"موقعیتی هدررفته"
"پسر" نمایشنامهای از سهگانهی خانوادگی فلوریان زلر بعد از پدر و مادرست که در سال97 ترجمه و منتشرشده
... دیدن ادامه ››
است و علی مقدم برای اجرای نمایش خود به این متن زلر با تراژدی تکاندهندهاش روآورده و آنرا با بازی خود در نقش نیکلا، نوجوان مورد طرح، بر صحنه آوردهاست.
متن همان ویژگیهای خاص، لایهدار و امروزی که در آثار زلر قابل دریافتست، دارد و اینبار بر بحرانهای نوجوانی 17 ساله متمرکز شده که فرزند طلاق، و متاثر از وضعیت جدایی پدر ومادر خودست.
نوجوانی که دیگر قادر نیست شاد وسرحال باشد و نشانههای بارزی از افسردگی، و ناسازگاری دارد
او قادر نیست با رفتار پدرش که سهسال پیش آنها را ترک کرده تا با زن دیگری زندگی کند درک کند، با این حال تصمیم میگیرد، پس از کشمکشی با مادر، با پدرش زندگی کند.
داستان نمایش، بر وجهی از روابط پدر و پسری تمرکز دارد که هیچ قضاوتی را از پیش ارائه نمیدهد، او اطلاعات مورد نیازی را طرح کرده و مخاطب را در شرایطی قرار میدهد که بتواند در وضعیت موجود قرار بگیرد. نوجوانی که به نظر میرسد دارای مشکلات زیادیست اما درباره آنها صحبت نمیکند. و چنان ناسازگار است که حتی احتمال میرود به خودش یا دیگری صدمه بزند .
پیر، پدر نیکلا با آنکه همسر و فرزند خود را ترک کرده وحالا با همسردوم و فرزند کوچکش زندگی میکند و وکیل موفقیست اما نگران و دلسوزانه میخواهد از نیکلا نیز حمایت کند. او تلاش میکند روابط دوستانهای با پسرش برقرار کند اما این تلاش موفقیتآمیز نیست و نیکلا که معلوم میشود به مدرسه نمیرود و حتی خودش را زخمی میکند، با رفتاری از سوی پدر مواجه میشود که برایش مطلوب نیست، او سرخورده رگ دستش را میزند و به نظر پزشکان، لازمست مدتی در بیمارستان روانی بستری شود؛ پس از یک هفته با تعهد پدر و مادر مرخصشده و درحالیکه علائم بهبودی را نشان میدهد ، در نهایت، خودش را میکشد.
زلر داستان پسر را، چنان روایت میکند که هشدار قوی و مهمیست از خانوادههایی که با وجود داشتن فرزند براحتی تصمیم به جدایی میگیرند و بیآنکه به عواقب و تاثیرات آن جدایی بر فرزندان، توجه کنند و تنها بدنبال میل و خواستهی خود هستند؛ نه شرایط لازم را برای قبول این جدایی توسط فرزندان مهیا میکنند و نه از مشاوران خانوادگی کمک میگیرند. این همان نقد بر دنیای مدرن و امروزیست که زلر با طرح سوژهای از وضعیت یک نوجوان بحرانزده از فروپاشی کانون خانوادهاش، به انسان معاصر دارد. هراس و ضرباتی که به ویژه فرزندان شکننده و حساستر و تاثیرپذیرتر از این دست ماجراها پیدا میکنند آنقدر مخربست که میتواند تا مرز فروپاشی روانی خود آنها، و اقدام به خودکشی منجر شود.
زلر در متن خود، شخصیتپردازی موفقی دارد. او کاراکترها را به اندازه و بهجا معرفی میکند و درام را بر موقعیتهایی پیش میبرد که میتواند برای مخاطب براحتی ملموس و آشنا باشد.
چنین متنهایی با وجود سویههای قوی و عمیق روانشناسی و روانکاوی، نیازمند درک درستی از مسئله مورد طرح و سپس پرداخت دقیقیست که اصل مطلب، هدر نرود و بتواند در همان اتمسفر موردطرح، ارائه شود. و از تمام امکانات یک اجرای نمایشی بهره ببرد تا قادر باشد موقعیتسازی قابلقبولی خلق کند.
"پسر" ، نکات خوبی دارد، انتخاب محسن بهرامی در نقش پدر، که بار اصلی نمایش را برعهده دارد، مناسبست، هرچند اکتهای او گاهی بیرون میزند که نیازست کنترل بیشتری اعمال شود. علی مقدم نیز در نقش پسر، تلاش کرده بتواند درونگرایی و اختلال رفتاری را بازتاب دهد، اما سایر عناصر اجرا در حداقلترین و ابتداییترین سطحست. و کارگردانی، دچار نقائص متعددی شده و عملا گم میشود.
گریم و طراحی لباس دمدستیست، موسیقیِ جذابی مورد استفاده قرار نمیگیرد که بخشی از فضاسازی را تکمیل کند، اما بیش از همه طراحیصحنه آنقدر بدست که اساسا شبیه کارهای دانشجویی با حداقل امکاناتست و برای نمایشی که دو تهیهکننده دارد، و از فضای خوبی در عمق و سطح صحنه برخوردارست، عملا نقصان بزرگی به حساب میآید که حتی تمام زحمات اجرا و فضاسازی را هدر میدهد. عملا چیزی به عنوان طراحی هوشمندانه صحنه وجود ندارد. دکور یک مبل است که با گذاشتن و برداشتن چند کوسن، موقعیتهای مختلف داخلی را، نشان میدهد. برای محیط بیمارستان، یک پارچه یکدست آبی روی مبل انداخته میشود تا محیط درمانی تداعیگر باشد. و دیوارها هم از چندستون کارتن تشکیل شدهاند که هیچ مناسبتی با مفاهیم و طراحی اتاقهای منزل ندارد.
طراحی صحنه با وجود تنها سه لوکیشن بسته در متن، میتوانست آنقدر قوی و همراه با نورپردازی موفقی باشد که زیباییشناسی بصری و تئاتریکالیته مورد لزوم را تأمین کند.
اما به نظر میرسد دکور و اکسسوارهای صحنه، برای کارگردان محترم، چندان اهمیت و یا کاربردی نیستند که براحتی از صحنه و نمایش حذف شدهاند. یا حداقل برای اجرا و تماشاگر خود چنین اعتبار و اهمیتی قائلنشدهاست که با نه چندان هزینه اضافی، بتواند کار تکمیلتری تولید کند.
نقدی که بر اجرای "پسر" واردست ناموزونی و سرسریانگاری بارزیست که قابل مشاهده و دریافتست. و مانند کتابی بیجلد و شیرازهایست که بیتوجه به کمال و انسجام عناصر آن، به مثابهی رفع تکلیف، عرضه شده است..
نیلوفرثانی
منتشر در سایت هنرنت.
https://www.honarnet.com/?p=6955