نامه امام حسین علیه السّلام به مردم کوفه
«هنگامی که رهسپار آن دیار شد و پی برد که دست از یاریش کشیدهاند» امّا بعد؛ ای مردم، هلاکت و اندوه بر شما باد! که با آن شور ما را «1» خواندید تا بفریاد شما رسیم، و ما شتابان آمدیم، با همان شمشیر که پیش از این در دستان ما بود بر سر ما کشیدید، و آتشی که بر دشمن خود و شما افروخته بودیم بر ما افروختید! یکپارچه بر ضدّ دوستان و کمک دشمنتان گرد آمدید، با اینکه آنان نه رفتار عادلانهای با شما داشتند، و نه شما چشم امیدی به خیر ایشان داشتید، نه بدعتی از جانب ما سر زده، و نه نظر و رأی سستی از ما بروز کرده است. نفرین بر شما! چرا آنگاه که شمشیر در نیام بود و دلها آرام، و تصمیم نااستوار (پیش از بیعت با مسلم) ما را رها نساختید!؟ چونان پرواز ملخ بسوی فتنه پریدید، و همچون پروانه در آتش آن افتادید، پس هلاکت و لعنت بر ستمگران امّت؛ و پس ماندههای احزاب؛ و رهاکنندگان قرآن، و تف بر شیطان، و تحریفکنندگان کلام (همانها که راز معانی از کلمات برگرداندند)، و بر خاموشکنندگان سنّتها باد! بر آنان که زنازاده را به نژاد متّصل میسازند، و بر مسخرهکنندگان، آنان که قرآن را پاره پاره کردند، بخدا سوگند که این پیمان شکنی و بیوفائی عادت دیرینه شماست، که خون شما با آن پیوسته و آمیخته است، و ریشهاتان بر آن استوار.
شما برای صاحب خود بدترین میوه گلوگیر، و برای غاصب لقمهای گوارا! هان؛ که لعنت خدا بر عهدشکنان باد! آنان که سوگندها و عهود را- پس از استوار کردن آنها- میشکنند، در حالی که خدای را بر خویشتن ضامن کردهاند.
هان؛ هم اکنون این فرد ناپاک زاده (ابن زیاد) پسر ناپاک زاده، در انتخاب دو چیز پافشاری
... دیدن ادامه ››
میکند: یا عقیده و ایمان، و یا پذیرش خواری و مذلّت، در حالی که هر گونه پستی از ما بدور است. خداوند و پیامبر و مؤمنان، و نیز پاکدامنان، و افراد با غیرت، و شخصیتهای سربلند نمیپسندند که طاعت فرومایگان را بر قتلگاه بزرگواران ترجیح دهیم، و من با همین افراد اندک از خانوادهام، در برابر دشمن سر سخت و پرشمار مقاومت میکنم، هر چند که یاران تنهایم گذاشتهاند. هان! بدانید که آنان جز باندازه سوار شدن بر اسب منتظر نمانند تا اینکه آسیای جنگ به
______________________________
(1) از کتاب لهوف سیّد ابن طاوس پیداست که این خطبه در روز عاشورا خوانده شده است.
تحف العقول / ترجمه جعفری، ص: 223
چرخش افتد، و گردنها آویزان شود. این عهدی است که پدرم علیه السّلام به من سپرد، پس رأی خویش گرد آرید، سپس حیله و نیرنگتان را در باره من بکار بندید، و مرا مهلت مدهید، من بر خدا- که پروردگار من و شما است- توکّل کردم، هیچ جنبندهای نیست مگر آنکه او گیرنده موی پیشانی اوست بیشکّ پروردگار من بر راه راست است.