با عرض سلام و خسته نباشید خدمت گروه اجرایی به وقت پازولینی فقط برای عرقی که بر روی صحنه ریختند نه چیز دیگه ای هرچند دو تا بازیگر درخشان داشت این کار فکر کنم اسمشون اگر اشتباه نکنم خانم اسماعیل زادگان و آقای اصفهانی که کار رو از افتادن در قهقرا نجات دادند البته من بازی هایی به مراتب قوی تر از آقای اصفهانی دیدم. نقدهایی راجع به کار دیدم صحبت هایی شد که من مجبور شدم بیام و بنویسم ای کاش ما یاد بگیریم نقد بیخود و تعریف الکی نکنیم تا هم به خودمون و هم همکارانمون در صحنه کمک کنیم پیشرفت کنند.نقدهایی نوشته شده که مسلما نشان دهنده وضعیت افتضاح تئاتر کشور ماست که همه با هم تعارف دارند و کسانی نقد مثبت کردند که آدم میمونه واقعاً شما کار رو دیدید ؟شما فرم رو میشناسید ؟شما چیزی از کروئوگرافی میدونید؟ اگر بله پس چطور ممکن است از این کار تعریف بشه ؟؟
خوب بریم سراغ کار و اجرایی که به جز دو نفر در حد عالی و دو تا خانوم دیگه اگر اشتباه نکنم خانم صبا ایزدپناه برای فرم و بدن نه دیالوگ و خانمی که درست دیالوگ می گفت فقط نه چیز دیگه ای (در صحنهای که دختری در زیر نایلون پنهان بود و این خانوم وسط صحنه دیالوگ میگفتند )صحنه اول خیلی خوب شروع میشه و بازی روان ایمان اصفهانی شما را جذب کار می کند ولی به یکباره شما مواجه میشید با یکسری نابازیگری که بماند دیالوگ گفتن هم بلد نیستند همراه با شلخته ترین حرکات بدن که معلوم نیست رو صحنه دارند چیکار میکنند ،میلولن توهم و میزانسن های واقعا افتضاح که جز اینکه شما را مجاب کنند به سقف و دیوار نگاه کنید هیچ کار دیگه ای نمی کنند (حتی به نظرم صحبت کردن درباره این بخش ها توهین به بازیگری و تئاتر هستش )بازیگرانی که باید بروند سرِ کلاس های هنرستان بازیگری بنشینند تا حداقل ایستادن در صحنه را یاد بگیرند (این که آقا اون باسنتو نره عقب دیالوگ میگی نرو رو نوک پنجه موقع دیالوگ گفتن و با دستم تو صحنه چیکار کنم که ول نچرخه و فرم زشت بدنم را چطور کنترل کنم) باقی ایرادات بماند.همه ی این افتضاحات ادامه دارد تا شروع یکی از بهترین صحنه های کار شاید اصلی ترین ،دختری که در کش شروع به بازی کردن میکند ریتم مرده کار را دوباره زنده می کند و شما را مجاب میکند که کار را پیگیر باشید و حتی متأثر بشید و تازه فهمید که چه خبر است حرکات درست بدنی که تا آخر نمایش ما حتی جاهایی که بازیگران دیگر هم هستند کاملا او را از بقیه متمایز می کند. ریتم دیالوگ گویی درست بازی بدن
... دیدن ادامه ››
درست و میمیک خوب که البته برخی جاها دیده نمیشه (تنها ضعف این بازیگر بود) همراه با سه پسر که حس خوبی به ما میدهند در القای خشونت و اون بیان حس صحنه ، ولی باز هم بازیگر خانمی که یکی از کش ها را گرفته حتی سعی نمیکند به سه پسر در صحنه توجه کند که در شانزلیزه قدم نزند انگار که فراموش کرده در صحنه قرار دارد با آرامش سرشار از من خیلی جذابم در صحنه قدم میزند و بازی و حس چهار بازیگر دیگر را نابود میکند و ما رو از نگاه کردن به بخشی از صحنه باز می دارد.
این روند ادامه دارد در صحنه های بعدی با حرکات ژانگولر و پشتک وارو و تماشاگر ببینید من چقدر بدن خفنی دارم بدون ارائه هیچ کانسپتی صرفا انجام دادن ژیمناستیک اون هم نه درست به شلخته ترین حالت ممکن انجام می شود. حتی می شود این دوستان را به برنامه عصر جدید دعوت کرد با چهار چراغ سفید به فینال فرستاد .
متاسفانه باب شده هرکس ۴ تا حرکت انجام می دهد اسمش را طراح حرکت میگذارد و گند میزنند به یه متن فوق العاده جذاب و قوی به اسم وقت پازولینی که حیف شد با این حجم از عدم کارگردانی عدم بازیگردانی عدم طراحی مناسب حرکت عدم بازیگری مناسب و جالبتر موسیقی که وسط پخش به ناشیانه ترین شکل ممکن مرتب کات می شود.من پیشنهاد میکنم به دوست طراح که تو اوج تکنولوژی می تواند با یه سرچ ساده ار این سردرگمی که درش گیر کرده خارج بشه.
خب چرا باید پل بزنید بی دلیل چرا باید 180 بزنید بی دلیل ،فرم ژیمناستیگ نیست باید دارای کانسپت باشه.
تا مجدد می رسیم به منجی بعدی کار آقای ایمان اصفهانی که دوباره جذابیت را زندگی را روح صحنه را زنده میکند. در واقع ما با یک اثری مواجه هستیم که یک عده نابازیگر صحنه را نابود میکنند و دو سه نفر مجددا احیا میکنند .
یکی دیگر از صحنههایی معدود خوب کار کنار هم قرار گرفتن اسماعیل زادگان و ایمان اصفهانی هستش که بازهم درخشان انجام میشود و حیف که این درخشان بودند در دیگر بازیگران در صحنه های مختلف اتفاق نمی افتد .
ایراداتی که به بازیگرهای این اثر میشه گرفت کاملا ایرادهای پایه بازیگری هستند عدم استفاده درست از میمیک ،صدای ضعیف ،دیالوگهایی که نامفهوم و جوبده شده گفته می شوند و بعضا شنیده نمی شوند، پلک زدن های متعدد در تابلوهایی که نباید فوکوس کشیده شود فریادهایی سرد دردآور(خب چرا الکی داد؟) و در آخر متاسفانه بازیگری را با گریه کردن و خوب گریه کردن اشتباه گرفتن دوستان.
طراحی های واقعا مفتضحانه ای که ما رو یاد کارهای دبیرستانی میاندازد پارتی هایی که کسی بلد نیست برقصد و فقط تکونش میدهند و انگار ما دعوت بودیم جشن عروسی به صرف شیرینی و حرکت های محمد خردادیان.
در آخر من باید بگم این اولین کاری بود که من از جناب سنجابی دیدم و می خوام ازتون خواهش کنم جناب سنجابی اگر کاری انجام می دید لطفا متخصص حرکت بیارید متخصص بیان بیاورید متخصص صحنه بیاورید متخصص موسیقی بیاورید حتما از یک مشاور کنارتون استفاده کنید که حداقل کار را از بیرون تماشا کند و مشاوره ی درستی به شما بذهذ نه برای موقعیت شما تایید کند حرفاتون رو، که شما رو دوست داشته باشه و نقدی به شما بزنه مثبت ولی کاری که این افتضاح روی صحنه دوباره شکل نگیره و خواهش می کنم کسی که آهنگ می خوند رو بگذارید که بخواند قرار نیست بازیگر شود توانایی او جای دیگریست نه گند زدن روی صحنه .امیدوارم دوستان جدی بگیرند و یه بازنگری در بازیگری ،کلاسهای بازیگری خودشان انجام بدهند و گرنه به همین افتضاحی که بودند خواهند بود.
به والله بازیگری گریه کردن داد زدن عربده کشی خودتو زمین زدن زیرپوستی بازی کردن حرکات عچیب غریب کردن نیست که مخاطب عام بیاد بگه باریکلا عجب خفنن اینا.
حداقل نگاه کنید به بازی خانوم اسماعیل زادگان آقای اصفهانی فرم نسبتا خوب بدنی خانوم صبا یا حداقل دیالوگ گفتن اون خانوم که من اسمشون رو پیدا نکردم.
تو کاری که تخصص نداریم ورود نکینم.