۱. از کجا شروع کنم؟ چه شانسی داریم ما.
۲. نمیخوام نکونال کنم و غر بزنم، حقیقتا نمیخوام چون حق گروه اجرا نیست، ولی پس حق تماشاگر چی؟ چه توقعاتی داریم ما.
۳. داشتیم لذتمون رو میبردیم و بیخیال تاخیر ابتدایی شده بودیم و به رومون هم نیاورده بودیم که بروشوری ارائه نشده و بلیتی که از تیوال گرفتیم و شماره صندلی و ردیف روش هست، محلی از اعراب نداره و با "تاکید" دوستان، هر کی هر جا تونسته نشسته. چه دلِ خوشی داریم ما.
۴. بله کانکت شده بودیم و چراغ لذت روشن بود... چه چلچراغی داریم ما.
۵. "هفده دقیقه" از اجرا گذشته که دستیار گروه در سالن رو باز میکنه، پرده جلویی رو قشنگ کنار میزنه و شش نفر تشکچه به دست رو خیلی شیک و مجلسی وارد میکنه. سرگردان چپ و راست میرن و جلو و عقب رو ورانداز میکنن. کجای نمایش هستیم: یکی از پیچهای اساسی، دارن به سوزان/ورونیکا میگن که خواهرش رو کشته و... عکاس گروه [که گاهبهگاه صدای شاترش به گوش میرسه و نور مونیتور دوربینش در بیشینهترین مقدار ممکن تنظیم شده] موقتا روی پله منتقل میشه ولی دوستان تازه وارد همچنان مشغول مکاشفه هستند... نُچنُچ حضار ... چه اقبالی داریم ما.
۶. راه برای بیرون رفتن بسته شده. تازه مگه رواست دوباره پرده و در رو کنار بزنیم و سالن رو مثل روز روشن کنیم؟ دوستان حرمت نگهنداشتهان ما
... دیدن ادامه ››
هم نگهنداریم؟ یا ترک اون سالن عین حرمت نگهداشتنه؟ چه تردیدهایی داریم ما.
۷. اجرا با قوت ادامه داره... بعد از چند "دقیقه" اخلال بنیانکن کانکت میشیم؛ هرچی نباشه حداقل دو اجرای متفاوت هر کدوم دوبار از این متن دیدیم، نمایشنامه رو هم که شخم زدیم. چه اتلاف عمری داریم ما.
٨. آیرا لوین جان ببین چی نوشتی که هر بلایی سرمون بیارن باز درِ برگشت بهش بازه... چه دردانهای داشتیم ما.
۹. اجرا ادامه داره. کماکان با قوت.... کانکتیم با حداکثر پهنای باند. چه پوست کلفتی داریم ما.
۱۰. یاد هشدار بیبیسی میافتیم: در این گزارش نور شدید فلاش وجود داره... ما اما کانکتیم. بالاخره بچهها باید لباس عوض کنن. چه بصلالنخاعی داریم ما.
۱۱. عکاس محترم برمیگرده سر صندلیِ تعارفزده اما خالی موندهاش. ما "توی" نمایشیم حتی اگه بمب منفجر کنن. چه کانکشنی داریم ما.
۱۲. ر.ک. ۱۰
۱۳. تموم میشه... تشویقها سزاوار گروه نیست ابدا ... مگه اینکه بیشتر حضار نتونسته باشن کانکت مونده باشن یا نتونسته باشن ببخشن. چه نگاه خطاپوشی داریم ما.
۱۴. کارگردان از همه گروه روی صحنه و بیرون صحنه تشکر میکنه و ما دست میزنیم. نیمبند، حتی واسه مجرمی که وسط اجرا اون خطا رو مرتکب شده و الان لبخند ملیح میزنه. هر چقدر اجرا خوشریتمه اینجا کشدار و آزاردهندهاس ولی خب اجرای آخره و دوستان که "تمام آداب تئاتر" رو بهجا آوردهان حق دارن.... چه انتظاراتی داریم ما.
۱۵. خبر میدن سعی دارن اون سر سال همین اجرا رو جای دیگهای تکرار کنن خدا کنه تا اون موقع "اصلکاری" رو یاد بگیرن..... چه آرزوهایی داریم ما.
۱۶. حرمت نمایش و گروه نمایشی رو خود گروه باید نگهداره: وقتی وسط اجرا تو سالنی که ورودیش جلو دید حضاره ..... واقعا سخته فهم این؟ چه اعصابی داریم ما؟
۱۷. تماشاگر تئاتر هم اگه بنا به هر دلیلی با تاخیر برسه به هیچ عنوان نباید داخل بره حتی اگه از خود گروه یا سالن تعارف بزنن و اصرار کنن و هل بدن ... واقعا سخته فهم این؟ حتی اگه نسبتی با کسی داشته باشن ... اینم سخته؟ چه آستانه تحملی داریم ما.
۱٨. هر کرمی که دوستان تو متن ریخته بودن خیلی خوب جواب داده بود، خیلی خوب هم اجرا کردن، دور از انتظار، حتی برای منی که قبلا کامنتهای برگه نمایش رو خونده بودم.... چه حوصلهای داریم ما.
۱۹. خسته نباشید. چه تعارفاتی داریم ما.
۲۰. چه کیبوردی داریم ما.