خلاصه این قصه، قصه آدم هایی که گم شدن، نه چیزی از گذشته یادشون میاد نه تصویر درستی از آینده دارن، آدم هایی که نمیدونن دیشب خواب دیدن پروانه شدن یا پروانه هایی هستند که الان خواب دیدن آدمن، خلاصهی خلاصه این قصه میشه که:
نمیدونم دلم دیوونه کیست
کجا میگردد و در خونه کیست
نمیدونم دل سر گشته مو
اسیر نرگس مستونه کیست
درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز میشود.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عرض سلام و خدا قوت دارم به افرادی که برای این کار زحمت کشیدن
قطعاً کار جسورانه و متفاوتی بود. کاری که بدون هیچ دکوری اجرا بشه وزنش روی بازی بازیگران سواره که خوب بودن
متوجهم که ریتم تند کار میخواست "وحشی" که در عنوان نمایش آورده شده به ذهن مخاطب القا کنه و خصیصهی کار بود؛ اما ریتم یه کم زیادی تند بود و مخاطب ازش جا میموند
موسیقی هم خیلی مشکل داشت و بیشتر آدمو پس میزد تا اینکه در خدمت کار باشه
سلام خسته نباشید میگم ب این گروه درجه یک و خفن و دوست داشتنی من این کارو خیلی دوست داشتم این کار بیان داشت بدن داشت خلاقیت داشت اعتراض داشت بیداری داشت کمدی داشت پکیج کاملی بود ب نظرم شک ندارم ب زودی زود سرصدای زیادی خواهد کرد آرزوی موفقیت برای این گروه درجه یک❤️🌹💕