در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش صبحانه در غروب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:05:53
امکان خرید پایان یافته
۰۵ تیر تا ۰۶ مرداد ۱۳۹۶
۲۱:۱۵  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
دو سرباز و یک افسر، روزی از روزهای سال ۷۵، منزل مادر... اتفاقی که هر سه مرد را به هم پیوند داده و باید گفته شود... و عشقی دور که ندا می دهد.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۵ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

گزارش تصویری تیوال از نمایش صبحانه در غروب / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش صبحانه در غروب / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› اجرای نمایش «صبحانه در غروب» آغاز شد

ویدیوها

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برای من، در صحنه ی جهانی ادبیات، "شعر" از هر چیز دیگری جذاب تر است ! منظورم یقینا "فرم" نیست...درباره ی مثنوی و غزل صحبت نمی کنم درباره ی چیزی صحبت می کنم که به آن "شاعرانگی" می گویند چیزی شبیه به Théâtralité که آن را "تئاتریت" بمانیم...حالا در شعر، چیزی که آن را "جوهره ی شعر" بدانیم...
این نمایش، شاعرانه است و من شیفته ی تئاتر شعرم ! وقتی در برابر یک میزانسن سرشار از "قهوه" می نشینی و قبل از شروع نمایش، تنت مست می شود از بوی قهوه، کم کم باید آماده شوی برای پرواز...پرواز اسب خیال که قرار است در هزارتوی پیچ در پیچ "روایت" پی در پی بپیچد و مست ترت کند...اما چشمانت را که ببندی، بوی قهوه تو را درست در سالن قشقایی-جدیدا دگرگون شده -، نگه می دارد !الهه ی شعر، برای تو دارد قصه می خواند...
قصه هم خوب است اما بعد از شعر...
من جناب ویکتور هوگو را بهتر و بسیار بیشتر از بالزاک می فهمم !!
آن دختر فرانسوی الاصل نمایش که با آن لهجه ی زیبا به فارسی حرف زدنش، دل ما را برد...اما اینجا می خواهم از نویسنده و کارگردان اثر بگویم ! دست مریزاد نمایشنامه ! ناخودآگاه مرا به یاد اثر "در خانه" "Dans la maison"ی فرانسوا ازون کارگردان دگرباش فرانسوی انداخت...
خانم دامغانی عزیز، نمایش شما مرا لبریز کرد و زنده...چیزی که جوهر تئاتر و شعر، توامان دارند...

زنده باد تئاتر !
ابرشیر، گلچهردامغانی و رضا بولو این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی‌ها همه مقبول و مطبوع. نمایشنامه، حتی بهتر. لذت بردیم و جای تئاتر دوستان غایب روی صندلی‌های خالی رو سبز نگه‌داشتیم. هرچند تعدادشون بیشتر از ما بود. خسته‌ نباشید و خدا قوت تقدیم گروه اجرا.
..
..
نمی‌دونم چرا هرچه سالنی کم تماشاگرتره، کم عکاس‌تر هم هست. برخلاف همیشه که از صدای شاتر و نور مانیتور دوربین‌های دوستان عکاس کفری و معذب می‌شم دوست داشتم امشب همش صدای شاتر باشه و کار بهتر و بیشتر به مخاطب بالقوه معرفی بشه اما گویا سالن‌های شصت‌هزار تومانی جذاب‌ترند.
موضوع نمایش و نحوه روایت آن دلچسب بود، طراحی صحنه و موسیقی هم دلپذیر بود، بازیها هم در مجموع قابل قبول بودند اما ای کاش خانم دامغانی در انتخاب بازیگر نقش اول دقت بیشتری می کردند. هر چند که من تخصصی در زمینه تئاتر ندارم اما به عنوان فردی که به تئاتر عشق می ورزد و سالهاست که به تماشای این هنر زیبا می نشیند، بازی ایشان را نپسندیدم و به نظرم در بیان دیالوگها و ادای حس قوی عمل نکردند.
گلچهردامغانی و سعید زارع این را خواندند
مارینا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید