تق صیر و پزشک پوشالی دو نمایش همزمان هست که این روز ها در تماشاخانه سه نقطه روی صحنه هست
متون دو نمایش یکی نوشته فرهاد آییش و دومی نوشته چارلز دیزنزو نمایشنامه نویس آمریکایی
یک نکته رو اول بگم اونم اینکه تا حالا گذرم به تماشاخانه سه نقطه نیفتاده بود و بار اولی بود که به این مکان میرفتم {عزیزی از عزیزان تئاتری به من میگفت تو از شمال تا جنوب هرجا تئاتر باشه میای}
سالن خسرو شکیبایی سالن کوچکی هست و متاسفانه با صندلی های ناراحت که خب کار که خوب باشه آدم روی تخته سنگ هم میشینه و میبینه!
نمایش اول تق صیر نوشته فرهاد آییش هست که سالها پیش اگه اشتباه نکنم توسط خود نویسنده اجرا شده که متاسفانه من موفق به دیدنش نشدم
صدای دیالوگ های آغازین «جدایی نادر از سیمین» پخش میشه و ما مرد و زنی رو نشسته رو به تماشاچی میبینیم و این دیالوگ ها این آگاهی رو به تماشاچی میده که قراره با موقعیت پر تنشی مواجه باشه که همینطور هم هست
مرد و زن نمایش مدام بین آرامش و تنش در رفت آمد هستند و این تماشاچی رو رها نمیکنه
جالبی رابطه مرد و زن اینه که آنها حتی وقتی دارن دعوا
... دیدن ادامه ››
هم میکنند به یکدیگر نگاه نمیکنند و همه دیالوگ ها به سمت تماشاچی گفته میشه و در طول اجرا فقط یک بار آنهم زمانی که زن میخواهد به مرد چای بدهد با یکدیگر رخ به رخ میشوند و مانند این است که این هم از سر ناچاری است
بازی های نمایش اول بسیار خوب و روان هستند و بسیار به دل مینشینند
طراحی لباس و صحنه، طراحی نور {با اینکه حداقل امکانات نور پردازی رو هم به جرئت میگم نداشت سالن} بسیار خوب بود
نمایش دوم پزشک پوشالی {با نام اصلی the last straw که اگه اشتباه نکنم میشه آخرین ماری جوانا} نوشته چارلز دیزنزو نویسنده آمریکایی نمایشی کمدی موقعیت که در ترجمه یا اجرا فکر کنم کمی هم کمدی کلامی چاشنیش شده هست
روان پزشکی که به نظر میاد خودش از همه دیوانه تره!
بیماری برای معالجه مراجعه میکند و همین حضور بیمار باعث موفعیت های بسیار کمیک و با نمک میشه
بازی ها در این کار هم خوبه و خیلی به کار و متن کمک میکنه
طراحی لباس و صحنه هم خیلی به در اومدن فضا و موقعیت ها کمک کرده
در آخر میخوام بگم در نگاه اول این دو نمایش ممکنه که خیلی ساده و آسون به نظر بیاد ولی کارهای سختی بوده مخصوصا تاکید میکنم مخصوصا تق صیر بسیار کار سختی بوده که خوشبختانه به خوبی در اومده