در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش سه شب با مادوکس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:32:29
امکان خرید پایان یافته
۱۷ تیر تا ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
۲۲:۰۰
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری سه شب مادوکس/ عکاس: سید ضیاءالدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از سه شب با مادوکس / عکاس تیوال: مریم قربان‌پور

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

خیابان زعفرانیه، تقاطع خیابان سرلشگر فلاحی و بغدادی، موزه زمان، تماشاخانه پارین
تلفن:  ۰۹۳۵۳۸۶۶۳۷۶ - ۲۲۱۸۲۹۵۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کار خوبی بود. از ایده ی ورود بازیگرها به صحنه خیلی خوشم اومد. از نوشیدنی هم همینطور. :)
ساعت شروع اجراش خیلی خیلی دیره!!!!!!!!!
شادی اسدپور این را خواند
کیانا اعتمادی و مسعود حری این را دوست دارند
چند مرتبه در روزهای اخیر قصد رفتن کردم اما با دیدن ساعت اجرایش ناامید از رفتن صرف نظر کردم !
واقعا چرا ۱۰ !
یعنی دوستانی از ساعت اجرای قبلی ناراضی بودند که به چنین ساعتی تغییر داده شده ! برایم واقعا جالبه که نظراتی که باعث تغییر به این ساعت شده رو بدونم .....
۰۴ مرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شنیدم که اجرا به ساعت ده موکول شده!! چرا اینقدر دیر؟؟!!
مدت اجرا رو هم که تیوال ننوشته ولی مطمئنا کمتر از یه ساعت نیست.
نمیشه یه تجدید نظری توی ساعت اجرا بکنید با توجه به دور بودن پارین از مرکز شهر، اینطوری خیلی سخت میشه. :(
و اما من...
به سهم خودم با اجرا های دیر هنگام شبهای بلند تابستان و بخصوص ماه رمضان خیلی موافقم بخصوص پارین که بعد تماشای یه نمایش خوب میتونی بری درکهیا بیای این ور بری دربند تجریش گردی کنی یا بری گلابدره یا خیابون ولیعصر و پیاده سرازیر بشی با تک تک درختای پیر سر به فلک کشیدش خاطره بازی کنی این ها و خیلی چیزای دیگه رو به نظر من تو سکوت میشه حس کرد و لمس کرد و تجربه کرد یکبار امتحانش یک عمر خاطرس امتحان کنید
۲۷ تیر ۱۳۹۲
وبازم من...
فهیمه موسوی نازنین شب های بلند تابستان استعارتی است به داشتن فرصت و مجال شب گردی.
تو شهری که من زندگی میکنم شب که به نیمه میرسه شهر با تعطیلی اجباری مکانهای عمومیش به نوعی دچار مرگ زدگی میشه, حالا که تابستونه و مشکل گرمای طاقت فرسای روز و سرمای استخون سوز زمستون رو نداریم و به میمنت ماه رمضون به لطف نیرو های نظامی و انتظامی!! شهر تا سحر بیداره از رستوران و پارک و سینما استخر و .... حالا از این فرصت یک ماهه استفاده کنیم شب ها رو طولانیش کنیم به دیدار و نوش و نیوش دیدار تئاتری بینش فیلمی نیوشیدن کنسرتی و خاطره بازیهای شب تا خود ... دیدن ادامه ›› صبح....

ستاره ها را می شمردیم
در آن شب های بلند تابستان
که راه ما را با خود به ناکجا می برد .

دستان کوچکم در آشیانه ی گرم دستانت
و گامهایم ....نا شکیبا با گام های تو
باد بر شانه هایت قرار می یافت
و مهتاب به روشنایی چهره ات می پیوست.....

سر مست حضور تو بودم
صدای تو بود و تماشای آسمان....

از آن زمان ........تا به امروز
همیشه آسمان برایم خاطره ی تو را دارد
و ستاره ها در شمارش من ....به تو می رسند......

از آن زمان ..........تا به امروز
همیشه بوی شالی ها دلتنگم می کند..........

نفس ها را حبس می کنم
زمان گذشته است...... می دانم...........
در پیچ راه های پی درپی
بی صدای تو .....و روشنایی چهره ات
شب های بسیاری بر من گذشته است
۲۸ تیر ۱۳۹۲
جناب صفویان عزیز... خوشا به حالتون....
۰۲ مرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید