همیشه بدترین اتفاقا،تو بی دفاع ترین لحظه ها پیش میاد!
داستانی بکر و گیرا و انتخابی هوشمندانه که علیرغم ضعفهای مختلف تماشاچی و درگیر خودش میکنه و مشتاق میشی خط داستان و دنبال کنی و زیاد درگیر مسائل تکنیکی کار نشی مثلا ثابت بودن دکور در تمامی صحنه ها و نور پردازی کار یا تفاوت بازی بازیگران چون سوژه و دردی که ذهنت و درگیر میکنه اینقدر شوک آور هست که ترجیح میدی بجای سانت زدن کار فقط تماشا کنی .به همه عوامل وکارگردان کار تبریک میگم برای این کار باشرفی که به اجرا درآوردن .
بعنوان یکی از مبتلایان ایکتیوز این شانس را داشتم که در یکی از گروههای مجازی بیماران تبلیغ این نمایش را دیدم و با توجه به علاقه ای که شخصا به تئاتر دارم، به تماشای این نمایش رفتم. ابتدای ورودم به سالن نمایش از تعداد کم تماشاگران تعجب کردم. در پایان نمایش هم ازینکه از چنین نمایش خوبی اینقدر کم استقبال شده بود خیلی متعجب شدم. این نمایش اجرای آبرومندی است و با توجه به داستان که به مشکلات بیماران نادر بطور عام و بیماران ایکتیوزی به طور خاص می پردازد، ارزش دیدن را دارد. بنظرم اگر قبل از تماشای این نمایش جستجوی کوتاهی در اینترنت راجع به بیماری ایکتیوز داشته باشید، بیشتر با موضوع نمایش ارتباط برقرار می کنید.شاید با بازی های قدرتمندتر بهتر بتوان فضای احساسی داستان را منتقل کرد. اما تیم کنونی هم بازی قابل قبولی را ارائه داده است و به همگی خسته نباشید و خداقوت می گم.