«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من فیلم تئاتر این نمایش رو دیدم. عالی بود و بسسار حسرت خوردم که به خاطر کم لطفی تماشاگران و امتیاز نه چندان بالا، نرفتم سر صحنه ببینمش. لذت بردن. دست نریزاد
از کتابش خیلی استقبال شد و من همچنان معتقدم نویسنده با جمله ی آخر کتاب، کوششی در جهت پرفروش کردن و سر زبان افتادن کتاب کرد. چون اگر جمله ی آخر اتفاق نمی افتاد به شدت کلیشه ای میشد.
هرچند این تئاتر رو ندیدم و نمیدونم از همون کتاب هست یا نه اما توی نظرات خوندم که به کشدار شدن موضوع اشاره شده، کتاب هم همین بود.
از کتابش خیلی استقبال شد و من همچنان معتقدم نویسنده با جمله ی آخر کتاب، کوششی در جهت پرفروش کردن و سر زبان افتادن کتاب کرد. چون اگر جمله ی آخر اتفاق نمی افتاد به شدت کلیشه ای میشد.
هرچند این ...
مثل پیاده رد شدن از عرض کویر لوت بدون غذا اونم برای یک هفته !
بعد جلوت یک پرس قرمه سبزی خیلی خوش قیافه که البته خیلی هم خوشمزه به نظر میرسه با سالاد و دوغ محلی بزارن جلوت که بخوری
بعد بگی بزار یکم بخوابم بعدش پا میشم میخورم ! (1)
بعد بلند شی ببینی قرمه سبزی نیست ...
صد البته سراغشو بگیری ببینی کی درست کرده تا پاشی بری یکی دیگه ازش بگیری
بعد بفهمی اصلا طرف نقل مکان کرده رفته یجایی که هیچ کس نمی دون کجاست . (2)
حکایت منه جامانده از نمایش مغازه خودکشی
اولین حسرت سال 1398 به تو تقدیم میشود. (3)
پانویس :
1) اخه چه مرگت بود همون موقع میخوردیش دیگه ...
2) گیرم که آب رفته به جوی آید با آبروی رفته چه باید کرد ؟
3) ارجاع به پانویس شماره 1