در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش روز سیاووش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:14:12
امکان خرید پایان یافته
۰۴ اردیبهشت تا ۱۰ خرداد ۱۳۹۲
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۴۵ دقیقه
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری نمایش روز سیاووش / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

پایین تر از میدان حسن آباد، ضلع جنوبی پارک شهر، خیابان بهشت، تماشاخانه سنگلج
تلفن:  ۵۵۶۳۰۸۷۱، ۵۵۶۲۵۴۴۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
روز سیاوش: خانه ای روی آب...
داستان سیاوش در شاهنامه یک داستان اسطوره‌ای کامل به تمام معنای کلمه و با پایانی تراژیکه. داستانی که پتانسیل‌های بسیار برای تبدیل به نمایشنامه‌های با زوایای دید گوناگون داره. برداشت شکرخدا گودرزی از این داستان اما از نظر من برداشت بسیار مشکل‌داریه. در واقع بزرگترین ضعف این تئاتر هم همینه: اجرای نمایشنامه‌ای ضعیف از داستانی با جذابیت های بسیار. علیرغم زمان حدودا دو ساعته برای اجرا، نمایشنامه در زمانبندی پر اشکاله. برخی قسمت های بسیار مهم حذف شده -مانند عبور سیاوش از آتش- ، برخی قسمت‌ها با هم ادغام شده -مانند ادغام صحنه‌ای که سودابه با سیاوش گلاویز میشه و جامه سیاوش از پشت پاره میشه با صحنه‌ای که سودابه با توطئه قصد در نسبت دادن اون دو جنین نارس به سیاوش و خودش رو داره- ، برخی قسمت‌ها بدون ضرورت خاصی هایلایت شده -مانند صحنه صحبت‌های سیاوش و فرنگیس که دیالوگ‌های مشابه بارها و بارها تکرار میشه- ، و عمق فاجعه تحریف داستان واقعی در برخی قسمتهاست! -مانند هرزه و دائم‌الخمر نشون دادن کاووس که در شاهنامه به هیچ عنوان اینگونه نیست، یا کمرنگ کردن نقش پیران ویسه (کسی که سیاوش رو به توران برد پیران بود نه گرسیوز؛ نه تنها بدطینت نبود که بسیار هم خوشقلب و دوستدار سیاوش بود)، یا اینکه نمایشنامه مادر سیاوش رو دختر گرسیوز نشون میده! که در واقع چنین نیست(مادر سیاوش از خاندان گرسیوز بوده نه دخترش!) و این مسئله به کلیت داستان بسیار لطمه میزنه، یا صحنه‌های جدال لفظی فرنگیس با گرسیوز که اون رو بدکاره میدونه و یا حمله گرسیوز به قصد آزار فرنگیس(!) که اینها در هیچ کجای داستان اصلی در شاهنامه واقعیت نداره- . از نمایشنامه که بگذریم کارگردانی و بازی ها هم چنگی به دل نمیزد. بازی ها خیلی جاها مصنوعی بود، موسیقی کار گرچه خوب انتخاب شده بود اما گاهی چنان بلند بود که صدای بازیگران در اون گم میشد. نورپردازی خوب کار بیشتر از سایر موارد به چشم میومد. علی‌الخصوص قرمز شدن صحنه پس از کشته شدن سیاوش. و البته سر بریده سیاوش هم بسیار طبیعی و شبیه به فریدون محرابی ساخته شده بود که نکته مثبتی ... دیدن ادامه ›› بود.
به شخصه تا اواسط اجرا از کار ناراضی بودم تا اینکه یک اتفاق تونست نظر مثبت منو جلب کنه: بازی قابل توجه یک بازیگر سینمایی که شاید اصلا انتظارشو نداشتم انقدر خوب در تئاتر بدرخشه: لیلا بلوکات. از اواسط کار که وارد شد با بازی قوی و پر از احساسش ریتم اجرا رو عوض، و بازی های مصنوعی دیگران رو خنثی کرد. صدای بلوکات یک صدای کاملا تئاتری نشون داد و برخلاف صدای دیگران در موسیقی محو نمیشد. احساسات نقش فرنگیس رو (چه در عصبانیت، چه ترس، چه ناراحتی و چه امیدواری) به خوبی به تصویر کشید، کاری که اکثر بازیگرها ازش ناتوان بودند (البته میشه به بازی بهرام ابراهیمی، و با کمی ارفاق به بازی حبیب دهقان نسب و رویا بختیاری هم نمره قبولی داد).
لازم به ذکره که سوای مسائل گفته شده، یکی از مواردی که به چشم میومد طراحی لباس خیلی خوب این نمایش بود که واقعا وقت و فکر زیادی براش گذاشته شده بودکه قابل تقدیره.
در کل هرچند که این تئاتر اصلا برام رضایت بخش نبود اما از تماشاش پشیمون هم نیستم. همین که عوامل این تئاتر از نویسنده و کارگردان تا بازیگران تا سایرین (که تعداشون هم نسبت به سایر نمایش ها خیلی زیاده) به چنین موضوعی پرداختند برای من بسیار قابل احترام و قابل تقدیره، کاملا مشخصه که انگیزه‌های مادی براشون اهمیت چندانی نداشته و شاهنامه و داستانهای زیبای اسطوره‎ایش انگیزه اصلیشون بوده.
امیدوارم داستان‌های اینچنینی بیشتر مورد توجه کارگردان ها و نمایش نامه نویس ها قرار بگیره و البته چه در نگارش چه در کارگردانی از نظر متخصصین (شاهنامه شناسان، تاریخ شناسان و ...) حتما حتما استفاده کنند.
نقد خیلی خوبی بود آقا بهرنگ. :)
دقیقاً موافقم با نظراتت.. و منم بازیِ خانم بلوکات و آقای بهرامی رو بیشتر پسندیدم.
..خب میشه گفت طراحی دکور و لباس ها عالی بود ولی ایکاش نمایشنامه متعهدتر تر تر میبود به داستان اصلیش .. خیلی از قسمتهای مهمی که نقطه ی عطف و اوج داستان محسوب میشد حذف شده بود..من همش منتظر بودم روحم له و خفه بشه.. ذهنم درگیر بشه..:( که نشد.
مثلاً عبور سیاوش از آتش که میتونست با مقداری خلاقیت تو نورپردازیه رنگهای گرم و آتشینِ پرکنتراست و جلوه های بصری صحنه ای اون حس عبور از آتش تو ذهن مخاطب ایجاد بشه..
درکل برعکسِ داستان اصلیه شاهنامه که به پاکی و پاکدامنی اشاره شده ولی متاسفانه خیلی متاسفانه این نمایش فقط سعی براین بود تا دو واژه ی خیانت و بدکاره بودن زن به نمایش گذاشته بشه.. :|
۱۱ خرداد ۱۳۹۲
ممنون از مطلب مفید و کاملت بهرنگ جان:)
۱۱ خرداد ۱۳۹۲
خواهش میکنم آقای اژدری عزیز :)
مرسی خانم جمالی. طراحی لباس خیلی خوب این نمایش رو یادم رفته بود اشاره کنم که بعد از یادآوری شما اضافه کردمش.:) بله حق با شماست تم غالب در شاهنامه یک تم کاملا مثبته در حالی که این نمایش تم منفی ای داشت. حالا این میتونه بسته به زاویه دید کارگردان باشه اما اینکه افراد هوسباز و بدکاره نشون داده بشن و روش مانور هم داده بشه و کلیات داستان رو هم همونطور که اشاره کردم تحریف کنن از نظر من هم قابل توجیه نیست!

۱۱ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این زمان زیاد لطمه ای به کار وارد نمیکنه؟آدم حوصله اش سر نمیره؟
نه اصلا خسته کننده نیست. اما به نسبت داستان زمان به خوبی توزیع نشده. بعضی قسمت های مهم حذف شده یا فقط اشاره شده و نشون داده نشده، و برخی قسمت های دیگه زیادی هایلایت شده.
۰۹ خرداد ۱۳۹۲
درکل دیدنش خالی از لطف نیست افرا جان.
منم موافقم با نظر آقا بهرنگ.:)
اوّلاش ناجالبه ..
آخراش جالبه.
۰۹ خرداد ۱۳۹۲
برای این کار زحمت زیادی کشیده شده، اما با این وجود اشکالات بسیاری داره. از بازیگری تا کارگردانی تا حتی نمایشنامه. با اینکه شیفته داستان سیاوش در شاهنامه هستم و با اشتیاق زیاد و حتی سطح انتظار پایین به دیدن این نمایش رفتم اما راضی نبودم. هرچند که پشیمون هم نیستم و اگه باز به عقب برمیگشتم حتما دوباره به تماشاش میرفتم. در کل توصیه ای نمیکنم اما اگه به شاهنامه و داستانهای اساطیریش علاقه مندید به قول خانم جمالی دیدنش خالی از لطف نیست. البته بهتره حداقل خلاصه داستان رو بخونید و بعد برید.
۰۹ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خسته نباشید میگم به گروه کار زیبایی بود.چند نکته پس از دیدن این اجرا نظر منو جلب کرد که مایلم در میون بزارم.
1-علی رغم تخفیف 50% صندلی های پر سابقه ترین سالن تئاتر تهران همچنان خالی بود که جای افسوس داره.
2-دسترسی اسان به سالن از طریق مترو که جای بهونه برای تئاتر دوستان نمیزاره.
3-تئاتر دوستان یه نیم نگاهی به اجراهای ایرونی بندازن.بله آرتور میلر،تنسی ویلیام،چخوف و....کارهای زیبایی دارن ولی اینها از جذابیت کارهای داخلی کم نمیکنه.شاید بگید قدیمی داستان یا تکراری.هملت هم هر سال در انگلیس روی صحنه میره و استقبال میشه.چرا ما حمایت نکنیم از داشته هامون.
4-پیشنهاد میکنم ببینید این اجرای زیبارو.
آقا وسط هفته رفتین؟مترو جای نشستن داشت؟یا تو مود "پرس رو" بود؟ مدت نمایش؟کار خیلی زبان سنگینی داشت؟مخاطب عام رو میتونم با خودم ببرم؟
۰۶ خرداد ۱۳۹۲
سلام.من اجرای یکشنبه شب رو دیدم.بله مترو جای نشستن داشت.مدت نمایش حدود 2 ساعت بود.زبان نسبتن آسانی نداشت ولی مخاطب کاملن ارتباط برقرار میکنه.
۰۶ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید