در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش است
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:05:49
امکان خرید پایان یافته
۱۵ بهمن تا ۲۰ تیر ۱۳۹۹
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۴۵,۰۰۰ تومان

تندیس بهترین متن
تندیس بهترین طراحی صحنه
جایزه دوم بازیگری زن
جایزه دوم کارگردانی
بهترین اثر معرفی شده برای اجرای عموم از بیست و دومین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی

شبکه‌های اجتماعی تئاتر مستقل تهران: اینستاگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش است / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

ضلع شرقی چهارراه ولیعصر (تئاترشهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰ (خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰)
تلفن:  ۶۶۹۷۹۷۴۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
است تعیّن است و نفی نیستی؛ من هستم پس دیگری را نفی و نیست می کنم!

مدرسه نماد یا بهتر بگویم خودِ جامعه ای است که در آن زیست می کنیم و اساساً ... دیدن ادامه ›› یکی از رسالت های مدرسه همین بازتولید اجتماعیِ در خدمت قدرت است. در تبارشناسی فوکویی مدرسه محل انقیاد و به نظم کشیدن است و به زبان ساده تر محلی برای بهنجارکردن انسان ها بر طبق استانداردهای گفتمان قدرت است. این دقیقه با تبارشناسیِ شکل گیری اولین مدارس موجود که رسالتشان بهنجارکردن کودکان بزهکار بوده است قابل پی جویی است. این انقیاد در تک تک مؤلفه های موجود در مدارس سنتی مشهود است؛ از یونیفرم گرفته تا نحوه نشستن دانش آموزان سر کلاس و خداوندگارِ تاریک و روشن کلاس بودن معلم و کتاب درسی تعین بخش! گفتمان قدرت اساساً به دنبال پرورش دادن انسان هایی مطیع و غیرخلاق برای اهداف خویش است که این بازتولید اجتماعی توسط اندیشمندان مکتب فرانکفوت مورد نقد واقع شده است. در اینجا نقش معلم به عنوان روشنفکر در ساختار برجسته می شود؛ معلمی که قرار است پیام آور گفت و گو باشد و اقتدار صوری موجود را در هم فرو شکند. اما این معلم در نمایش غایب است؛ معلم همان معلم سنتی و دگمی است که خودش ابزار دست ساختار است. در چنین شرایطی که امکان گفت و گو سلب شده است، دو قطبی «خود- دیگری» هگلی یا «مرکز- پیرامون» دریدایی برساخته می شود. راه برون رفت از این بن بست به رسمیت شناختن دیگری است. دیگری ای که در نمایش به خوبی نادیده گرفته میشود؛ یکجا دیگری دختری رشتی است و در جای دیگر دانش آموزی که متفاوت فکر می کند و مربی آن را برنمی تابد و با برچسب زدن به دنبال به انقیاد کشاندن آن است.

به زبان هگلی این دیگری چنانچه به رسمیت شناخته نشود سر به عصیان خواهد گذاشت و برای به رسمیت شناخته شدن تن به نزاع و جدال خواهد داد. این نزاع و جدال در سطحی بالاتر می تواند با گفت و گوی عقلانی رفع شود ولی مدرسه و جامعه ای که ناپخته و کودک است زبان گفت و گو را بلد نیست و برای به رسمیت شناخته شدن جز نزاع راهی دیگر را در پیش نمی گیرد و چه بسا که تأیید و جلب توجهی را که می خواهد دریافت می کند.

به نظرم این نمایش به زیبایی و سادگی این عدم توجه به دیگری و نفی آن در ساختاری تمامیت خواه را به تصویر کشیده بود و به ما یادآور می شد که تنها راه ما برای برون رفت از این بحران، توجه به دیگری های فکری، فرهنگی، قومی و ... اطرافمان با ابزار گفت و گو است.


ژرفانه ترین درودها به همه عوامل گرامی نمایش «است»!
نمایش را هنوز ندیدم اما یادداشتتان بینهایت جذاب و لذت بخش بود حتما بعد از نمایش مجددا میخوانم و بیشتر لذت میبرم
۰۸ تیر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام و عرض ادب
خدا لعنت کنه این ویروس کووید ۱۹ رو
این سالن حیف بود روز اخر هفته ۱/۶ پر بشه
کار روان متن ساده و کاملا امروزی و رئال
بازیگرا خیلی واضح بود که خسته ان از وقفه ی ۴ ماهه
کلا کار خوبی بود دوست داشتم
خسته نباشید به کل گروه
جالب بود که فکر نمیکردم عدم حضور موسیقی انقد بروی متن تاثیر مثبت بذاره خیلی نوآوری خوبی بود
یه انتقاد دارم موقع رورانس چرا عوامل کاملا برای خداحافظی نمیان روی صحنه این یکم بی احترامی هست مخصوصا که کارگردان هم حتی نیاد
بامید کارهای بعدی
Ali، پویا فلاح، نیلوفر ثانی، جعفر میراحمدی و fariba akbari این را خواندند
پوریا صادقی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
?
نمایش: است
کارگردان: پرنیا شمس
سالن مستقل
٩٩/٤/٢


منطبق با نظریه جان هنری نیومن تئوریسین و فیلسوف فقید بریتانیایی مدافع لیبرالیسم آموزشی، انسان آرمانی انسانی ست که از راه تعلیم و تربیت ... دیدن ادامه ›› به هوشمندی و بصیرت، روشن فکری و شکوفایی عقلی به نحوی دست می یابد که برای همیشه در وی ماندگار است و در حقیقت ملکه روح وی می شود.
در سیستمی معیوب که فاقد راهبرد آزادی فردیست و در امتداد آن سوار بر الگویی ایدئولوگ محور است چطور می توان انتظار داشت که محصول آن (محصولِ فرایند آموزشی و پرورشی) شخصیتی مستقل و موفق در جامعه ای بزرگتر مانند محل کار خواهد بود، حتا در این فرایند نقدی بر تأثر این کارکرد معیوب بر استقلال شخص(دانش آموز) در تشکیل زندگی مشترک او در آینده است.
متن دلالت بر مکالمه ای یکسویه دارد تا با حذف یک رأس گفتگو (رأس قدرت) با عینیت بخشی به فاصله گزاری تعقل گرا، مخاطب را بروی سوژه ها به نحوی مستمر متمرکز کند تا با بازی هایی رئالیستی، برشی آینه ای از زندگی اجتماعی نسل پرورشی زیر ذره بینی بیطرفانه قرار بگیرد تا ریشه های مواردی آیکونیک چون نژادپرستی،حقارت،تمسخر،قضاوت،ترس، وحشت و دروغ به تحلیلی عملی دست یابد.
نویسنده و کارگردان در این حذف تعمدی فاعلانه که نمایش را به نقد تیزی از دستگاه حاکم نظام آموزش فعلی بدل می کند علاوه بر دوری از دام کلیشه های رایج در اجرا به تأثیرگزاری مستقیم فکری در حالتی صعودی بر مخاطب دست می زند.
استفاده از نمای برش خورده Pan در طراحی صحنه برای بازنمایی کلاس آموزشی، می تواند به بهترین زاویه دید تخت بدون اغراقی دست یابد تا مخاطبین برای قضاوت در ترازویی متعادل و بدون غرض ورزی در جایگاه مناسبی حضور داشته باشند.
نقطه اوج نمایش برای میزانسن حرکتی بازیگران مورد تعقیب و محاکمه در آوانسن و گره آن با نگاه مخاطبین تا جایی پیش می رود که آنان(بینندگان) خود را در جایگاهی تعاملی و بر مسند رئوس حذف شده می بینند تا با همذات پنداری ذاتی تؤام گردد که این خود از نقاط مثبت و غایی اثر در تئاتریکال شدنش بحساب می آید.
هر چند این تکنیک در متن و اجرا موفق جلوه می کند ولی نمی توان از این امر غافل شد که نمایش با تمام تلاشی که در پویایی اش بخرج می دهد اما در نقطه عطف اول و دوم خود از ریتم و اثر بخشی می افتد که این رویه برای همراهی مخاطب تا پایان چالش برانگیز است، روندی که می توانست با افکتهای محیطی صوتی مؤثر و یا ویدئو آرت و موسیقی و یا استفاده از ردیف نورهای متنوع تر به نحوی ساید افکتی ایجاد کند تا این خلل و فرج های افتان کار را در خود ترمیم کند(نظر شخصی).
پس از ٤ ماه دوری از تئاتر صحنه، حضور در مستقل اگرچه با استرس های ناشی از ویروس کووید ١٩ همراه بود ولی نمی توان از بازگشت دوباره این موهبت یعنی تئاتر دیدن غافل بود.
رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله گزاری اجتماعی در این مکان به نحو احسن رعایت شد.
برخی تماشاگران در ردیف های بالاتر بواسطه استرس یا عادت پای خود را مدام تکان می دادند و چون سازه ضعیف مبلمان این سالن این ضربات را در خود نمود می نمایاند لذا تمرکز بینندگان ردیف های پایین تر از جمله خودم در پاره ای اوقات بهم می خورد پس از مخاطبین نازنین عاجزانه تقاضا دارم تا در طول مدت نمایش از تکان ممتد پاها وضربه به کف سازه جداً خودداری کنند.
از پرنیا شمس عزیز برای کارگردانی خلاقانه و تیم خوبشان برای تولید این اثر کمال تشکر را دارم.
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
خب خوش خبر باشی بهکام عزیز
امیدوارم این دقت در رعایت موارد بهداشتی چه از سوی تماشاگران وچه پرسنل سالنها و گروه اجرایی تا روزهای آتی هم همچنان به قوت خودش باقی بمونه
۰۳ تیر ۱۳۹۹
محمد کارآمد
سلام و درود ، بعد از مدتها متن شما انگیزه ای شد برای شروع دوباره نمایش دیدن، ممنون از نقد و نظر ارزشمندتون
درود محمدجان، سپاس فراوان از محبت و توجهت.
۰۴ تیر ۱۳۹۹
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
درود محمد حسن دوست خوب
بزرگوارید؛
در مورد پیشنهادت هم، حتمن و با کمال میل?❤️
۰۶ تیر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید