ، ما در پی آن‌ها از دیوارهای آجری می‌گذریم لابه‌لای نخ‌های قرمز ، سکوت و آواز در هم تنیده می‌شوند ، دیوها زن را می‌کشند -نام بازی‌گر دیو دیگر "صدف اختری" ست- ما در پی آن‌ها وارد راه‌رویی می‌شویم ، رو به آینه‌یی خالی ، زن ... سکوت ... می‌افتد ... من را خاک می‌گیرد ، پارچه‌ی سپید روی زن می‌اندازند و سکوت ، همه چیز به پایان می‌رسد ، زن ... من ... و خاک و سکوت هم به پایان باید برسد ، زن حرکت می‌کند و زن وارد یک اتاق پر از شیشه‌های نوری می‌شود ؛ در سکوت صدای زنی می‌آید که انگلیسی صحبت می‌کند و تصویرش روی دیوار می‌افتد . فقط می‌خواهم به زن نگاه کنم نه به صدای زنی که مرده است گوش می‌دهم و نه به تصویر افتاده‌ش روی دیوار نگاه می‌کنم . صدا و تصویر زنی دیگر و زنی دیگر و آواز زنی که مرده است ؛ همه‌ی صداها انگلیسی ست ، خاک می‌گیرد بیشتر ذهنم را چون آن ز‌ن‌ها همه مرده‌ند و آواز با آهنگی خاک گرفته ... زن هر شیشه‌یی را که برمی‌دارد صدا و تصویر شروع به پخش شدن می‌کند ، همه‌ی آن شیشه‌های نوری یک داستان دارد . زن شیشه‌یی خالی را برمی‌دارد و از تک‌تک ما می‌خواهد صدای‌مان را ضبط کنیم در آن شیشه ، در آن اتاق ، در آن خاک‌ها . ... خاک صدای ما را نگرفته است ، ما ... ذهن ما ... ترس ما ... صدای ما انگار آن جا نمی‌خواهند باشند . من دیوی را آن انتها می‌بینم که در وسط پنجره ، آسمان را می‌گیرد ... آ آ آ .
زن صدای ما را آن جا نگه می‌دارد و می‌رود ، از پله‌ها بالا و ما که پی او می‌رویم ، از پله‌ها بالا ... زن محو می‌شود . ما دست می‌زنیم ، زن "پریا توکلی" تعظیم می‌کند و در مورد خاک و اهواز صحبت می‌کند . من سوالی در ذهنم ایجاد می‌شود ما چه باید بکنیم ، این خاک ، آن اهواز و ما که بعضی‌مان ماسک زده‌ییم و بعضی‌مان نزده‌ییم .
نمایش only voice با طراحی دکور جذاب و فکر شده ، طراحی صدایی با امکانات محدود اما آهنگ‌ها و افکت‌ها و صداهای قابل ... دیدن ادامه ›› توجه و طراحی نوری که از علم کامل کارگردان‌ آن "مصطفی اسفندیاری" به سیستم‌های نوری با وجود کم‌ترین امکانات ،‌ اثری ست مناسب مکان‌ش ، تماشاخانه‌ی هنر ، ساختمانی نیمه کاره در دانشگاه هنر ... با همه‌ی خاک که دیوار و زمین را پوشانده تاروپود ذهن را به تاروپود صدا وصله می‌زند و وقتی دیوارها را رد می‌کنی ، پله‌ها را بالا می‌روی نگاه‌ت می‌افتد به یک اثر هنری که می‌تواند هر تاثیری را روی افکارت بگذارد .
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خرید بلیت این پرفورمنس با بازی پریا توکلی با اجرای محدود در روزهای سه شنبه ۱۷ تا شنبه ۲۱ بهمن ماه همینک آغاز شد.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید