صنعان، پیری صاحب کمال و پیشوای مردم زمان خویش بود. او قریب پنجاه سال در کعبه اقامت داشت و هرکس به حلقه ارادت او در می آمد از ریاضت و عبادت نمی آسود. وی خود نیز هیچ سنتی را فرو نمی گذاشت و نماز و روزه بی حد به جای می آورد.
او حدود پنجاه بار حج کرده و در کشف اسرار معنوی به مقام کرامت رسیده بود. وی چند شب پیاپی خواب می بیند که مقیم روم شده و بر یک بت سجده می کند. او با مریدانش به روم سفر می کند و در آنجا دختری ترسایی (مسیحی) را می بیند و عاشق او میشود. وی بیش از یک ماه برای وصال دختر عجز و لابه می کند. دختر برای شیخ، چهار شرط می گذارد