مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
فرزانه امیدوار، امیرعطا صفرلی، محمد ندرتی، نادیا نظامدوست، هانیه طیبی، امین مشکلگشا، سحر دولتآبادی، بهینا طهماسبی، سمانه ماروسی، نوید عباسی، مریم تقدیسی، میلاد طاهرعزیزی، محمدصادق غلامیان، میلاد ادیب
میلاد قنبری
سید جواد رحیمزاده
وحید ممیزی
شهاب افتخاری
امیرحسین غفاریمحمد نیازی
جواد علیخوییان
سید محمدصادق طباطبایی
زینب رشتی
ندا کوهی
سیدرسول حسینی
علی فلاحت
مایده تجعفری
رضا رضایی، علی فلاحت، صالح کامرانی
سجاد خسرویکوچ
علی عباسیامیرمحمد فرمانپویا غازیعلی پالیزدارعلی زندیه
پیانیستولوژی روایتگر یک دگرگونی تاریخی است. طبق تاریخ، قرون وسطی پس از فروپاشی، جای خود را به یک جنبش فکری به نام «رنسانس» میدهد. جنبشی که عقل، حاکم مطلق آن بود. «باخه»، راهبهی بزرگ کلیسا و مسوول تفتیش عقاید، به صورت مخفیانه در حال تدوین نقشهای است که قرون وسطی را به همین مسیر بیاندازد. در طرفی دیگر، «ایوان» و «یوهان»، دو پیانیست چیرهدست، میخواهند کاری کنند که حکومت پس از قرون وسطی، به دست هنرمندان بیافتد. در این میان، زنی محسور در آینه نیز وجود دارد. «ماریا». زنی که برایاش هیچ چیز مهمتر از تداوم حک
تلفن هماهنگی و رزرو: ۰۹۱۹۷۱۳۸۳۱۷
- پرافتخارترین نمایش سی و ششمین جشنواره بینالمللی تیاتر فجر - کسب تندیس «نمایش برگزیده» - کسب تندیس بهترین «موسیقی» - کسب تندیس بهترین «طراحی صحنه» - تقدیر شده در بخش «کارگردانی» - تقدیر شده در بخش «بازیگری زن»
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برای من نوشتن در مورد این نمایش دشوار است.نظرات در مورد این کار مرا ترغیب کرد که هر طور شده به تماشای این تئاتر بروم که بالاخره در آخرین شب اجرا آن را دیدم.قطعا نمی توانم بگویم که از دیدنش پشیمانم چون موارد جالب و جذاب و منحصر به فرد بسباری وجود داشت که پیش از این برخی از آن ها را در هیچ تئاتری تجربه نکرده بودم از جمله :موسیقی بسیار خوب،صدای زیبای تمام بازیگران و همسرایان،طراحی صحنه و ....اما از سوی دیگر به عقیده ی من حدود یک چهارم انتهایی،کار ریتم کند و خسته کننده ای داشت و برای من هم سوالات بی جوابی همانند آنچه دوستان اشاره کرده اند،وجود داشت.
من آخرین شب اجرا تونستم کار رو ببینم و متاسفانه اینقدر کسلکننده و ازاردهنده بود برام که فقط لحظهشماری میکردم تموم بشه. واقعا نمیفهمم چطور اونهمه تندیس به این این کار با نمایشنامهای که تکلیفش با خودش معلوم نیست تعلق میگیره. نمایشنامه طنز نیست اما شوخیهای بسیار روزمره و کلمههای عامیانهای داره که آدم شک میکنه شاید اشتباه شنیدهباشه.« اگه بخوام فحس بدم بهت میگم گوسفند اگه بخوام مهربونی کنم بهت میگم گوسپند» نقل به مضمون البته ... نمیدونم تلاش برای خندوندن مخاطب توی اجرایی که از پوستر و خلاصهی نمایش و ... یک نمایش تاریخی رو به ذهن القا میکنه، چه دلیلی میتونه داشتهباشه. و فاجعهتر از همهی اینا اون قسمتی از دیالوگه که با الگوی عموسبزیفروش- بله بین باخه و کتابدار رد و بدل میشه.
شخصیت باخه اصلا ساختهنشده. نمایشنامه یکعالمه سوال بی جواب داره که بیشتر دوستان توی کامنتهای اولیه اشاره کردن بهش و من دوباره نمینویسمشون. مثل اینکه چرا باخه که قدرت خودش از کلیساست میخواد کلیسا رو نابود کنه. ماریا چرا و چهجوری با مقداری دود برگردونده میشه به زمین و باز چرا و چهجوری تبدیل میشه به روح .
شاید دکور و طراحی صحنه و موسیقی و ... خوب بودهباشند ، هر چند که من خیلی جاها هم متوجه اشعاری که همسرایان میشدند نمیشدم به خاطر مبهم بودن صداها، اما به نظر من نمایشنامه اونقدری ضعف داره که هیچکدوم اینا به چشم من نیاد لااقل .
خیلی واضحه که برای اجرای این نمایش زخمت زیادی کشیدهشده ، اما به نظر من حاشیههای اجرا صعف اصلی رو که نمایشنامهی پر ایرادی باشه تا حد زیادی پوشونده.
دیشب موفق شدم نمایش را ببینم.نمایش زیبایی بود،کاری قوی با بازی های قابل قبول،بجز خانم غفوریان که در نقش باخه بسیار خوب ظاهر شدند،مجتبی شفیعی در نقش یوهان نیز به خاطر بازی روان،تسلط بر نقش و تن صدای عالی بسیار خوب از عهدهی نقش برآمده بود.موسیقی بسیار عالی بود و طراحی صحنه هم به نظرم از نقاط مثبت این نمایش بود،اشکالاتی جزئی میتوان به کار وارد دانست از جمله صدا و سیستم صوتی،و اینکه در یکی دو مورد از الفاظ و عبارات عامیانه ی امروزی استفاده میشد که شاید گاها موجب خنده ی تماشاگران میشد ولی به نظرم برای این نمایش و این سبک کار،موضوعیت نداشت و نیازی به استفاده از آنها نبود،در پایان خسته نباشید میگم به گروه و آقای نیازی به خاطر این نمایش و اجرای زیبا.