در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش اگر شبی از شب‌های تهران مسافری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:22:43
امکان خرید پایان یافته
۰۶ تا ۲۴ دی ۱۳۹۵
۱۷:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان
در شب عروسی دختر طغرل سیاه بازی می میرد و روحش وارد جسم طغرل می شود و طغرل می پندارد که خودش سیاه باز است و ...
  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

 

گزارش تصویری تیوال از نمایش اگر شبی از شب‌های تهران مسافری / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشت میلاد اکبرنژاد بر نمایش«اگر شبی از شب های تهران...»
بازی‌گران ما این نمایش را ببینند.
این روزها آن‌قدر تب ره‌آلیسم و نمایشِ ره‌آلیستی و شخصیت‌های ره‌آلیستی و بازی‌های ره‌آلیستی و تجربه‌های ره‌آلیستی و واقعیت و انطباق با واقعیت و دنیای واقعی و هرآن‌چه به هرروی با یک واقعیت سر و کار دارد، بر جهان ما سایه افکنده و آن‌قدر همه عاشق سینه‌چاکِ بازی‌های طبیعی و جمله‌های طبیعی و مناسبات طبیعی و قصه‌های طبیعی هستند که گاهی خیال برم می‌دارد زنده‌گی‌مان سراسر خواب و رویا جادوست و وقتی به ته‌آتر یا سینما می‌روم تازه با واقعیت (دقت کنید واقعیت!!) مواجه می‌شوم. انگار از یاد برده‌ایم که اولین کوشش‌های عالم برای پدیداری نمایش و نمایش‌گری از بازی‌های جادویی و انگاره‌های رویایی و ابتکاراتِ خواب‌الوده سر بر آورده است.
به راستی این همه تمرکز بر واقعیت‌گرایی و توجه به معضلات اجتماعی و اصرار بر انطباق همه‌ی اجزای نمایش بر آن‌چه در کوچه و خیابان می‌گذرد و شنیده می‌شود و دیده می‌شود، از کجا آمده است؟ چه کسی در کجای عالم ما را به پذیرش و انتشار و مداومت بر این نکته وادار کرده است که توجه و تمرکز بر شرایط و معضلات و مسایل و مناسباتِ اجتماع و شهر و خانواده، تنها و تنها از منظرِ نگاه‌های ره‌آلیستی یا به ظاهر واقع‌گرا و انطباق تمام‌عیار رفتارها و گفتارها با روزمره‌ی اطراف‌مان ممکن می‌شود. مگر نه این‌که جادوگران و شمن‌های آغازین دردهای بشر؛ هم‌عصرِ خود را بازتاب می‌دادند و از قضا درمان هم می‌کردند. آن‌ها هم نگران انطباق نعل به نعل رفتار نمایشی‌شان با زنده‌گی روزمره بودند؟ من که گمان نمی‌کنم. اگر سینه‌چاکان ره‌آلیسم اجتماعی چنین می‌پندارند، خودشان مشغول‌الذمه‌ی ... دیدن ادامه ›› شمن‌های عصر پیشاسقرات.
توضیح بدهم که حتا وقتی دوستان تلاش می‌کنند از واقعیت روزمره هم به قول خودشان فراتر بروند و نمایشی سرشار از فرم‌های عجیب ایجاد کنند، هم‌چنان تنه‌ی بازی‌گران و گویش هنروران‌شان چسبیده به همین روزمره‌ی لعنتی است.
حالا همه‌ی این‌ها را گفتم که بگویم با ترس و لرز رفتم تا نمایش اگر شبی از شب‌های تهران مسافری، به کارگردانی جواد صداقت را در تالار مولوی ببینم. با این دلشوره که شاید باز با چیزی مواجه شوم که خیلی نمایش‌های ما را در خود انباشته است. حتا کمی دیر هم می‌رسم اما از همان لحظه‌ی ورود جادویی مرا در خود می‌گیرد. جادویی که خواب و خیال و رویا را در هم می‌آمیزد و مجموعه‌یی از نشانه‌ها و الگوهای بعضا متناقض را هم در این خوابِ جادویی کنار هم قرار می‌دهد و برای ساعتی محدود، ما را به جهانی دیگر پرتاپ می‌کند. جهانی که بازگشت از آن اگر هیچ نداشته باشد لااقل کوله‌یی از شور و انرژی دارد که برای این روزهای ما غنیمتی سترگ است.
رها کنید قواعد کارگردانی و بازی و چه و چه را. بدون هیچ پیش‌داوری بروید و این نمایش را ببینید. فرصت چندانی نمانده شاید یک هفته‌ی دیگر. اما از دست‌اش ندهید. ساعت پنج. تالار کوچک مولوی.
و راستی وقتی تمام شد؛ یکی از بهترین بازی‌های این روزها را دیده‌اید. معلوم است که همه خوب‌اند؛ بازی‌گر مرد و نوازنده و بازی‌گر زن. اما الهام اِبنی خودش یک‌تنه جور ده‌ها ستاره‌ی ریز و درشت ما را برای ارایه‌ی بدن، صوت و رفتار و سکنات و وجنات درجه‌ی یک، بر دوش می‌کشد. پیش‌نهاد می‌کنم بازی‌گران ما علی‌الخصوص این نمایش را ببینند.
naghmeh fr این را خواند
یاسمن پورمهران این را دوست دارد
انقدر از موضع بالا و با تمسخر از سلیقه دیگران صحبت میکنه که انگیزه ای برای جدی گرفتن سلیقه خودش باقی نمی مونه...!
۱۸ دی ۱۳۹۵
آقای دانش عزیز
فارغ از اظهار نظرها و نقد دوستان
به شدت پیشنهاد می کنم این نمایش و ببینین
۱۹ دی ۱۳۹۵
تلاش میکنم که نمایش رو ببینم...مرسی از پیشنهاد
۱۹ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در شب عروسی طغرل، سیاه بازی می‌میرد و روحش وارد جسم طغرل می‌شود، حالا طغرل در یک سیاه تجسم یافته... داستان از زبان همسر طغرل بیان می‌شود. او برای بیرون آمدن از این شوک با شخصیت‌های مختلف دیگری مواجه می‌شود

یه تجربه ی متفاوت از تلفیق نمایش ایرانی و آیین زار
بازی در بازی
نمایشی که حاصل تبلور فکر و خلاقیت کارگردانان جوان و دغدغه‌مندشه
مُنا طاهری این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

یادداشتی بر شبی از شب های تهران مسافری" کار جواد صداقت و الهام ابنی
شبی از شب های تهران مسافری" کار جواد صداقت و الهام ابنی این روزها در تالار مولوی روی صحنه است. روایتی از مرگ هرکی باش خان و سیاه. خوانش مدرن گروه تولیدی از نمایشنامه ی علی شمس در بستری از خرده روایت ها و آیین های نمایشی اقلیم بوشهر محصولی تولید کرده که برای هر لحظه اش برنامه دارد و چیزی برای رو کردن. این گونه است که ریتم مناسب اجرا، ریتمی که بر اثر خوانش صحیح و انتخاب کانسپت متفاوت با مسیر عادی و برآمده از عادات نخ نمای ذهنی دقایقی بستری برای مخاطب می آفریند که رفتار پیوستار این روزهای بسیاری از آثار یعنی ملال را نمی بینیم. پیش تر رمانی در میانه های دهه ی هشتاد خواندم با نامی مشابه این اثر. اگر شبی از شب های زمستان مسافری اثر ایتالو کالوینو جز مشابهت در نام و هر چه هر که خواست شبیه بداند و نداند، در ماهیت نقطه عزیمت و شروع به هم شبیه اند. دست کم برای من. در هر دو اثر تو باید فصلی را بگذرانی تا بدانی چه اتفاق افتاده و زمانی که ارتباطت را با نشانه ها برقرار کردی دوست داری برگردی و از سر نو شروع کنی به قدم زدن لابه لای سطرهای گفته و تصویر اثر. تا بدانی همه چیز چقدر خوب روایت شده. اثر از همان نخستین قدم هایش نسبتش را باتو روشن می کند. گیرم هنوز نخواهد داستانش را لو بدهد. نخواهد سهم التذاذ آفرینی اش را به یکباره خرج کند. هر چه بخواهد و نخواهد تو می فهمی که پشت هر نشانه و هر گام اندیشه نهفته است و هیچ چیز نمی خواهد تنها در ساحت زیباشناسی اثر بماند و تنها زیبا باشد. زیبای مجرد چشم نواز. اثر هر دوانِ معنا و زیبایی را با هم دارد و اندیشمندانه ما را با خودش می برد. در بازی مدام یکی دیگر بودن زن و مرد، طغرل و زن طغرل،دیگری و سیاه و این همه کسان هیچ وقت قاعده ی بازی در چینش صحنه فراموش نمی شود. فاصله گرفتن از نقش برساخته ای که توسط زن طغرل برای درمان پیشنهاد می شود نتیجه اش گروتسکی است که لحظه به لحظه به فروپاشی و شاید ... دیدن ادامه ›› کنش خودویرانگری ناخواسته ی سیاه می انجامد. اثر ما را بازی نمی دهد. اثر در تمامت خود سعی دارد این بازی را با مخاطب به اشتراک بگذارد و سهمی از مشارکت مخاطب را در خود داشته باشد. ما با هم بازی می کنیم. بازی خوب بازی گران نمایش، حشمت الله غضنفر و الهام ابنی قابل ستایش است. حشمت الله غضنفر در نقش طغرل سیاه بازی است که مرز بین خود و نقش انتخاب کرده را به درستی نمی شناسد و نتیجه اش جنون و نیستی است که چه خوب در تمام اثر نشانه های انحطاط و زوال را در تمام حرکات و حرف زدن هاش نشان می دهد و الهام ابنی که بازی خوبش یادآور روزهای خوب تمام بازیگران خوب تئاتر شهرستان بود که به هر دلیل آن طور که باید دیده نشدند، کسانی چون طیبه نیک آزاد، پری بارانی، سمیه سیروس مقدم، آناهیتا ریس باف،آرام فارج و ... که باید بر قله های رفیع این تئاتر بدرخشند و هنوز تئاتر، سهم تئاتر شهرستان را در این خصوص نپرداخته و الهام ابنی بی شک یکی از بهترین هاست آن گونه که در شبی از شب های تهران مسافری نشان داد. موسیقی خوب اثر راهم نباید فراموش کرد جایی که محمد جعفر سعیدی، طراح موسیقی نمایش نخواست فقط حضور داشته باشد. موسیقی با حضور جدی اش در همه ی لحظه هایی که حضور داشت نشانه هایی در مسیر بستر روایت قرار می داد که تفسیرش در ارتباط با کنش موجود همیشه لذت ناشی از درک اتفاقی ورای آن چه می بینیم به تماشاکن اثر می داد. در آخر کاش طراحی صحنه امکانات بیشتری در اختیار جواد صداقت و الهام ابنی برای خلق شگفتی های بیشتر می داد.


به قلم رضا گشتاسب