نمایشنامه‌خوانی›سلطان مار

کتاب سلطان مار نوشته بهرام بیضایی را خواندم حکایت پادشاهی است که اگر بخواهد بین مردم زندگی کند تا آنها را بفهمد آیا رقبا نفسش را نخواهند برید ؟ آیا از حسادت زنان در امان خواهد بود؟ آیا نفرت مردم را که سمبلش معشوقه اش هست تبدیل به عشق خواهد کرد؟ آیا زنده اش میگذارند؟ آیا دیگر زمانی که زیر دستانش ،مردمش را میزنند و میکشند به او قرص خواب خواهند خوراند تا فکر کند دیشب هم شب آرامی بود؟ آیا بیسواد نگهش میدارند تا قدرت تشخیص اصل از تقلبی را نداشته باشد؟ آیا در بیت خودش او را منزوی میکنند تا به او بگویند مخالفینش مشتی اراذل هستند که دنبال شهوت رانی هستند و دنبال حمله به پول های خزانه همچون بانک های امروزی هستند؟ آیا همسایه به زمین و دریایش رحم خواهد کرد؟ایا فرنگی بازارش را میخواهد لذا دانشمندانش را از او دور میکند؟ایا هنوز پادشاه هنوز هم فکر میکند مردم او را دوست دارند چون در تمامی مراسمی که برایش ترتیب میدهند همگی فریاد جانم فدای پادشاه سر میدهند، در حالی که مردمان از پادشاه متنفرند؟
آیا پادشاه اگر همچون روسیه مردم اوکراین را نکشد یا همچون غرب وحشی آمریکایی میلیون ها عراقی را برای نفت نکشد کسی به حرفشان گوش میکند؟ایا پادشاه باید مانند روس ها, اردوگاه های زندان برف و یخ سیبری داشته باشد یا زندانش مثل گوانتانامو و ابو غریب و بگرام آمریکایی باشد؟یا مثل امام علی حتی قاتلش را شکنجه نکند و از شیر خود بخوراند؟ایا پادشاه باید با اصرار و انتخاب مردم مانند علی، بر صندلی حکومت بنشیند و اگر مردم نخواستندش همچون امام علی بدون خشونت از قدرت کناره گیری کند؟
آیا پادشاه باید مانند کوروش باشد تا عقاید و مذاهب آزاد باشند یا مانند روس‌ها ،کمونیسم اجباری داشته باشد یا همچون آمریکایی ها ،ضد کمونیسم باشد ضد سرخ پوست باشد زنان را در مقابل پول در نقش slave بگذارد؟ایا پادشاه متمدن ایرانی باید باشد و با تکیه بر دانشجویان شریف خود همه چیز بسازد یا قبله به دو عالم شرق و غرب داشته باشد؟ایا پادشاه رابطه بدون دادن به دنیا را بلد است یا حرف زدن را هم حتی بلد نیست؟
چرا اینقدر پادشاه از دشت گل نسرین و گل نرگس ... دیدن ادامه ›› خوشبو دور شده است به قیمت دیوارهای محصور کاخش؟آیا پادشاه باید مثل امام علی بین مردم زندگی کند یا اگر بین مردم زندگی کند او را خواهند کشت یا مورد ضرب و شتم قرار خواهد داد؟؟
اگر بخواهیم این کتاب را متناسب با الان جامعه ایران بگیریم انگار اینجوری میشود:
آیا پادشاه مثلا اگر سوار مترو شود،فقط عبای پادشاهی و تاجش را بردارد با وجود اینکه مثلا در تلویزیون هر روز او را می بینند کسی او را میشناسد؟ چرا زمان شلوغی ها مثلا در مترو و خیابان هر روز اینترنت،جمعیت زیاد معترضان را نشان میدهد ولی هر چه او ناشناس دنبال جمعیت معترض هست پیدایشان نمی کند؟ایا حرف اطرافیانش را باور کند که معترضان نشان دهنده در ماهواره حاصل فیلم های قدیمی یا اجتماع در سایر کشورهاست یا چشمهایش که حتی خودش هم جمعیت معترضان را در آدرس خیابانهایی که اینترنت زنده نشان میدهد پیدا نمی کند؟؟؟ کی راست میگه کی دروغ؟