در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش آواز قو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:14:03
امکان خرید پایان یافته
۱۰ شهریور تا ۱۵ مهر ۱۳۹۸
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۵,۰۰۰، ۴۰,۰۰۰ و ۴۵,۰۰۰ تومان  |  جزییات
از ردیف ۱ تا ۷: ۴۵،۰۰۰ تومان
از ردیف ۸ تا ۱۲: ۴۰،۰۰۰ تومان
بخش بیرون از ظرفیت: ۳۵،۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش آواز قو / عکاس:‌سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› سعید پور صمیمی در ایرانشهر به روی صحنه رفت

›› «آواز قو» پوستر خود را منتشر کرد

›› اولین تیزر «آواز قو» منتشر شد

›› سعید پورصمیمی بازیگر مطرح و با سابقه تئاتر ایران پس از ۱۷ سال با ایفای نقش در نمایش «آواز قو» به کارگردانی پریزاد سیف، به صحنه تئاتر بازمی‌گردد.

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آواز قو، آوازی به افتخار حضور آقای پور صمیمی روبروی سیاه چاله مخاطب
یاداشت دوستان تیوالی را روی صفحه ی این نمایش خواندم. در بیشتر مورد عزیزان ... دیدن ادامه ›› نظر خاصی درباره نمایشنامه نداشتند ولی همه ی آنها موکدا دعوت به تماشای کار میکردند. امتیاز تقریبا متوسط 3/7 نیز موید این بود که با کاری تقریبا متوسط روبرو هستیم اما این اشتیاق در من مخاطب کشته نشد و به حرمت اسم و کسوت آقای پور صمیمی عزیز به تماشای این نمایش نشستیم و چه لذتی بردیم از بازیگری ایشان و همین لذت می ارزید به همه ی این دودلی هایی که وجود داشت.
واسیلی واسیلیچ،بازیگر توانمند سالهای دور که نقش های بسیاری را بازی کرده بود و در هیبت یک بازیگر تمام عیار، عاشقان سینه چاک خودش را داشت، حالا پیر شده است و درپایان راه، در شبی تاریک مست روی سن قدم می زند، از بیهودگی زندگی می گوید و عمری که گذشت. یادآوری خاطرات جوانی و نقش های اجرا شده و اجرا نشده که به کمک سوفلور، بریده بریده اجرا می شود، ما را بین نمایشنامه های گوناگون می چرخاند. نمایشنامه هایی که هریک به فراخور، جهابینی شکسپیر نویسنده را با چخوف داستان نویس روبروی هم قرار می دهد. بخشش های که به گفته کارگردان نمایش خانم سیف گرامی، به دقت و وسواس انتخاب شده است تا این تقابل هرچه بهتر نمایش داده شود (مصاحبه ایشان با تیوال).اما به عقیده من چندان خوب از کار در نیامده است. گاهی خسته کننده می شود،گاهی تکراری و گاهی هم انگار به زور چسپانده شده است اما همه ی اینا زیر سایه تلاش های آقای بازیگر، محو می شود و چون انتخاب کرده ام از بازیگری لذت ببرم، چشم هایم را روی این ضعف ها می بندم به تماشای آقای پور صمیمی عزیز می نشینم. کسی که به احترام تئاتر و نمایش،یک کار تلویزیونی و یک فیلم سینمایی را رد کرد تا با تمرکز زیاد این نقش را بازی کند. چنین فردی کاملا قابل ستایش و قابل احترام است و به افتخار ایشان می بایست تمام قد ایستاد و کف زد. اما نمایش بارقه های نظری و تئوریکال فراوان هم دارد که به قدرت چخوف و نوشته هایش برمیگردد. واسیلی واسیلیچ می ایستد روبروی تماشگران و با اشاره به سیاه چاله روبرو از ما می پرسد چرا تمام زندگی خود را صرف اجرای نمایش برای مخاطب کرده است و به عبارتی همه ی عمر خویش را به باد داده است؟ این سوال اساسی را از دوجنبه می توان نگاه کرد. یکی سطح سوال که از دیدگاه یک بازیگر مطرح می شود و خطاب به مخاطب تئاتر و نمایش است. در یکی از یاداشت ها، آقای کارآمد عزیز از دوستان تیوالی درباره ی آن قلم زدند و در پاسخ فرومودند که اصولا چرا بازیگران نمایش می بایست چنین مخاطبان را مدیون و وامدار خود بدانند؟ مگر نه این است که خودشان آگاهانه این شغل را انتخاب کرده اند؟ مگر شغل های دیگر مشقت کمتری دارند؟در عین حال که بازیگری نسبت به بقیه شغل ها بیشتر محل توجه جامعه است حالا این انتظار در پایان آن و دوران بازنشستگی از مخاطب که همه ی زندگی او را چون سیاه چاله ای گرفته است، آیا انتظار تمامیت خواه و غیر منطقی ای نیست؟(به نقل از یاداشت آقای کارامد عزیز منتشرشده در صفحه نمایش آواز قو).اما این سوال و پرسشگری به عقیده من جنبه زیرین هم دارد . که من شخصا تفسیر خود را به ساحت دوم و زیرین بنا میکنم. تاکید چند باره واسیلی واسیلیچ به اینکه زندگی یک بازی تمام عیار است و ما همه در این بازی بیهوده، ایفا گر نقش های مختلف هستیم خود نیز موید کلان تر بودن این نگاه دارد. جامعه شناسان مکتب متقابل نمادین براین باورند که همه ی ما تفسیر هایی که از خود داریم، ناشی از برداشت مان است نسبت به دیدگاه و قضاوت دیگران نسبت به خود. و این خود می تواند شخصیت ما را بسازد (تئوری خود آینه سان کولی). انسان به جهت اجتماعی بودنش و به جهت داشتن قدرت تاویل و تفسیر با بقیه موجودات فرق می کند . تاثیر نگاه دیگران در زندگی ما آنچنان عمیق و قوی هست که جنبه ای از شخصیت ما را برای خودمان می سازد که این جنبه، جزئی از وجود لاینفک ما میشود و آنچنان بر ضمیر ناخوداگاه ما چنگ می زند که هیچ راه فراری از آن نیست. این برداشت دیگران، این قضاوت ما از برداشت دیگران، این دیگری ای که اگر نباشد، ما هیچ تعریفی از خود نمی توانیم برای خودمان داشته باشیم، به عقیده من همان سیاه چاله ای است که من ، شما و واسیلی واسیلیچ گرفتار آنیم و هیچ گریزی هم از آن نیست. سیاه چاله ای که وقتی خود اجتماعی مان شکل میگیرید و فرایند شناخت از خود شروع می شود با ما همراه است و تا لحظه مرگ هم دست از سر ما برنمی دارد. شاید فقط آن هنگام که سر به بالین مرگ می گذاریم بتوانیم خود را از آن رها کنیم و چون واسیلی واسیلیچ در صحنه ی آخر نمایش به یک ارامش ابدی دست بیابیم.
به عقیده من نمایش آواز قو یک کار متوسط است که به پاس بازیگری آقای پور صمیمی عزیز میبایست دیدش و در انتها تمام قد ایستاد و این استاد ارجمند را تشویق کرد. کاری که خانم سیف به درستی انتخابی که داشت، سبب موفقیتش شده است و هر کس غیر از آقای بازیگر این نقش را اجرا می کرد نمایش چیز دیگری می شد.
نکته آخر اینکه علی رقم امتیاز متوسط این نمایش، یاداشت های و تمجید های دوستان عزیز است که در نشریات مختلف قلم زده اند و به همت نماینده محترم گروه اجرایی همه ی آنها در صفحه نمایش این اثر در تیوال به اشتراک گذاشته شده است. تفسیر های و یاداشت هایی که در همه ی آنها، به عقیده من، وزن آقای بازیگر بیشتر به چشم میخورد تا خود نمایش. حتی عزیزان تیوالی هم نقد و یاداشتی روی این نمایش ننوشتند . یعنی آنقدر اتفاق حضور آقای پور صمیمی عزیز و بازی شان در این نمایش سنگین، ارزشمند و زیبا بوده است که عزیزان منتقد هم ،نقد چندانی ننوشتند و به همان امتیاز دادن اکتفا کرده اند و این اتفاق تقریبا نادری است در تئاتر کشور و صفحه های تیوال. سایه تان مستدام آقای بازیگر و خوشحالم که این فرصت دست داد تا درخشش شما را روی سن ببینیم و لذت ببریم.
لینک یاداشت آقای کارامد عزیز
https://www.tiwall.com/wall/post/216161
""با این بخش انتزاعی و مفهمومی کار که زندگی همه ما مثل صحنه نمایش است و در شش پرده از تولد تا مرگ ان را بازی میکنیم و این نقشها هر کدام برگی از زندگی انسانها است کاری ندارم(موافقم)""
کاوه جان در نقد زیبات لطف کردی و اشاره ای به نظر بنده فرمودی و میخوام ازت تشکر کنم که یاداشتم رو خوندی و به این نکته اشاره کنم جمله بالا رو در مقدمه سوالم در یادداشتم بیان کرده بودم و کاملا با برداشت عمقیت موافقم و عامدانه نخواستم بهش بپردازم چون با اون وجهه روانشناسانه ای که در مورد موجودیت انسان و روابط اجتماعی و فردیش و تعریف شخصیت مطرح کردی کاملا همراهم.
۰۶ مهر ۱۳۹۸
سلام جناب کیانی عزیز
ممنون که پرسیدی از ما دادا:)
این روز ها درگیر دلار، آلودگی هوا! مهاجرت و دغدغه های این شکلی ام راستش! نه تئاتر جدیدی دیده ام و نه فیلم تازه ای ! البته فیلم سرخپوست رو دیدم اما راستش هرچی فکر کردم درباره اش چه بنویسم چیز خاصی به ذهنم نیومد! واقعا نفهمیدم هدف از ساخت این فیلم چی بود:)؟؟؟؟!!!!! خواستم چیزی درباره اش بنویسم دیدم چیزی به ذهنم نمیاد! یاد کتاب تاریخ فلسفه ویل دورانت افتادم که در بخشی از ان در بخش “ولتر” نوشته بود : بعد از مرگ ولتر بزرگترین اجتماع انسانی بوجود امد و تعداد زیادی برای تشیع جنازه ولتر به خیابان امدند و اورا به خاک سپردند سنگ قبر را که گذاشتند روش نوشته بود : اینجا ولتر خوابیده است!
بزرگی ولتر در هیچ واژگانی نمی گنجید درست مانند سرخپوست که کوچیکی اش در هیچ واژگانی نگنجید:)
به هر حال خیلی ... دیدن ادامه ›› ممنون که یادم بودید!
البته میام یه سری میزنم میرم هر از گاهی و یاداشت دوستان رو‌می خونم.
الان هم اومدم یه چند خط بنویسم کامنت شما رو دیدم و کلی خوشحال شدم . ممنون و برقرار باشید جناب کیانی عزیز
۲۹ آذر ۱۳۹۸
ملاقات شما باعث افتخاره اقای کیانی عزیز
انشالله اگه فرصتی بشه بین شلوغی های اخر سال و نمایش خوبی هم رو صحنه بره هماهنگ میکنیم به امید خدا.
راستش صبح همه ی کامنت های زیر اون پست شما رو خوندم. چون این چند روز کلا تیوال رو چک نکرده بودم دیدم که از یک مجادله طولانی عقب موندم:)
جدا از درست و غلطی نظر ها و بحث ها و همچنین از حق و ناحق بودن کامنت ها ، همینکه فضای تیوال باعث گفتگو بین دوستان میشود خیلی هم عالیه. ولی واقعا به نظر من دنیا خیلی کم ارزش تر و بی ارزش تر از اینه که با صحبت های کنایه وار و ناراحت کننده همدیگر رو ازرده خاطر کنیم. هرکسی نظری داره و در ابراز نظر خودش ازاده به شرطی که به کسی خدای نکرده توهینی نشه .خودم سعی می کنم جوری بنویسم که کسی آزرده خاطر نشه و چیزی به دل ... دیدن ادامه ›› نگیره! البته سبک نوشتن ادم ها هم با هم فرق میکنه درست مثل نگاه شون. از بامداد عزیز چیزی به دل نگیر. از نوشته ها و یاداشت ها و کامنت های ایشان ،همواره وی را انسانی فرهیخته و اهل مدارا یافته ام. متن همیشه ابستن تفسیره.و چون گوینده همراه متن نیست معمولا سوتفاهم بیشتری رو به بار میاره. بامداد، ابر شیر، اقای لهاک عزیز، خانم ثانی... همگی دوستانی فرهیخته و دوست داشتنی هستند که همیشه قلم شان و نگاهشان به پدیده ها عاری از قضاوت ارزشی و مبتنی بر دلیل و منطقه دوستان نازنینی که خواندن مطالب شون زندگی رو لذت بخش تر میکنه. نگاه و هدف جنابعالی هم همین شکل. همواره دغدغه تبین و تحلیل دارید . منتها سبک نوشتن و دیدگاه ها با هم فرق میکند. از هم به دل نگیریم و این فضای محدود رو که میشه توش راحت بود رو از هم نگیریم.
سر افراز باشید و برقرار دوست گرامی
۲۹ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش آواز قو در سالن ناطر زاده این شب ها اجرا دارد. با ۱۵ تا از دوستان قرار داشتیم و دیشب در سانس ویژه به تماشای خانم سیف و اقای پور صمیمی نشستیم. ... دیدن ادامه ›› من خیلی دوستش داشتم. از لحظه ورود اقای پورصمیمی با ان مورپزیک خوب تا پایانش ... متن نمایشنامه با ان چیزی که من خوانده ام یه کوچولو فرق داشت. ولی خیلی بازی و طراحی نور و موزیک و همه جیز عالی بود. مثل همیشه سر ساعت شروع و سر ساعت پایان. نظم فکق العاده و سکوت تماشاچی های گل... از دیدن یک تئاتر خوب لذت بردیم. و بعد کار که با دوستان گپ می زدم اکثرا خیلی دوست داشتند. البته من شخصا بخاطر خود استاد پور صمیمی رفته بودم. واقعا هم دوستشان داشتم. در طراحی دکور و صحنه شاید می شد بهتر عمل کنند. اما در کل دوستش داشتیم.
مرسی که ساعت ویژه گذاشتند تا ما هم بتوانیم ببینیم
انید دارم بارها و سالها اقای پور صمیمی رو ببینیم در صحنه ... ارزوی تندرستی و شادکامی و برکت دارم برای همه گروه های تئاتری و تماشاچی های خوب ...
پ.ن ارزو دارم همه سالنها مثل سالن دیشب پر باشد. کیفیت کارها عالی باشد و همه راضی
میترا این را خواند
راضیه فیض آبادی، بهاره خالقی، ساناز و کاوه علیزاده این را دوست دارند
سپاس از شما و دوستان تان که وقت گذاشتید و نمایش مارا دیدید.فکر می کنم رضایت تماشاچی فرهیخته تئاتر باید سرلوحه وظایف گروه های هنری باشد.گروه نمایش آواز قو مفتخرست که توانست بعداژظهر خوبی را برای شما و دوستان تان رقم بزند.
۳۱ شهریور ۱۳۹۸
بسیار لذت بخش بود ان شالله شنبه بعد گروه دیگری از دوستانمان می ایند
۰۳ مهر ۱۳۹۸
ممنون الهه عزیز.قدم شما و دوستان تون به روی چشم
۰۳ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود به دوستان

آواز قو در وهله اول یادآور نمایشنامه مفیستو برای همیشه بود، برای من.
ولی خب در این جا دلقکی سرخورده از همه جا و همه چی که ... دیدن ادامه ›› با دیالوگ هایی از نمایشنامه های شکسپیر در صدد بازیافتن و یا شاید یادآوری گذشته است.

خوب است که گهگاه یادمان بیاید که تئاتر چیست؟
مونولوگ چیست؟اجرای صحنه و نکاه داشتن تماشاچی تا پایان نمایش چه فن و حرفه ای است که قطعا خارج از دست همگان است و هنری است که به نوعی می توان آن را وجه تمایز بازیگر تئاتر با بقیه هنرهای تصویری قرار داد.
درس یزرگی ک سعیدپور صمیمی به یکایک افرادی که داعیه ی بازیگری دارند ،داد و یا علاقه مندان به این حرفه با مدیومی که -البته در جاهایی از نمایش رو به افول می رفت- ،می توانستند حس کنند.
به هرحال اجرایی است که علاقه مندان به تئاتر را راضی ،به خارج از سالن بدرقه می کند.
علاوه بر بازیگری استفاده از موزیک امیلی در شروع کار،هرچند برای طیف خاصی نوستالژی به حساب بیاید ولی ارتباط شنیداری خوبی برای این کار با توجه به حال و هوای نمایشنامه و همچنین موزیک روسی که در ادامه شنفدیم نداشت.
صحنه، یک صحنه مینیمال است که از دکور و آکساسوار تا اندازه ای به خوبی استفاده شده بود، هرچند که مورد اضافه هم در دکور بود که قاعدتا با توجه به فضای نمایش میشد از وسایل دبگر با کاربرد های بیشتر استفاده کرد.
نورپردازی خوب
و البته کارگردانی متوسط
و بازی متوسط خانم سیف!(البته فراموش نمیکنیم که معیار در این برهه زمانی بر اساس بازی استاد پورصمیمی سنجیده شده است)
موافقم و هم حس
۱۶ شهریور ۱۳۹۸
السلام علیک الحاجیون
عذرخواهی مرا پذیرا باشید
مأموریتی غیر مطرقبه روی داد
بزودی گل رویتان را خواهم دید و گپ و گفتی خواهیم داشت
روز خوش
۲۱ دی ۱۳۹۸
حق با شماست
۲۱ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید