اجرای خوبی بود. از اینکه به تماشای اجرا رفتم خوشحالم ولی مشکلاتی هم داشت. مثلا بنظرم میرسه داستان کشش چندانی نداشت. از یک جایی به بعد داستان لو میره و واقعا حوصله آدم سر میره. البته داستانی که کلا نداره. پا در هوا و معلق میان یه مشت اطلاعات سر در گم. بعد مرتب شعار پشت شعار. البته یکی از بازیگرها توی متن میگه من میخام شعار بدم و فلان و بهمان. یه جورایی داره توجیه می کنه ماجرا را. ولی جالب نیست دیگه. یه چیزای کوچیکی هم بنظرم میرسه. مثلا اینکه "اردیبهشت است قتال ترین ماه منظومه شمسی..." این شعر بهرام اردبیلی چرا باید در راستای شاعرانه کردن متن تغییر کنه و چیز دیگه بشه؟ یادم نیست ولی شکل جمله را عوض کرده بودند. یا مثلا کلیت داستان بنظرم خیلی شبیه فیلم آگراندیسمان بود. جالب نیست دیگه. در واقع هیچ... یه جورایی ناامید کننده...
با این وجود توی اصفهان دیدن همچین تاتری خوب بود
گروه عزیز همیاری و کمپانی محترم تئاتر باران
داشتم فکر می کردم چه خوب می شد اگر شما عزیزان با بررسی کیفیِ نمایش هایی که در دیگر استان ها به صحنه می رود، اسپانسر آثار شایسته و قابل اعتنا شوید و با حمایت مالی از ایشان شرایطی را مهیا فرمایید که ضمن بازگشت سرمایه و انتفاع، به درخشش این هنرمندان در سالن های پایتخت بیانجامد.
از عوامل ردپا اگر ماندنی بود درخواست عکس هایی از نمایش دارم.