فروید پدر روانکاوی مدرن در اعترافی صادقانه میگوید: (اصلی ترین بیماری ای که مرا درگیر کرده است، خودم هستم)
از نظر فروید ما انسانها تحت سلطه نیروهایی هستیم که با یکدیگر در حال رقابتند و بیشترشان از دسترسی آگاهی خارج اند.
این رقابت درونی بین بخش غریزی ذهن ما (اید) و بخش عقلانی آن (ایگو) که از اصل لذت و و اصل واقعیت منتج میشوند سازوکار ذهنی ما را شکل میدهند. ما در دوران کودکی تقریبا تنها مطابق با اصل لذت رفتار میکنیم (به دنبال لذتهای آنی و هرج و مرج طلبی و اختیار انجام هر کاری داشتن) مشکل اینجاست که از جایی به بعد دیگر نمیتوانیم از اصل لذت تبعیت کنیم به این دلیل که ممکن است ما را وادار کند که کارهای دیوانه واری انجام دهیم. این زمانیست که ایگو وارد عمل میشود تا اید سرکش ما را کنترل کند. تا لذات کوتاه مدت را کنار گذاشته تا در درازمدت لذت بزرگتری ببریم. اما مکانیسم ذهنی ما که عمدتا ریشه در نوع زیست ما در دروان کودکی و البته فضای جامعه دارد بسیار پیچیده تر از این است که به راحتی غرایزمان را با واقعیتهای موجود تلطیف کنیم. و اختلالات روانی درست از همین نقطه است که به وجود می آیند و سر و کله ی مکانیسمهای دفاعی پیدا میشود (انکار مشکلات روحی، درافتادن با خود و اطرافیان، فرافاکنی، بدعنقی و پیش گرفتن رفتارهای کودکانه...)
شخصیت داوود و دار و دسته اش در فیلم تومان با استفاده از همین مکانیسمهای دفاعی، مستعد زندگی هایی پرآشوب و پر استرس و سرخوشی های لحظه ای
... دیدن ادامه ››
اند (با قمار در مسابقات اسب واری و فوتبال) تا از رنجهای درونی بگریزید اما تنها فرصت بالغ شدن را از خود دریغ میکنند و همچون زخمی های متحرک، زخمهای درونشان را به دیگران هم تحمیل میکنند. و البته با هوشمندی و جسارت فیلمساز بر ساختار و فرم هنجارگریز و ملتهب فیلم هم تاثیر میگذارند تا تماشاگر هم هرچه بیشتر این حقیقت را لمس کند که انسان بالغ بودن چه دشوار است.