انسان
سکوت
بی زمانی (ساعت شنی که ثابت بود)
زخمه ی کمانچه
سکوت
راهروهای تاریک و تو در تو ،فضاهای بسته ( آسانسور) ،گم گشتگی انسان امروز، عدم شناخت از خود و اطراف ( روشنی نور چراغ و زوال نور ، تاریکی)
جستجو
لوکیشن های بسیار زیبا و دقیق (از جنس آهن ، نمادی از سردی و بی روحی)
و سکانس نهایی و بسیار زیبا : تسلیم شدن و سرفرواوردن
"دمای
... دیدن ادامه ››
بدنت روز به روز داره زیاد میشه ، داری از تو می پزی دقیقن مثله همین گوشت .دیگه هیچ لباسی نمی تونه تو از اشعه ها حفظ کنه ، کم کم سوختگی به بیرون میزنه و پر از تاول میشه .
می مونی یا میری ؟ "