محمدرضا علیاکبری متولد ۱۳۶۰، تهران، دانشآموختهی کارشناسی کارگردانی از دانشگاه تهران و کارشناسیارشد بازیگری از دانشگاه تربیت مدرس است.
او از سال ۱۳۸۳ فعالیت بازیگری خود را در تئاتر آغاز کرده است و تاکنون کتاب "با گروتفسکی: تئاتر فقط یک فرم است" و هشت مقاله دربارهی تئاتر لهستان را ترجمه و منتشر کرده است.
او هماکنون دانشجوی دکترای تخصصی تئاتر در دانشگاه تهران است، و به تدریس دروس نظری و عملی در دانشگاه تهران، دانشگاه هنر و مؤسسات آموزشی خصوصی نیز مشغول است.
یادداشت مدرس:
چه چیزی سبب گرایش کارورزان تئاتر به روشهای تمرین جسمانی (Physical Training) است؟
چه ضرورت یا نیازی است که بازیگران و کارگردانان را به کشف و کاوش در تکنیکهای تمرینی بدنی وامیدارد؟
مگر نه آنکه آنتونن آرتو بازیگران را «قهرمانان عواطف» خواند؟
قهرمان عواطف را چه حاجت است به تن؟
در کاویدن میراث گذشتهگان و نبش قبر دستاوردهای آنان چه فایدهای برای کار صحنهای و نمایشی امروز میتوان یافت؟
با وجود گرایش فراوان ما به انکار، دوریجستن و اتخاذ موضعی خنثی و بیطرفانه از تاریخ، چنین پرسشهایی هنوز برای بسیاری از آنان که سودای پیشروی و نوآوری دارند معتبر است؛ اینکه در شناخت فرد از گذشته، و کارورزی و کارآموزی در تکنیکی متعلق به تاریخ، چه رابطه یا نسبتی با امروز برقرار میشود؟
هر حیوانی (animal) از جمله ما انسانها به واسطه یک ویژگی از سایر اشیاء ممتاز میشویم؛ animate
پس هر حیوانی که «زیست» میکند از نوعی «ساز و کار حرکت» بهرهمند است که آن را «زیستحرکت» میتوان خواند؛ یا «بیومکانیک».
پس «بیومکانیک» نه یک شکل زیباییشناسانه است، نه روشی برای تربیت موجودی به نام «بازیگر».
«بیومکانیک» فصل مشترک همه حیوانات است؛ که انسان هم جزو آنهاست.
پس هر موجود زنده که حرکت میکند، را میتوان یک دستگاه متحرک زنده یا بیومکانیسم خواند.
اگر بپذریم (شما میپذیرید؟ چون من پذیرفتهام) که در هر تئاتری -حتی ساکنترین تئاتر- حرکت وجود دارد، پس در هر تئاتری (واقعگرا، فرا-واقعگرا، آلترناتیو، بدنه، میکروتئاتر، آوانگارد، عقبمانده، دانشگاهی، آهنپاره، چدنضایعات، شیرآلات خریداریم!) ما با «بیومکانیک» سر و کار داریم.
پس حالا که در انواعی از تئاتر که پیکر انسانی در خود دارند، ما با «بیومکانیک» سر و کار داریم، فریب اصطلاح جعلی «تئاتر بیومکانیکی» را نخوریم.
اما،
«بیومکانیک تئاتری» (Theatrical Biomechanics) اصطلاحی است مشخص و معتبر در واژگان تئاتری جهانی، که دلالت بر دستاوردهای وسولد میرهولد (۱۹۴۰-۱۸۷۴) دارد. این دستاوردها بر پایه بنیانهای نظری کاملا مشخص، و در بستر خاص تاریخی- اجتماعی- سیاسی- جغرافیایی بهوجودآمده و ظرفیت راهگشای آن چنان بوده که در سنتهای تئاتری گوناگون مورد توجه، بحث و مهمتر از آن آزمون عملی قرار گرفته است.
در کارگاه چهارروزه «بیومکانیک در تئاتر» ما بدنهایمان را در چارچوب یک نظام (Discipline) قرار میدهیم تا از این رهگذر فرآیند روان-تنی (Psychophysical ) بازیگر را به محک آزمونی دیگر بگذاریم. شاید راهی باشد برای شناخت بیشتر از خود (Self)، و آنچه ابزار ماست در کار صحنه و نمایش؛ به عنوان «اجراگر».
و در این مسیر شناختی دیگر از خود، «بیومکانیک تئاتری میرهولد» هدف و چراغ راه ماست؛ نه انواع دیگر بیومکانیک (که شاید شما پیشتر تجربهاش کردهاید).
به امید ملاقتمان در کارگاه چهارروزه بیومکانیک تئاتری، در سومین رپرتوار عصر تجربه در تئاتر مستقل تهران
محمدرضا علیاکبری