در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم پذیرایی ساده
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:41:52

خلاصه داستان: در جاده ای کوهستانی، در فضایی زمستانی، در سرزمینی جنگ زده، زن و مردی بین رهگذران پول پخش می کنند و ...

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چقد این فیلم خوب بود ، چقد این فیلم خوب بود ، چقد خوب بود

موضوع جدید و متفاوت

بازی ها عالی ، مخصوصا ترانه بازیش فوص العاده بود ، سکانس اول دعوا ، و سکانسی که با صابر ابر تو ماشین بودن ، بهترین جایزه ها برای این بازی حقش بود

فیلم برداری خیلی خوب بود، با اینکه محیط کوهستانی بود قاب های چشم نوازی داشت

قسمت مربوط به برادرا منو بیشتر از همه به چالش کشید، با تقدیر از سکانس قبرستون

مانی حقیقی بزرگ امیدوارم به اندازه ای که لیاقتشو داری مورد تشویق قرار بگیری، که خیلی بیشتر از اینهاست
پذیرایی ساده اعتراض روشنفکرها به بخش ساده نشین و دور افتاده کشور بود برای بالا بردن آگاهی و فرهنگ آنها
پذیرایی ساده داستانی زیبا و پر کشش و بسیار پر حس و حال بود واقعا لذت بردم
سکانس اول فیلم عالی بود
پذیرایی ساده برای نزدیک شدن به دل و روح و روان طبقات فقیر و محروم جامعه ایرانی و ابراز همدردی
۲۱ فروردین ۱۳۹۳
@تایماز موسی زاده : :) من منظورم از معنی گرا اینا نبود ، یک تکه نان ، لاک پشت ها پرواز نمی کنند ، آینه ، آفساید ... اینا به نظر من سینمای معناگران و اصلا هم خسته کننده نیستند
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
منم منظورم همون بود دیگه...آخه گاهی فیلم های معنا گرا اون تیپی میشن...منم گفتم اونجوری نیست...باحالتره!!!!!!
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قهوه تلخ به تلخیش می چسبه ! پذیرایی هم به آزاری که تو هر سکانس داره می ده ! و قشنگیه فیلم تو لذت بردن از این سادیسم تحمیل شده بهش هست !
سادیسمی که رفته رفته شکل عوض می کنه و شکل خودآزاری رو انتخاب می کنه ! اگه فیلم در آخر سکانس اول با خنده و تمسخر نسبت به مامورهای انتظامی تو راه تموم می شه ! در آخر فیلم چیزی دیگه از این خنده نمونده ! بلکه بچه ای برا دفن رو دست و قاطری که باید با گلوله کشتش !
همه این ها به کنار جسارت شخصیت ها برای به بازی گرفتن زندگی بقیه, اون هم فقط و فقط به خاطر پول دار بودن دیدنی بود و جای کلی حرف رو در مورد جامعه ما باز می زاره ....
نویسنده: مهدی افشارها
منبع: سایت نقد فارسی
متن کمی خلاصه شده است. متن کامل در :
http://www.naghdefarsi.com/iran-movie-review/5944-pazirayi-sadeh.html

راستش نوشتن درباره پذیرایی ساده، در شرایطی که بسیاری به تعریف و تمجید از آن پرداخته اند و آن را بهترین فیلم جشنواره می نامند، کاری سخت است. مخصوصا اگر بخواهی بگویی فیلم اگر نه یک فیلم ضعیف، بلکه اثری کاملا "متوسط" است! پذیرایی ساده، نه ابتدایی دارد، نه وسطی و نه انتهایی. البته شاید بسیاری از این موضوع خوششان هم بیاید. اما خب، در فیلمنامه، چهارچوب هایی از پیش تعیین شده هستند که معمولا توسط عموم فیلمساز ها (حالا امثال کیشولوفسکی به کنار) رعایت می شود. مثلا در کتاب فیلمنامه نویسی معروف سید فیلد ، معمولا مثلا 20 درصد را به ابتدای فیلم و معرفی آن اختصاص می دهند، 60 درصد را به پرداخت مسائل عنوان شده در ابتدا و رویداد های دیگر تخصیص می دهند و 20 درصد انتهایی فیلم، نتیجه گیری نهایی و .. است. مانی حقیقی، بازیگر / کارگردان «پذیرایی ساده» ... دیدن ادامه ›› با ساخت این فیلم، عملا تمامی قائده های معمول و دستور العمل های کلی تعیین شده درباره فیلمنامه نویسی را لگد مال می کند و آنان را به سطل زباله پرتاب می کند! هر چند نوشته های سید فیلد و امثال وی، درباره فیلمنامه و ساختار آن وحی منزل نیستند، اما خب، مانی حقیقی هم کیشولوفسکی نیست!!



نکته جالب توجه درباره دو کاراکتر اصلی فیلم آنکه علیرغم فرصت زمانی کافی، که در اختیار این دو کاراکتر قرار گرفته بود، من نتوانستم درک درستی از شخصیت آنها بدست آورم. (البته این موضوع هم احتمالا تعمدی بوده است) در مقطعی، مرد، (با بازی مانی حقیقی) مانند شخصیتی بیر حم، بی عاطفه و بسیار سنگدل ظاهر می شود که احساسات انسان ها را به راحتی هر چه تمام له کرده و تفاله آنها را فیلمبرداری می کند. اما همان مرد در نمای بعدی، 180 درجه تغییر حالت می دهد که برای دفاع از انسانی مرده در برابر سگ های گرسنه، تا آخرین نفس می جنگد. زن (با بازی ترانه علیدوستی) هم شخصیت به طور کلی انسان دوست تر از مرد دارد اما هر آنچه که ما از وی در فیلم می بینیم و می توانیم او را بشناسیم، از روی مخالفت های مکرر با مرد است. و الا خود چیزی برای معرفی ندارد.

اما مانی حقیقی، در زمینه کارگردانی، بر خلاف بازیگری، نمره قابل قبولی می گیرد. او آنچه که به عنوان فیلمنامه (چه آن را دوست داشته باشم و چه دوست نداشته باشم) داشته است را با ظرافت و زیبایی تمام به فیلم برگردانده است.

باید بگویم موضوع فیلم بسیار زیباست و این موضوع، به علت گستردگی خود، می تواند انتخاب های بسیاری را در پیش روی فیلمساز (در اینجا فیلمنامه نویس) قرار دهد. برگزیدن تعدادی از انتخاب های بیشماری که موضوع در اختیار فیلمساز قرار می دهد، و تحت تاثیر قرار دادن تماشاگر با مساله "قدرت پول" کار چندان دشواری نیست اما «پذیرایی ساده» همین که در نشان دادن این موضوع، در کلیشه های رایج گرفتار نمی شود، جای امیدواری بسیار دارد. قدرت پول می تواند انسان را دروغ گو، رذل و پست کند، یا مردی را نسبت به سرنوشت نوزاد خردسال خود (هر چند مرده) بی تفاوت کند موضوعاتی است که برخی ممکن است با دیدن آن از این رو به آن رو شوند و برای فیلمساز هورا بکشند. اما فیلمساز لا اقل این شهامت را داشته که انسان هایی را هم مانند پیرمرد ساده دل در کوه که برای بازگرداندن پول به صاحب آن تا نیمه شب منتظر می ماند را هم نشان دهد. با تمامی این احوال، من ایده های نوی فیلمساز را دوست داشتم و از آنها لذت بردم

فارغ از بحث موضوع، فیلم «خیلی دور و خیلی نزدیک» را بسیار شبیه به «پدیرایی ساده» می بینم. در آن فیلم پزشکی برای کمک به فرزند بیمار خود، عازم سفری جاده ای می شود. اما کسی که واقعا نیاز به کمک دارد، خود پزشک است و نه فرزند او. این موضوع، درباره دو شخصیت اصلی داستان هم صدق می کند اما با این تفاوت که این کجا و آن کجا!