برادر ایمانیان یه آقایی جلوی ما نشسته بود از اون لحظه که شما گفتید لطفا در حین نمایش بعلت تجمع و نبود اکسیژن کافی سیگار نکشید و حتی صبر کردید که اونایی که روشن کردن خاموش کنند تا اون لحظه ای که ریه من یاری می داد شمردم 6 تا سیگار روشن کرد ! تو کافه نمایش نامه خوندن این مشکلاتم داره دیگه یه عده که همین جوری اومدن (بدون اطلاع از نمایش) نه تنها هم کاری نمیکنند خراب کاری هم میکنند! شایدم حق دارند ها!
مردن در این زندگی هرگز دشوار نبوده است
ساختن زندگی بسا دشوارتر است.
اولین کاری بود که ایستاده تماشا کردم. کار خیلی خوب بود و خستگی ایستادن رو حس نکردم. امیدوارم نمایشش دوباره اجرا بره و بتونم نمایش این کار خوب رو ببینم.
شعرهای آورده شده تو نمایشنامه عالی بودن و بهتر ازونا حسی بود که نقش خوانان موقع خوندنشون منتقل می کردند.
از همه ی عوامل تشکر میکنم.