در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مده‌آی سن مدار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:23:11
۱۱ بهمن تا ۲۴ اسفند - هر پنجشنبه و جمعه
۱۷:۳۰
آنی لومرسیه به همراه همسرش دومینیک در شهر کوچک سن مدار زندگی آرامی را می گذرانند، تا اینکه با ورود شخصیتی به نام فلیکس از پنجره ی خانه، زندگی آن ها دچار تحولات عجیبی می شود.


›› فروش اینترنتی بلیت در دیگر سایت‌های محترم انجام می‌شود

  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.
سبک
کمدی

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو،‌ بعد از سفارت ایتالیا، شماره ۷۶
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک مده‌آ که سرخوشانه انتقام می‌گیرد
نوشته محمدحسن خدایی
بار دیگر همکاری مهدی بجستانی و احمد ساعتچیان به اجرائی مفرح و شاداب منتهی شده. قبل‌‌تر این دو در «قطار سانست لیمیتد» به نویسندگی «کورک مک‌کارتی» که مضمونی هستی‌شناسانه داشت این امکان را یافته بودند که سرگذشت پرفسوری ملول و میانسال را روایت کنند که قصد خودکشی دارد و ناگهان با مردی عجیب روبرو می‌شود که تلاش دارد بر سویه‌های مغفول مانده زندگی پرفسور، نوری بتاباند تا بار دیگر شخصیت درمانده و روشنفکری چون او در باب مرگ و زندگی، به تاملی تازه بنشیند. این روزها در نمایش «مده‌آی سن مدار»، بجستانی و ساعتچیان به‌همراه الیکا عبدالرزاقی بر صحنه ظاهر شده‌اند تا سرگذشت «آنی لومرسیه» را روایت کنند که به نوعی مده‌آی امروزی است. آنی لومرسیه زنی با میل‌ سرکوب شده، دوست دارد در تئاتر ایفای نقش کند. آن‌هم در شهرستانی کوچک به‌نام «سن مدار» که بازی کردن در تئاتر برای زنان، ناممکن است. آنی سال‌ها پیش به اصرار پدر ثروتمندش مجبور به ازدواج با «دومینیک لومرسیه» شده که این روزها مشغول خیانت در هتلی است که از پدر به آنی ارث رسیده. آنی در مواجهه با وضعیت پیش‌آمده، به تخیل تئاتری پناه برده تا شاید زندگی‌اش را نجات بخشد. آنکا ویسده در مقام نویسنده، با لحنی شاداب و کمیک این رنج زنانه را بازنمایی می‌کند و با خشونت‌زدایی از مناسبات خانوادگی، سرنوشتی به غیر از آن چیزی که اورپید و آنوی در قبال معشوق بی‌وفای مده‌آ تدارک دیده‌اند، اعمال می‌کند. آیا پناه بردن به تخیل، امکان رهایی خواهد بخشید؟ اصولا زیستن در شهرستانی کوچک می‌تواند تخیل را فقیر کند و ملال بگستراند. جایی که نقش‌آفرینی در تئاتر هم ناممکن شده و فرزندآوری و فرزندپروری، وظیفه ذاتی زنان محسوب می‌شود. آنی لومرسیه با یادآوری گذشته و ملاقات با مردی بنام «فلیکس»، بار دیگر به جهان پر تخیل تئاتر متصل می‌شود. فلیکس شخصیت خیالی ذهنیت آنی است که همچون معشوق و مراقب عمل کرده و خیانت دومینیک را افشا می‌کند. ... دیدن ادامه ›› فلیکس به مانند «دیگری» وارد زندگی آنی شده و فضای تجربه‌ورزی و تخیل را به میانجی عشق و تئاتر مهیا می‌کند. بی‌جهت نیست که ورود این مرد غریبه، حتی دومینیک را هم وادار می‌کند که از رخوت و کرختیِ در خانه ماندن، تلویزیون تماشا کردن و جدول سودکو حل کردن، دست کشیده و در پی کشف حقیقت در رابطه با خصلت‌های تازه آنی بر‌آید.
نمایش «مده‌آی سن مدار» خوانشی است امروزی از تراژدی اورپید و آنوی. اما روایت آنکا ویسده و شیوه اجرائی بورژین عبدالرزاقی، بر این نکته اشاره دارد که گویا زمانه آن نوع خشونت‌ورزی یونان باستانی، دیرزمانی است که بسرآمده و حال بهتر آن است که نقش‌ها و کنش‌های مخاطره‌آمیز را از زندگی کسالت‌بار روزمره انتقال دهیم به تخیل تئاتری و جهان بازنمایانه نمایش. رویکردی که یادآور تراپی است و می‌تواند به جای انتقام گرفتن به تادیب مسالمت‌آمیز شخصیت‌های خطاکارمنتهی شود و سوژه‌های درگیر خیانت و بی‌وفایی را تذکار اخلاقی دهد. لحن سرخوش و تخیل‌ورز نمایش، وفادار است به منطق اعتدال‌گرایانه زمانه نئولیبرال. شخصیت‌هایی که به زمانه‌ای متعلق‌اند که سعی دارد فاجعه را با مدیریت عواطف کنترل کرده و در نهایت از مخاطرات کشف حقیقت به سلامت عبور کرده و از چشم دوختن در مغاک، پرهیز کند. از این منظر، بورژین عبدالرزاقی به زمانه نئولیبرال وفادارتر است و بازنمایی‌اش از مناسبات بورژوازی یک شهرستان دور از مرکز این روزهای فرانسه، با آن رنگ‌آمیزی، طراحی لباس و صحنه، تلاشی است برای رضایتمندی ذائقه طبقه متوسط ایرانی که خسته است از انبوه آثار ملال‌انگیزی که این روزها در باب بحران اخلاقی این طبقه بر صحنه می‌رود.
فانتزی و تخیل همچون امکانی برای مواجهه و تاب‌آوری است، چه برای آنی لومرسیه خیانت دیده و چه برای طبقه متوسط مستاصل این روزهای ایرانی. بازی‌ طنازانه احمد ساعتچیان، نقش‌آفرینی رخوتناک مهدی بجستانی و اجرای پر انرژی الیکا عبدالرزاقی در نهایت تلاشی است برای خلق یک کمدی اجتماعی که قرار است در آن شخصیت‌ها به شکل کنترل شده، تادیب شوند و تخیل بورزند و زندگی را ادامه دهند. این روح زمانه ماست، روح اعتدال‌گرایی معطوف به عادی‌سازی فاجعه.
«مده‌آی سن مدار» نمایشی است خوش‌ساخت که به مخاطب این روزها خسته خود احترام می‌گذارد و تلاش دارد با لحنی مفرح، بازخوانی روزآمدی از مده‌آیی باشد وفادار به منطق نئولیبرال زمانه. رویکردی قابل مطالعه در فهم مناسبات مادی تولید تئاتر برای طبقات متوسط جامعه. همچنان‌که مرور اسامی مترجم، کارگردان، تهیه کننده، بازیگران و مدیر روابط عمومی نمایش، نشان از همدلی گروه به میانجی آشنایی و حتی نسبت‌های سببی و نسبی است که می‌تواند در کاهش هزینه‌ها نقش ایفا کند و در این زمانه تفوق منطق سرمایه، امکانی برای دوستی، تنفس و تولید باشد.
شاید مناسبات آیرونیک نمایش پیشنهادی هم باشد برای علاقه‌مندانی که این روزها به سراغ بازخوانی متون کلاسیک می‌روند و اجراهایی عبوس و بیش از حد مکانیکی بر صحنه می‌آورند. خوانش آنکا ویسده و شیوه اجرائی بورژین عبدالرزاقی، نشان از آن دارد که تن دادن به روح زمانه، گاه می‌تواند موجب ملاحت و جذابیت شود و مستوجب رضایت مخاطب خسته از ملال زمانه. روایت مده‌آیی که به‌جای قتل فرزندان و انتقام خونین از همسر بی‌وفا، به تئاتر و تخیل پناه برده و در تمنای هملت و آنتیگونه است.
علی جباری این را خواند
رضا بهکام، آقای سوبژه (محمد لهاک) و امیر این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنده بسیار خوشحالم که موفق شدم این نمایش رو ببینم چون خیلی اتفاقی قرار شد با یکی از دوستانم به دیدن این نمایش بریم.
بازی همه بازیگرا متناسب با نقش بود و خانم الیکا عبدالرزاقی فوق العاده پر انرژی و خلاقانه نقش رو بازی کرد و نشون داد که بسیار بازیگر توانمندی هست.
اما نمایش در دو نقطه آغازی و پایانی دچار مشکل بود
نمایش شروع بدی داشت و چند دقیقه طول کشید تا تماشاگر بازی ها رو جدی بگیره. شاید حدود 5 دقیقه.
خوشبختانه نمایش به استثنای این چند دقیقه خوب شد و ما شاهد نمایش خیلی خوبی از بازیگرا بودیم تا اینکه در انتهای کار روند بازی از حالت کمدی به حالت کاملا جدی و تراژیک تغییر کرد و این انفصال نتونست به درستی خورد تماشاگر داده بشه و در چند دقیقه آخر، نمایش توجه تماشاگرا رو از دست داد. رورانس بد هم این ایراد رو تکمیل کرد و تماشاگرا رو کاملا معلق کرد
پوستر طراحی شده هم متاسفانه خیلی بد بود و من به شخصه فکر کردم احتمالا با یک بازی کمدی لوده طرف هستم. حتی ژست بازیگرا تو این پوستر هم به کار کمدی ... دیدن ادامه ›› لوده میخوره
از سری ایراد های دیگه: صدای بلند موسیقی در برخی از قسمتهای صحنه آزار دهنده بود و علاوه بر این ما تا نیم ساعت بعد از بازی همچنان میدیدم که تماشاگر جدید وارد صحنه میشه

اما به شخصه دیدن بازی خوب بازیگرای این نمایش رو به همه توصیه می کنم
موفق باشید
امیر، Mindfulness و حمیدرضا مرادی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک مده‌آ که سرخوشانه انتقام می‌گیرد
نوشته محمدحسن خدایی
بار دیگر همکاری مهدی بجستانی و احمد ساعتچیان به اجرائی مفرح و شاداب منتهی شده. قبل‌‌تر این دو در «قطار سانست لیمیتد» به نویسندگی «کورک مک‌کارتی» که مضمونی هستی‌شناسانه داشت این امکان را یافته بودند که سرگذشت پرفسوری ملول و میانسال را روایت کنند که قصد خودکشی دارد و ناگهان با مردی عجیب روبرو می‌شود که تلاش دارد بر سویه‌های مغفول مانده زندگی پرفسور، نوری بتاباند تا بار دیگر شخصیت درمانده و روشنفکری چون او در باب مرگ و زندگی، به تاملی تازه بنشیند. این روزها در نمایش «مده‌آی سن مدار»، بجستانی و ساعتچیان به‌همراه الیکا عبدالرزاقی بر صحنه ظاهر شده‌اند تا سرگذشت «آنی لومرسیه» را روایت کنند که به نوعی مده‌آی امروزی است. آنی لومرسیه زنی با میل‌ سرکوب شده، دوست دارد در تئاتر ایفای نقشرکند. آن‌هم در شهرستانی کوچک به‌نام «سن مدار» که بازی کردن در تئاتر برای زنان، ناممکن است. آنی سال‌ها پیش به اصرار پدر ثروتمندش مجبور به ازدواج با «دومینیک لومرسیه» شده که این روزها مشغول خیانت در هتلی است که از پدر به آنی ارث رسیده. آنی در مواجهه با وضعیت پیش‌آمده، به تخیل تئاتری پناه برده تا شاید زندگی‌اش را نجات بخشد. آنکا ویسده در مقام نویسنده، با لحنی شاداب و کمیک این رنج زنانه را بازنمایی می‌کند و با خشونت‌زدایی از مناسبات خانوادگی، سرنوشتی به غیر از آن چیزی که اورپید و آنوی در قبال معشوق بی‌وفای مده‌آ تدارک دیده‌اند، اعمال می‌کند. آیا پناه بردن به تخیل، امکان رهایی خواهد بخشید؟ اصولا زیستن در شهرستانی کوچک می‌تواند تخیل را فقیر کند و ملال بگستراند. جایی که نقش‌آفرینی در تئاتر هم ناممکن شده و فرزندآوری و فرزندپروری، وظیفه ذاتی زنان محسوب می‌شود. آنی لومرسیه با یادآوری گذشته و ملاقات با مردی بنام «فلیکس»، بار دیگر به جهان پر تخیل تئاتر متصل می‌شود. فلیکس شخصیت خیالی ذهنیت آنی است که همچون معشوق و مراقب عمل کرده و خیانت دومینیک را افشا می‌کند. ... دیدن ادامه ›› فلیکس به مانند «دیگری» وارد زندگی آنی شده و فضای تجربه‌ورزی و تخیل را به میانجی عشق و تئاتر مهیا می‌کند. بی‌جهت نیست که ورود این مرد غریبه، حتی دومینیک را هم وادار می‌کند که از رخوت و کرختیِ در خانه ماندن، تلویزیون تماشا کردن و جدول سودکو حل کردن، دست کشیده و در پی کشف حقیقت در رابطه با خصلت‌های تازه آنی بر‌آید.
نمایش «مده‌آی سن مدار» خوانشی است امروزی از تراژدی اورپید و آنوی. اما روایت آنکا ویسده و شیوه اجرائی بورژین عبدالرزاقی، بر این نکته اشاره دارد که گویا زمانه آن نوع خشونت‌ورزی یونان باستانی، دیرزمانی است که بسرآمده و حال بهتر آن است که نقش‌ها و کنش‌های مخاطره‌آمیز را از زندگی کسالت‌بار روزمره انتقال دهیم به تخیل تئاتری و جهان بازنمایانه نمایش. رویکردی که یادآور تراپی است و می‌تواند به جای انتقام گرفتن به تادیب مسالمت‌آمیز شخصیت‌های خطاکارمنتهی شود و سوژه‌های درگیر خیانت و بی‌وفایی را تذکار اخلاقی دهد. لحن سرخوش و تخیل‌ورز نمایش، وفادار است به منطق اعتدال‌گرایانه زمانه نئولیبرال. شخصیت‌هایی که به زمانه‌ای متعلق‌اند که سعی دارد فاجعه را با مدیریت عواطف کنترل کرده و در نهایت از مخاطرات کشف حقیقت به سلامت عبور کرده و از چشم دوختن در مغاک، پرهیز کند. از این منظر، بورژین عبدالرزاقی به زمانه نئولیبرال وفادارتر است و بازنمایی‌اش از مناسبات بورژوازی یک شهرستان دور از مرکز این روزهای فرانسه، با آن رنگ‌آمیزی، طراحی لباس و صحنه، تلاشی است برای رضایتمندی ذائقه طبقه متوسط ایرانی که خسته است از انبوه آثار ملال‌انگیزی که این روزها در باب بحران اخلاقی این طبقه بر صحنه می‌رود.
فانتزی و تخیل همچون امکانی برای مواجهه و تاب‌آوری است، چه برای آنی لومرسیه خیانت دیده و چه برای طبقه متوسط مستاصل این روزهای ایرانی. بازی‌ طنازانه احمد ساعتچیان، نقش‌آفرینی رخوتناک مهدی بجستانی و اجرای پر انرژی الیکا عبدالرزاقی در نهایت تلاشی است برای خلق یک کمدی اجتماعی که قرار است در آن شخصیت‌ها به شکل کنترل شده، تادیب شوند و تخیل بورزند و زندگی را ادامه دهند. این روح زمانه ماست، روح اعتدال‌گرایی معطوف به عادی‌سازی فاجعه.
«مده‌آی سن مدار» نمایشی است خوش‌ساخت که به مخاطب این روزها خسته خود احترام می‌گذارد و تلاش دارد با لحنی مفرح، بازخوانی روزآمدی از مده‌آیی باشد وفادار به منطق نئولیبرال زمانه. رویکردی قابل مطالعه در فهم مناسبات مادی تولید تئاتر برای طبقات متوسط جامعه. همچنان‌که مرور اسامی مترجم، کارگردان، تهیه کننده، بازیگران و مدیر روابط عمومی نمایش، نشان از همدلی گروه به میانجی آشنایی و حتی نسبت‌های سببی و نسبی است که می‌تواند در کاهش هزینه‌ها نقش ایفا کند و در این زمانه تفوق منطق سرمایه، امکانی برای دوستی، تنفس و تولید باشد.
شاید مناسبات آیرونیک نمایش پیشنهادی هم باشد برای علاقه‌مندانی که این روزها به سراغ بازخوانی متون کلاسیک می‌روند و اجراهایی عبوس و بیش از حد مکانیکی بر صحنه می‌آورند. خوانش آنکا ویسده و شیوه اجرائی بورژین عبدالرزاقی، نشان از آن دارد که تن دادن به روح زمانه، گاه می‌تواند موجب ملاحت و جذابیت شود و مستوجب رضایت مخاطب خسته از ملال زمانه. روایت مده‌آیی که به‌جای قتل فرزندان و انتقام خونین از همسر بی‌وفا، به تئاتر و تخیل پناه برده و در تمنای هملت و آنتیگونه است.
آقای سوبژه (محمد لهاک) این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید