«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش تجربی خوب
کاش خلاصه ای از داستان کوتاهی که نمایش ازش اقتباس شده رو توی بروشور نمایش مینوشتن.
خلاصه داستان از این قراره:
سالیان دراز پیش ، در اثر رانش زمین ، کوهی خیالی در اکوادر فرو می ریزد و دره ای محصور ایجاد می کند که ساکنانش ، از بقیه ی مردمان اطراف جدا می شوند . سال ها می گذرد و این مردمان ، با فراموش کردن مصیبت ناشی از زلزله ، به دور از حیوانات وحشی و بیماری و جنگ ، زندگی خوشی را سپری و آغاز می کنند و از میان همه ی بلایا ، تنها یک بلاست که بر سرشان می آید و آن این که بیماری ای مرموز به میانشان می افتد که کودکانشان را نابینا به دنیا می آورد و سوی چشم جوانانشان را کم می کند .اکنون چیزی به نام بینایی برایشان مفهوم نیست. روزی بر حسب یک اتفاق کوهنوردی از قله سقوط میکند و با غلتیدن در برفها و کوهها بهطرزی معجزهآسا جان به درمیبرد اما خود را در سرزمین کورها مییابد. جایی که مردمانش فکر میکنند دنیا به اندازه دره کوچک خودشان است و سقفی دارد که حداکثر به اندازه ایستادن چند مرد روی دوش هم است. آنها روزها میخوابند و شبها به فعالیت میپردازند...
از اینکه خلاصه داستان را گذاشتید منونم آقای میرعبدالحق . حقیقش رو بخواید تصمیم داشتیم خلاصه ی داستان کوتاهی که ازش اقتباس کردیم رو بذاریم ... ولی از اونجایی که هدف ما از استفاده این داستان نمایش یک استعاره از نابینایی بود تصمیم گرفتیم که ذهن مخاطب را تا حد امکان در یک درگیری آزاد قرار بدیم . ولی از طرفی باهاتون موافقم که عدم خلاصه ی داستان یک بی انصافی در حق ادای بیان صریح تر نمایش هست .
و باز هم متشکرم که وقت گذاشتید و خلاصه را اینجا در اختیار مخاطبین قرار دادید .