در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش در انتظار گودو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:53:51
امکان خرید پایان یافته
۱۰ تا ۲۸ مهر ۱۴۰۲
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۸۰,۰۰۰ تومان
در انتظار گودو معرف همه است. اما زمانی که وارد مباحث روانشناسی و فلسفی می‌شود ماجرا از آنچه بوده فراتر می‌رود. این اجرا آنیما و آنیموس است‌. انسانی که منتظر گودویی است که گودویش اورا به انتظاراتش سوق می‌دهد. انسان ناخودآگاه از انفعال انتظار خارج شده و درونأ برای بقاء مبارزه ‌می‌کند.

انتظاری داریم که انتظار می‌کشیم.

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

ویدیوها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشی از صبر
صبر
اما تا کی؟
گودو چه زمانی می رسد؟
نکند گودو زمانی برسد که ما تمام شده ایم...
فکر کنم تنهایی مارا در این چرخه سوق داده...
شاید گودو همان فردایی است که امروز انتظارش را داریم!

این نمایش رو امروز در قالب جشنواره دیدم متاسفانه
از قابی جالب بهش نگاه شده بود،اما شاید ایراد از من بود که خیلی باهاش ارتباط نگرفتم.
اما چیزی از تلاش دوستان کم نمیکنه
امیدوارم دوستان بزرگوار در ادامه موفقیت بیشتری کسب کنن خارج از قامت جشنواره ی فجر...
اجرایی بی نقص همراه با پایانی شگفت انگیز! زیرا هنگامیکه نمایش به پایان رسید هیچ یک از هفت بازیگرِ نمایش، به کف زدن تماشاگرها، ری اکشنی نشان نداد ... دیدن ادامه ›› و خم نشد! همه شروع کردند با شک به همدیگر نگاه کردن که نکند هنوز نمایش به پایان نرسیده باشد تا اینکه پسر بلند قامتی در جایگاهِ نخستین کسی که می خواست از تالار بیرون برود از جایش برخواست اما هنوز گامِ نخست را برنداشته بود که ((پوزو*)) فریاد زد: ((پیش از انجامِ هر کاری دو بار فکر کن)) و پسر، هراسان به صندلی اش بازگشت.
دوباره نگاه ها و سر چرخاندن ها آغاز شد و روز از نو و روزی از نو!
سرانجام تماشاگرها با دودِلی، آرام آرام از سرِ جاهایشان برخاستند و شروع به بیرون رفتن از سالن کردند اما همه ی بازیگرها در تاریکی، سرِ جایشان فریز بودند و همچنان ((در انتظار گودو)) باقی ماندند...
____________________________
*Pozzo
عالی بود
عالی