در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش گورگیر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:03:20
۱۸ تیر تا ۰۶ مرداد ۱۳۹۱
۱۷:۳۰
بها: ۶ تومان

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لطفا اگر کسی می داند بنویسد زمان این نمایش چند دقیقه است؟
مرتضی سلطان و مریم حسن نژاد این را خواندند
بهارک صدری و مونا طاهری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نکته ی جالب: از مسئول گیشه گرفته تا راهنمای سالن، همه، وقتی واژه ی «گورگیر» را از دهان من می شنیدند لبخندی بزرگوارانه می زدند و نگاهی عاقل اندر سفیه به سرتاپای ناقابلم انداخته و راهنمایی می فرمودند: «گورگیر» نه، «گورگیو» (همان «جورجیو» یا «جئورجیو» یا «گئورگیو»ی خودمان!!). جایتان خالی!!!
این کار ایرادهای بیشماری دارد و البته نقطه قوتی. نخست اینکه در هیچ کجای پوستر اشاره ای به اقتباسی بودن متن نیست. نویسندگان که داستان را از نظم به نثر درآورده اند خواسته اند از زبان کهن و فاخر یا به اصطلاح آرکائیک استفاده کنند که متأسفانه نابلدی شگفت انگیزشان این خواست را به مضحکه ای در حد فاجعه کشانیده است، به عنوان نمونه: بهرام گور به جای تیر افکندن تیر می پراکند!! و باز این زبان آرکائیک پرغلط و سراسر نادرست کار دست بازیگران داده و از هر ده کلمه ی کهن، دوازده تایش را غلط می خوانند و گویا در طول جلسات خوانش متن در دوران تمرین هم کسی نبوده که خواندن درست این کلمات را به این بندگان خدا یاد بدهد! هرچند که وقتی کار را می بینی گمان می کنی فوقش یکی دو روزی تمرین کرده اند و بعد روی صحنه حاضر شده اند. تپق های بازیگران را با توجه به این که این نخستین اجرای کار است می توان نادیده گرفت اما مابقی این ولنگاری بر روی صحنه را کجای دلمان بگذاریم؟!
اما از حق نباید گذشت این کار موسیقی فوق العاده خوب و قوی ای دارد که قادر به هر کاری هست و یک تنه بار کارگردانی و بازی و طراحی صحنه و فضاسازی و... را به دوش می کشد. مثلاً در جایی که بهرام گور وارد یمن می شود موسیقی لهجه ای عربی به خود می گیرد که اگر هم نشنیده باشی اینجا یمن است خواهی فهمید که در کشوری عربی هستیم. گروه موسیقی زنده بدون حتا یک اشتباه شاهکارشان را اجرا می کنند که جای تبریک فراوان دارد و موسیقی سراسر در خدمت کار است، اما متأسفانه کاری وجود ندارد که موسیقی در خدمت آن باشد!
ایراد اصلی این نمایش آن است که تماشایش چیزی بیشتر از خواندن متن به توی تماشاگر نمی دهد و انگار توی اتاقت نشسته ای و نسخه ای از هفت پیکر را می خوانی که پر است از اشتباه های چاپی و یک موسیقی بسیار خوب هم در حال پخش است.