در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال نمایش اوریدیس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:22:39
۲۱ خرداد تا ۰۹ تیر ۱۳۹۱
۱۸:۰۰
بها: ۶,۰۰۰ تومان

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کاری بسیار بسیار بسیار ضعیف، در حد توهین به شعور تماشاگر.
از ظواهر متن پیداست که می خواسته خوانشی و اقتباسی مدرن از داستان اصلی داشته باشد. اما آیا به راستی اشاره هایی شبیه شوخی مانند رفتن به یک آسمانخراش کافی است تا داستان را به روزگار معاصر آورده باشیم؟
مترجم، کارگردان، و بازیگر نقش اوریدیس یک نفرند و من با عقل بسیار ناقص خودم هرچه تلاش کردم نفهمیدم چه دلیلی وجود داشت که بدترین بازیگر حاضر بر روی صحنه اصلی ترین نقش نمایش را بازی کند؟
بازی اورفئوس قابل قبول است. و بازی سنگ کوچک بسیار خوب. یادمان باشد بازی نقشی به این کوچکی تا این حد اثرگذار کاری درخور توجه است. بازیگر سنگ کوچک تا بدانجا که نقش و حضورش بر صحنه به او اجازه می دهد بی عیب و نقش بر صحنه ظاهر شده و در ایفای نقش خلاقانه عمل می کند.
و گویا فراموش کرده ایم که حضور هر عاملی و طراحی هر ذره ای (لااقل) در تئاتر، باید که معنادار و دلیلمند باشد، چیزی به صرف زیبا یا جالب بودن در تئاتر حضور ندارد.
سلام
تا به حال نمایشی تا این حد خسته کننده و کش دار ندیده بودم! در پایان هر صحنه هیچ انگیزه ای برای شروع صحنه ی بعد وجود نداشت. گواهم نور موبایل هایی که دائما روشن می شدند تا ببینند چقدر مانده تا اخر هفتاد دقیقه!!! و اینکار تقریبا هشتاد دقیقه طول کشید! اگر این نمایشنامه اقتباسی از افسانه ی اوریدیس بود، کاش همان به وقتش تمام می شد و چند صحنه ی آخر تا چه حد زاید و ناکارا!!!!!
موسیقی اگرتنها نقطه ی قوت این اجرا باشد، چنان صدای نامتناسبی با حجم کارگاه نمایش داشت که نتیجه اش سردرد بود!
فریادهای ناموزون سنگ ها، تکرار جمله های بی مسمی، طراحی لباس نامتناسب، ارایه ی دلیل غیر قابل پذیرش برای توجیه رابطه ی قوی پدر و دختر! (نامگذاری) و باورناپذیر بودن عشق افلاطونی ....
تلاش گروه ارزشمند است اما کاش به جای تماشاچی ای که امده و نشسته روبرویشان، یکبار دیگر خودشان را ببینند، خودشان را "بشنوند". ما گناه داریم!

موسیقی قوی بود ولی با نظر شما موافقم که با حجم کارگاه سنگین بود چون منم سردرد عجیبی گرفتم!!!
۳۱ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود
خسته شدیم بس که کارهای بد دیدیم ... واقعا نمی دانم چه باید نوشت !! نمایش نامه ای با طنزهای آبکی که حتی نمی توانی لبخند بزنی ... بلاتکلیفی در این اثر همه جا هست ، در رنگ ها ، لباس بازیگران ،نوع بازی ها ، دیالوگ ها ... این یک تاتر کودک است ؟ یک تراژدی برای بزرگسالان است ؟ .... ؟ واقعا هدف از مونولوگ های سطحی جناب پدر ، که خیلی هم بد بازی میشد چه بود ؟ "موقع تعویض لامپ چراغ را خاموش کنید " !!!
نمایشنامه ، طراحی صحنه و لباس بسیار ضعیفی دارد این کار ...
تنها نقطه قوت آن موسیقی ست .
حق با شما بود خانم! من امروز قبل از رفتن خوندم نظر شما رو ولی به نظرم خیلی سخت گیرانه اومد! اما متاسفانه حالا، کاملن هم نظرم با شما.
فقط اون جمله ی حکیمانه دقیقن این بود: "موقع عوض کردن لامپ، مواظب برق باشید"!!!! اگرچه به نظر من نصیحت در مورد همزمانی سرخ کردن ماهی و تست کردن نان، از جمله بالا سطحی تر و بی معنا تر بود.
۳۱ خرداد ۱۳۹۱
این روزها نمایش خوب گیر نمیاد دیگه :)
۰۱ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید