قبل از حرف زدن در مورد نمایش باید در مورد صندلیهای سالن صحبت کرد.صندلیها جوری بود که اگر جاتون ردیف 3 باشه یا باید از بالا براتون طناب بندازن
... دیدن ادامه ››
برید بالا ، یا این که از قدرت پرش بالایی برخوردار باشین.و موقع ورود به سالن حتما باید از مسئولین کمک بگیرین که جاتون رو پیدا کنین ، در غیر این صورت ممکن نیست.
بعدش باید در مورد طراحی صحنه صحبت کرد.چرا طراحی صحنه باید جوری باشه که از اول تا آخر نمایش پشت بازیگر مرد به من باشه و من اصلا نتونم واکنش های چهره ایشون رو موقعی که دخترهاش و زنش باهاش صحبت میکنن رو ببینم؟ هرجای سالن که بشینید در بهترین حالت چهره 3 نفر رو فقط میبینید.
چرا بازیگر نقش مادر لهجه شیرازی رو انتخاب کردن در حالی که بعضی جاها یا خیلی غلیظ میشد که توی خود شیراز اینطوری صحبت نمیکنن یا این که موقع عصبی شدن و تند صحبت کردن یادشون میرفت !!! و این که چرا موقع نشستن سر میز شام چادر پیچید دور خودش؟ کدوم آدم مذهبی توی خونه خودش جلوی شوهرش این کار رو میکنه؟
کار پدر خانواده که از دست داده بود و به خاطرش تصمیم به همچین کاری گرفته بود چی بود ؟ چرا موقع راه رفتن دست چپش مدام به شلوارش بود؟ آیا نشونه درد بود ؟
از سیل شیراز حرف میزنن ، یعنی سال 98 هستش ، مادر میگه زهرا متولد 73 یا 74 هست ( دقیق خاطرم نیست) بعد زهرا میگه آخرین باری که دور سفره هفت سین نشستیم 9 سال پیش بود من 13 سالم بود :/
و در آخر این که برای خلق لحظات تراژدی فقط گریه کردن بازیگر فایده نداره ، نیاز به عناصر دیگری هم داره.
امتیاز من 2 ستاره.
آرزوی موفقیت و پیشرفت میکنم برای گروه.
همین الان نوشت : تنها لذت اجرا بوی قرمه سبزی و سالاد شیرازی بود.خیلی دلم میخواست آخر اجرا به من هم تعارف میکردن که بخورم ، دیگه مهم نبود بعدش چی میشه چون خیلی گشنم بود :))