سرتاسر این نمایش بر روی مرز باریک میان خیال و واقعیت سیر میکند ، " آن " زمانی روی تختخواب آرام میگیرد که تصویر "پی یر" را دیگر در آیینه بالای سرش نمی بیند . یک پازل تمام نشدنی ، یک تعلیق دوست داشتنی ، مجهولی که در پایان نیز آنچنان معلوم نمیگردد ، نمایش ، برشی است از زندگی حقیقی آدم ها ، در لحظه ای که تصور میکنی واقعیت را فهمیده ای ، از لحظه بعد خبر نداری که در تردیدی جدی فرو خواهی رفت . این همان سوالی است که قرنهاست ذهن متفکرین و فلاسفه را به خویش مشغول ساخته است . آیا همه ی انسانها میتوانند در اصل مشترکی بنام حقیقت به وحدت نظر برسند ؟ آیا حقیقت یک امر ، از هر فردی به فرد دیگر لایتغیر است ؟ آیا واقعیت معیاری ثابت دارد ؟ آیا ما در ارزیابی هایمان بین " بود " و " نمود " تفکیک قائل میشویم ؟ آیا حقیقت مستقل و مجرد از انسان وجود دارد ؟ آیا پیش زمینه ی ذهنی ما از پدیده ای خاص در درکمان از واقعیت آن پدیده چه میزان تاثیر دارد ؟ آیا واقعیت یک امر با حقیقت آن چه رابطه ای دارد ؟ آیا حقیقت یک واقعیت ، چه میزان ذهنی (سوبژکتیو) و چه میزان عینی (ابژکتیو) است ؟ و بسی بسیار از این دست سوالات . نمایش خوب و تامل برانگیزی بود ، نقش آفرینی تمامی بازیگران خوب و دلنشین بود ، ای کاش با توجه به ریتم کند نمایش ( که به ظاهر ذاتی این کار بود ) روی دکور ،کار بیشتری صورت میگرفت تا حس سه فضای نمایش را مستقل از یکدیگر به بیننده منتقل میکرد ، کارگردانی خوب کارگردان جوان نمایش امید معرفی یک کارگردان شاخص در حوزه ی تئاتر را در آینده ، نوید میدهد . سپاس از همه ی دست اندکاران این نمایش خوب .
انتظار شما از تماشای نمایش چیست؟
داستان جذاب و پر کشش، صحنه پردازی خلاقانه و شگفت انگیز، بازی های بی نقص و درست، کارگردانی عالی
بله این نمایش تمام آنچه یک نمایش باید داشته باشد را داشت، و بی نهایت لذت بردم از تماشای اون.
پ.ن: ایده آیینه و تختاتاق واقعا خوش سلیقگی بود.
خسته نباشید میگم به تمام اعضای گروه
اجرای آخر نمایش «اگه بمیری» روز پنجشنبه (فردا)
در این نمایش رضا بهبودی، الهام کردا، ستاره پسیانی و کاظم سیاحی به ایفای نقش میپردازند.