در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال نمایش از اونور کارائیب کشوندیش اینجا چیکار!؟
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:27:20
امکان خرید پایان یافته
۰۷ آذر تا ۱۱ دی ۱۳۹۷
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

لینک شبکه‌های مجازی سالن مهرگان: تلگرام و اینستاگرام

سبک
کمدی

گزارش تصویری تیوال از نمایش از اونور کارائیب کشوندیش اینجا چیکار / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› اجرای نمایش « از اونور کارائیب کشوندیش اینجا چیکار!؟ » تمدید شد

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان انقلاب، خیابان خارک، بن بست اول، پلاک ۵ خانه نمایش مهرگان
تلفن:  ۶۶۷۲۲۶۲۲ - ۶۶۷۲۴۸۱۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود فراوان خدمت هنرمندان نمایش از اونور کاراییب کشوندیش اینجا چیکار
اول تشکر می کنم و دوم برداشت شخصیم از نمایش، نقدی است که نویسنده و کارگردان بر جامعه جوان امروز و قشر متوسط دارد، قشری که مهم ترین ویژگی آن، سرگشتگی و سردرگمی و بلاتکلیفی است: جوان روشنفکر می خورد، می خواند و به طور کل ورودی دارد، اما خروجی ندارد. تنها کاری که انجام می دهد، همان قضای حاجت وقت و بی وقت است. دیگری تنها به کسب درآمد و پول می اندیشد، کار می کند، اما نه کار تولیدی، بلکه خدماتی، آن هم در نازل ترین سطح آن که از عنوان کردنش ابا دارد و در آخر نمی داند که با "پول" چه کار کند. دختری که در عین معصومیت، آمیزه است از احساسات سطحی، کم هوشی و ابتذال. همسایه هایی که از نظر سنی، شاید یک نسل پیش از جوانان باشند، با همان مشکلاتی درگیرند که اینها نیز هرچند در آن سهیمند، اما می خواهند ندیده اش بگیرند؛ مشکلاتی از نوع ابتدایی ملزومات زندگی شهری. اوج سرگشتگی و سردرگمی، دختری است که نیست، اما حضور مالیخولیاییش، همه را به دردسر و تشویش انداخته.
رخوت و رکود زندگی انگل واری که کارگردان به زیبایی به نمایش در می آورد، تصویری است از حال امروز ما. شاید به همین خاطر باشد که جنبش های اجتماعی جوان اخیر، کم مایه و بی جان و لختند و با تلنگری از قشر محافظه کار جامعه، به سادگی از صحنه ی واقعی زندگی محو می شوند. وقتی که "آرزوهای بزرگ" به "هوس های کوچک" بدل شده اند، جامعه ای با آدم های کوتوله حاصل می شود که مهم ترین فعالیت روزانه شان، برآوردن خواسته های شکمی و زیر شکمی حداکثر با قابی روشنفکرمابانه و مدرن است.
دست آخر از آنجا که سواد نمایشی ندارم، برداشتم کاملا شخصی است.
یادداشت فرزاد پرچمی درباره ی نمایش
نمایش از اونور کارائیب کشوندیش اینجا چیکار!؟


نمایش از اونور کارائیب کشوندیش اینجا چیکار!؟ برشی مختصر و کوتاه از گذران این روزهای بخشی از طبقه متوسط جامعه و استیصال و پریشانی آنها در مرحله بعداز ((اتفاق)) است. اتفاقهایی که آهسته آهسته آنها را در شرایطی قرار میدهد که یا دیگر درک درستی که از حضور اتفاقها ندارند و یا از فرط حجم آشفتگیِ اطرافشان(اجتماع)، بی تفاوت شده اند. و نمایشِ این پریشانی و بی اهمیتی، شمایلی خنده دار میسازد! کنایه تمسخر آمیز و خنده دار از یکی که دارو و دستگاه توانبخشیِ جنسی میفروشد و هجوم تماسهای تلفنی با او، نمایش اختگی و بی حس و حالی جمعی نیست که میخواهند با یک قرص یا آمپول یا دستگاه، جنسیت(قدرت) مخدوش شده و معیوب خود را بازسازی کنند؟! و یا دیگری که وقت و بی وقت و اغلب بیدلیل سری به دستشویی میزند،کمی غر میزند،هدفون بی پخش و صدا در گوشش میگذارد و یا حتی سیگارش را نمیتواند به درستی روشن کند؟! و آن یکی که مابین بی شمار اتفاقات ریز و درشت اطرافمان به تمرین راه رفتن روی آب یا رفتن به کلاسِ دید تلسکوپ(با آن شکل قلابی وارِ بُنجل تلسکوپ) فکر میکند؟!
این معجون غریب و عجیب با اجرای خوب بازیگران و میزانسن های خوب، تماشاگر را بارها میخنداند. انتخابی صحیح و هوشمندانه ... دیدن ادامه ›› از لحن و اجرا برای چنین نمایشی.که میتوانست البته در شکل و قواره ای دیگر و دقیقا با همین محتوا، سیاه و تلخ و گزنده باشد. که البته اینگونه نیست و آگاهانه به سمت اجرای فعلی با چاشنی طنز رفته.
نمایش جزئیات خوب و کار شده ای دارد.
سرنوشت و زیستِ مارمولکِ(ایگوانا) کمیابی که از آنسوی دنیا با مشقت فراوان آمده،دقیقا در معجون شرقی/غربی آپارتمانهایی که مرز نامشخص بین خانه/شغل را با خود حمل میکنند، در انعکاس احوال معلق و مغشوش شخصیتها به خوبی شکل گرفته. موجودی که مرز بین بودن و هستیش با فقدانش، قرار است اتفاق مهمی باشد که نیست! همان ترس خنده دار و دیالوگ محوری که شخصیتهای نمایش از صاحب مارمولک دارند و بواسطه آن نمایش را بخوبی پیش میبرند.به نوعی و بنظرم حدفاصل اهمیت واقعیت با پوچی آن، که در طول نمایش آهسته آهسته آشکار میشود، کارکرد مورد نظر کارگردان و نویسنده این نمایش را شکل داده.
نمایش از کارائیب کشوندیش اینجا چی کار؟
با میزانسن و ضرباهنگی درست و البته متنی خوب و کارشده، با انتخاب لحنِ طنز گونه و بازیهای خوب بازیگران آن، نمایشی سرپاست که حرفش را خوب میزند.
تبریک و خسته نباشید به تمامی اعضای گروه و امید برای اجراهای بیشتر و بهتر.

نمایش شریفی ست- ایکاش مخاطبین به جای رفتن به نمایش های بی معنای پر مدعا به دیدن این اجراهای شریف بی ادعا بروند.
پژمان عبدی، محمد علی حسینعلی پور و Rahil این را خواندند
مانا غلامپور و medya این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید