به نفس خودش بدیع بود ولی همین نوآوری یه سری ضعفهایی رو برخ می کشید
این که تا میومدی با شخصیتی ارتباط بر قرار کنی اون پرده تمام می شد و فقط تو می موندیو گلی جوراب مردونه، در واقع گلی بود که با بود و نبودش داستان رو می چرخوند و تلخیا و شادی که نه بازم تلخیای تهرانو برات مجسم می کرد.
نمی دونم اگه داستان خطی می شد چه شکلی می شد شاید به این قشنگی نمی شد ولی دوست داشتم با همه شخصیتا بیشتر باشم.
بازی ها به جز یکی دو مورد فوق العاده بود، علی عمرانی، افشین هاشمی در هر دو نقش، هومن برق نورد، حبیب رضایی، عالی بودن ولی از مهتاب نصیرپور که دیوانه بازیهاش هستم بیشتر توقع داشتم تو این نمایش.
ترانه ها به ذات خود فوق العاده اند و اجرای علی زند هم به نسبت امکانات صوتی (بی امکاناتی) خوب بود، ولی ترکیب این ترانه ها و نمایش ها آزار
... دیدن ادامه ››
دهنده بود، نمایش ها بخوبی تورو می کشنوندن و ناگهان کات....
اصلا سالن شمس همانطور که اکثر دوستان و حتی خود رحمانیان عزیز اذعان کرد مناسب این کار نبود، از جایگاه بگیرید تا سن، اگرچه بهترین بهره وری شده بود از این مکان، ولی حیف نمایش بود، محیط اصلا برای صدای علی زند خوب نبود و فشار زیادی رو تحمل می کرد و البته باعث نارضاتی بیشتر تماشاچیان در فواصل دورتر می شد.
در پایان به این نمایش از 10 امتیاز 7 رو میدم و به شرطی که تو این سالن اجرا نشه دوست دارم دوباره ببینمش.
امیدوارم که همتون سلامتییییییییییییی آبه