در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش حقیغت حغیقت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:45:36
امکان خرید پایان یافته
۲۲ دی تا ۱۷ بهمن ۱۳۹۸
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۵ دقیقه
بها: ۳۸,۰۰۰ تومان
ایتالیا، مونتزا : در تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۸۹، اعضای گالریِ آگاتزی، پرفورمنسی برای رونمایی از یک مجسمه ی اسرار آمیز ترتیب داده اند؛ اما، زیست عجیب کارمند جدید گالری به همراه خواهرزنش، چنان کنجکاوی و هیجانی ایجاد کرده که باعث شده است آنان دست به عمل بسیار خطرناکی بزنند.

گزارش تصویری تیوال از نمایش حقیغت حغیقت / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

آواها

مکان

تهران، خیابان وصال شیرازی بالاتر از تقاطع طالقانی، کوچه فرهنگی بهنام، پلاک ۳
تلفن:  ۰۲۱۸۸۹۶۳۹۴۷

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از روز چهارشنبه دارم از خودم می پرسم : "حقیقت چیست؟" و "دیوانه کیست؟" چه چیز به نظر میاد؟ و آیا اون چیزی که به نظر میاد حقیقت ... دیدن ادامه ›› داره یا نه؟ یا اصلا من در جایگاهی هستم که بتونم حقیقت رو از غیرش تشخیص بدم ؟

اما بریم سراغ نمایش! در یک جمله اگه بخوام توصیف کنم میگم: یک اجرای خوب اما عاری از جزئیات. حالا چرا ؟
قبل از هر چیز گوشزد کنم که این نوشته برای بدگویی از بازیگران، کارگردان یا کل اجرا نیست. بازیگران خوب و آینده داری حضور داشتن که مطمئنم در آینده بازی های فوق العاده ای ازشون خواهیم دید. به عنوان یه بیننده عادی و آماتور از دیدن این اجرا لذت بردم اما خب بالاخره من مثل مادربزرگ های کم حوصله غرمو میزنم چون تاسف می خورم که این لذت خیلی زیاد و قابل قبول تر می بود اگه به یه سری نکات به عنوان جزئیات توجه بیشتری می شد. اولین مورد گفت و گو ها و لحن ادا کردن جملات: می دونم که حفظ کردن و به موقع ادا کردن این همه دیالوگ و جملات ِ پیوسته و جدا خیلی کار سختیه اما وقتی نحوه ادا کردنشون درست نباشه در واقع کلا کاری هم انجام نشده. گاهی اوقات (به نظر من البته) جملات به قدری سریع گفته می شد که بعضی از کلمات جا می موند. مثلا احساسات "است" و تصمیم گرفتیم "تصم تیم" گفته می شد. و وقتی هنوز درگیر حلاجی جمله قبلی بودم جمله بعدی شروع می شد و همین باعث میشد رشته کلام کلا از دستم خارج بشه. در مورد لحن ها هم این موضوع رعایت نمیشد. جمله ها مکانیکی گفته می شد. احساس نداشت یا احساس کمی داشت. نمیشد حدس زد که شخصی که در حال صحبت کردنه چه منظوری از این حرفا داره. چه بسا بهتر بود اگه منظور با اشاره های ابرو گفته می شد. مثلا بازیگر نقش مدیر داخلی گالری (که نامزد لامبرتوست) یکسره با صدای بلند و یکنواخت حرف میزد اما از این نکته که با چشم و ابرو رقبا رو دور میکرد قابل تحسین بود یا آقای مدیر گالری (که اسمش یادم نیست!) یه کم زیادی خشک بود که اگه منظورشون رسوندن این نکته بود که ایشون واقعا آدم خشک و مقرراتیه دیگه زیاده روی بود. میتونم بگم بازیگر موفق شده بود تصویر انسانی رو دربیاره که روح نداشت ! در این بین خود مجسمه که فکر کنم آقای ابراهیمی بودن خیلی خوب و مسلط بود. صدای رسا، نگاه نافذ و قوی و تسلط روی هر حرف و ادای کلمات بدون تپق (فکر کنم فقط یه بار اعداد رو اشتباه گفت)
در مورد صحنه آرایی: جای خلاقیت وجود داشت. نرده ها از پشت پرده مشخص بودند و صندلی ها به صورت الاکلنگی روی یه فرورفتگی گذاشته شده بود و باعث میشد با هر نشستن و بلند شدن بازیگرها تکون بخوره. میشد کمی وسط صحنه رو هم مثل حاشیه های دور ( جایی که میز ابزار قرار داشت و به زحمت یکی دو تا از ابزار از ردیف دوم دیده میشد یا جایی که خانم ها ایستاده بودن و پچ پچ میکردن اما چون در یک راستا قرار داشتن نفرات دوم و سوم دیده نمیشدن و مشکل جایی بیشتر میشد که همون نفر اول هم پشت به بیننده قرار می گرفت بنابراین کل موجودیت اون تکه محو میشد) بچینند. البته از این نکته نگذریم که همین موضوع باعث شده بود مجسمه عجیب و غریب وسط صحنه بیشتر به چشم بیاد.
در مورد لباس ها: به نظر می اومد هر کی هرچی بهش میومده رو انتخاب کرده! (به استثنای معاون وزیر که خداییش لباسش اصلا بهش نمی اومد !) مثلا زمان تئاتر 1990 میلادیه. نمیشه یکی لباس قرن 16 رو بپوشه (خواهر زن مرموز) ، یکی قرن 18 (همسر صاحب گالری) و یکی کت و شلوار دهه 60 ایرانی !
در مورد موسیقی: تنظیم نشده و غیرعادی بود. همخوانی با صحنه ها وجود نداشت و بالا و پایین رفتن صدای پخش باعث میشد حواس بیننده پرت بشه و گاها انقدر زیاد میشد که باعث میشد صدای بازیگرها گم بشه. ضمن اینکه به نظر می اومد با هم هارمونی ندارن و موج نت های آهنگ ها با قبلی و بعدی متفاوته (شاید هم منظوری پشت این حرکت بوده (چیزی غیر از آزار بیننده ))

اما در نهایت با همه این ضعف ها از این اجرا راضی بودم و همونطور که گفتم لذت بردم. امیدوارم بازیگرها و دوستان پشت صحنه از این نقدِ غیرکارشناسانه و کاملا سلیقه ای نرنجیده باشند و خستگی به تنشون نمونده باشه. منتظر کارهای بعدی این گروه هستم.
خیلی متشکرم از نظرتون .
این میزان دقت و اهمیت لذت بخشه .
۰۵ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
چنین است که هم میخواهم اجراهای امیرعلی ابراهیمی را در تئاتر ببینم و قطعا خواهم دید، تا کنون نیز چنین بوده است و این هم واقعیت و هم حقیغت حغیقت است.
در فضای کنونی جامعه که حال تئاتر خوب نیست(در همه جهات) به ایشون و گروهشون دست مریزاد می گویم برای تولید یک تئاتر.
پیراندلو به خودی خود در جهان ادبیات و نمایشنامه نویسی شناخته شده و صاحب آثار شاخص می باشد و این نمود از بن مایه قدرتمند این نمایشنامه دارد.
کارگردانی و طراحی و خلق شخصیت ها بسیار برایم جالب بود. از این نظر که از ارتباط، تجانس و انسجام خاصی برخوردار بود. هیچگاه ندیدم امیرعلی ابراهیمی اجرایی داشته باشد صرفا برای اجرا. تفکر بن مایه تمام آثار انتخابی و اجرایی او می باشد. که با سبک خاص تفکر و اجرایی خودش به صحنه می رود. حرفهایی برای گفتن دارد. این تئاتر نیز حرفهایی برای تفکر داشت. با اینکه بازیگران در اجرای خود به تعالی نرسیده بودند اما الگوهای رفتاری خاص در بازی شخصیت ها نشان از میزانسن ها و هدفمندی خاصی داشت که ما را به سمت یک معنای واحد راهنمایی می کرد. رفتارهای دردمنشانه، قضاوت هایی که همه جا روان است و راوی که به موازات صحنه ها در جهت رسیدن به حقیقت تماشاچی را راهنمایی می کند.
برای تفریح تئاتر نمیبینم و دیدن این اثر توصیه می شود.
متشکرم بابت نظرت مهرزاد جان.
من هم مشتاقانه ، منتظر شروع اجرای شما هستم.
امیدوارم بدرخشی.
۰۵ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
خدمت مخاطبین عزیز ؛
این جانب امیرعلی ابراهیمی ، کارگردان نمایش حقیغت حغیقت، در راستای گفتگو هایی که خدمت تیوالی های عزیز داشتم ؛
بر این شدم که قبل از شروع تبلیغات مرسوم آثار نمایشی ، خدمت مخاطبینی که برای دیدن آثار به شناخت پیشین بیشتری علاقه مندند ، مطالبی جهت کسب شناخت بیشتر نسبت به اثر تقدیم کنم .
1: لوئیجی پیراندلو کیست ؟
نمایش نامه ، رمان و داستان کوتاه نویس ، قرن بیستم ایتالیا برنده نوبل ادبی ، احتمالا دوستانی که علاقه مند به مطالعه نمایشنامه هستند ، نمایشنامه ؛" شش شخصیت در جستجوی نویسنده" را از وی مطالعه کرده باشند ، همچنین اثر "انسان، حیوان ، تقوا" نیز در جامعه ادبیات نمایشی ایران صاحب ... دیدن ادامه ›› اعتبار است.
2: چرا "چنین است اگر چنین به نظرتان میرسد" پس از اجرای پنج نمایشنامه خود ، تصمیم گرفتم برای سومین بار نمایشنامه ای که خود نگارش نکرده باشم به دست بگیرم. این نمایشنامه دارای روند روایی معمول تری نسبت به آثار قبلی است که از من دیده شده و پیاده کردن پرسپکتیو روانشناختی و فردی من بر این اثر چالش جذابی بود ، که منجر به تولید این اثر شد .
3: آیا تغییر روند صورت گرفته ؟:
خیر ، طبق گفتگو هایی که با مخاطبین عزیز تیوال ،گروه تیوالی ها، "من یک تماشاگرم" و دوستان عزیز گروه شکل گرفت ، به این جمع بندی رسیدم که نوع روایت من برای مخاطب مشکل درک اثر و لذت حاصل از دریافت را ایجاد میکند ، راهکار ساده انگاری در اثر برای من قابل اجرا نبود ، بنابر این با" حقیغت حغیقت" به یک راه سومی رسیده ایم که از دیدگاه من متناسب است.
با تشکر از مطالعه .

جناب ابراهیمی گرامی
ممنون بابت توضیحات
من یک «تماشاگرم» :)
۱۲ دی ۱۳۹۸
نمایش عالی بود
خسته نباشید خدمت اقای ابراهیمی و گروه ❤
۲۵ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید