در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بغل
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:18:39
امکان خرید پایان یافته
۳۰ مرداد تا ۱۱ شهریور ۱۴۰۱
۱۸:۰۰  |  ۵۵ دقیقه
بها: ۷۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
بَغَل دست مرگ تنهایی بیدارت می کنه، بَغَل یعنی زندگی آدم‌هایی که در دل تاریخ گمشدند.

این نمایش تعداد اجرای محدودی دارد.

دسته‌بندی
صحنه‌ای
سبک
درام

اخبار

›› مهرداد باقری به تماشای نمایش بغل نشست

›› نمایش "بغل" در تماشاخانه‌ی ایران‌شهر به‌روی صحنه می‌رود

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
وقتی با یه اجرا نفست به نفس بازیگرا وصل شده یعنی همه چی سرجاش بوده ... و بیشتر از همه موسیقی کار. دست مریزاد
// وسوسه ای برای دیدن //
وقتی طیب پهلوان پاتخت شد، شاه بهش یک کُلت هدیه می ده، سر یک جریانی ( قصه اش درازه) با چندتا لات و لوت های تهرون، سه راه سیروس دعواش میشه، کُلت اش ازش می گیرن و طیب چاقو می خوره می آرنش بیمارستان بازرگانا
عموی ناتنی بابای خدا بیامرزم ( رضا قندی) سر میرسه کارد می زنه و کُلت را پس می گیره و میاره بیمارستان بازرگانا..
اون موقع ها با طیب قهر بود، طیب گفته بود کاری که رضا واس من کرده داش خودم بود واسم نمی کرد...

رجبعلی خیاط..
وقتی از محله های خطرناک تهرون قدیم شایدم جدید اسمی به گوش میرسه.. دروازه غار، بازارچه سوسکی، صاب پز خونه ( صابون پز خانه ) اولین ذهنیت ... دیدن ادامه ›› من هست...
جایی حد فاصل خ خیام و امین سلطان در چپ و راست و از شمال مولوی و از جنوب شوش، جایی که خود ما که هیچ، امثال پدرم و جواد خان بابا و شوهر عمه ام تو همین خیابون طیب میدان خراسان کبابی داشت و چند بار با طیب درگیر میشه و طیب کتک می خوره، با احتیاط اونجا رفت و آمد می کردند به قول بابای خدا بیامرزم می گفت: غول آدم خوار!
بگذریم
دهه ۸۰ بود از تلویزیون آمدند خونه پدربزرگم و برنامه ای راجع به رجبعلی خیاط، پدر بزرگم برایشان خاطراتی گفت.

زبان کهبد تاراج را دوست دارم و از آنجایی که پیوند دوستی بین خانواده پدری و طیب همچنان برقرار است، به عنوان نمونه مادرزن طیب بعد از تزریق واکسن کرونا فوت کرد، و از طرفی این آدمها جزئی از هویت یک شهر بودند ( چه خوب و چه بد)، و داستانهای رجبعلی خیاط علاوه بر منابر مساجد و هیئت ها از زبان پدربزرگم شنیده بودم، وسوسه دیدنش را دارم...
اما خب همان طور که به جناب بهرامی قول دادم، به دیدن (( کهبدان)) نمی آیم..
تاراج، بهرامی، رنجبر، صالحی
امیدوارم بازنمایی درستی از زندگی شان باشد و مثل تئاترهایی مثل برونسی شاه کرم و ابراهیم هادی عاج پرت و پلا نباشه..
با سلام...چقدر مطلبی که نوشتید برای خود من جالب بود...ممنون
و اینکه تصمیم دارید کار عده ای و رو هم نبینید تصمیم شخصیه حالا شما دوست داشتید اعلام کنید...ولی حقییقا از لفظ کهبدان که نوشتید ...به شدت خندیدم که البته از طنازیه شماست.
ممنون مطلب کاملا وسوسه برانگیزه 🙏
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
H.M.kiani2
درود بر شما.. قاعدتاً آخرین بار است که نیامدنم را جار می زنم... در گذشته اعلام کرده بودم جناب بهرامی هوچی بازی درآورد موضوع به قهقرا رفت... طنازی ام همیشگی نیست! به ندرت شکوفا می شود مثل کهبدان... حقیقتاً ...
ممنونم...از نظری که در مورد کار آسانسور نداره گفتید.
راستش هر هنرمندی در کارنامه ی هنریش کار بد و کار خوب داره قاعدتا.
من به شخصه برای نظر مخاطب ارزش زیادی قائلم و اینکه تیوال این امکان و به مخاطب داده که نظرشو بنویسه به نظرم بسیار خوبه.و البته که از نظر من مخاطب تئاتر مخاطب فهیمی هم است.اما به هر حال من بر این هم قائلم که شان و منزلت هنرمند هم باید حفظ شود.و اینجا به نظرم نباید تبدیل شود به صفحه تسویه حساب شخصی...توجه داشته باشید به هر حال هر چند این اسامی که بردید از نظر شما خوب نباشند.اما هنرمند جامعه هستند.فقط به عنوان پیشنهاد مطرح میکنم که نظرتون و یا دلخوریه شخصی اگر با کسی دارید مستقیم در فضای دیگر مثلا اینستاگرام میتوانید به شخص دایرکت بدید.و نه اینکه در صفحه نمایش در تیوال بنویسید.که شاید برای دیگران همان طور که دید سوال ایجاد بشود.به هر حال باز هم از شما سپاسگزارم.
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
لبخند بدیعی
ممنونم...از نظری که در مورد کار آسانسور نداره گفتید. راستش هر هنرمندی در کارنامه ی هنریش کار بد و کار خوب داره قاعدتا. من به شخصه برای نظر مخاطب ارزش زیادی قائلم و اینکه تیوال این امکان و به ...
درود مجدد خدمت حضرتعالی
من با کسانی که نام بُردم مشکل شخصی ندارم..
کریملوژی هم یک کار خوب و عالی بود از آقای بهرامی و البته بدون مجید رحمتی راه به جایی نمی بُرد...
۲۰ متری جوادیه، یاماها و غلامرضا لبخندی، ( خودتان نیز بازیگرش بودید) و سگک هم کارهای متوسط و متوسط روبه بالایی بودند... اصرار جناب بهرامی برای دفاع از تختی موجب شد که اعلام کنم به دیدار کارهای تان نیایم... هوچی بازی هم در آورد... فرصتی مجدد پیش آمد که اعلام ... دیدن ادامه ›› کنم :
" با اینکه تمایل به دیدن دارم، نیایم! "

و گرنه با ایشان خصومت شخصی ندارم...
و اشاره کردم زبان کهبد تاراج را دوست دارم...
و البته مهران رنجبر که یک ویکی پدیا نویس است و بدون حفظ امانت می نویسند: نویسنده.. بله با ایشان مشکل حرفه ای دارم...
با جناب صالحی هم در مقام کارگردان مشکل دارم، بیشتر اسم است یا واقعاً در این حوزه تخصص ندارد، البته ایرادی هم ندارد بالاخره هر کسی را برای کاری ساختند.. من نه بازیگر قوی ام، نه نویسنده قوی خواهم شد... اما کارگردانی خلاق خواهم بود و البته هیچ استعدادی در هدایت بازیگر نیز ندارم... خُب چه اصراری هست بنویسم؟ چه اصراری هست بازی کنم؟

در مورد اینستاگرام که فرمودید، تا الان ۵ پست و ۵ استوری نداشتم...
فقط بعضی پیج ها را دنبال می کنم که هیچکدام تئاتری نیست... نهایتا مطالب دیگران را لایک کنم...
البته در تیوال هم ۳ ماهی است فعال نیستم و به نُدرت و بر حسب موضوعی مطلبی می نویسم.... چون تیوال تقریباً تخصصی ترین سایت در مورد تیاتر است...
و نکته مهم جناب بهرامی در تیوال، تهاجم بر مخالفان تئاتر تختی را شروع کرد و قاعدتاً در تیوال نیز موضوع را وایرال می کنم...
ارادتمندم...
۰۷ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بغل به نویسندگی کهبد تاراج و کارگردانی عرفان پورمحمدی در تماشاخانه ایرانشهر سالن سمندریان روی صحنه می‌رود و یک نمایش اپیزودیک است که قصه‌هایی درباره نوچه طیب حاج رضایی، شیخ رجبعلی خیاط، پرستاری در بیمارستان بوعلی و یک تعزیه خوان به نام نصرت دُنگ است.
در این فضا همه شخصیت‌ها مرده‌اند و حالا از قبر خود بیرون می‌آیند. فضاسازی نور و موسیقی زنده به همراه خواننده در این اثر بسیار پررنگ است. گره خوردن محرم و تاریخ درون متن و شخصیت‌ها و کارگردانی مشهود است. در بغل آدم‌ها گذشته خود را بغل کرده‌اند و آنرا بازگو می‌کنند.

📸 رضا جاویدی
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
چه توضیحات خوبی . برخی نمایش ها توضیحاتی در برگه شون ندارند و خوشبختانه این خلاصه متن های پنجره کمک بزرگی برای تماشاگران و علاقمند هست.
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید