در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش در بارانداز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:43:02
امکان خرید پایان یافته
۲۸ آبان تا ۱۳ دی ۱۳۹۴
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
شهری ابری توسط یک گروه خون آشام تسخیر شده است و ...

یادداشت کارگردان:
درسهای بیشماری را از استادم زنده یاد حمید سمندریان آموختم. از پله ی اول ادب گرفته تا پله های نظم و تعهد و انگیزه و دانش و احترام به پیشکسوت و مابقی... او به من آموخت ذات هنر سهل ممنتع است و در عین پیچیدگی باید آن را کشف کرد و گسترش داد. همچون نگاره های عجیب و عمیق هنرمند لهستانی ویکتور سادوفسکی که متاسفانه هنوز برای جهان سوم ناشناخته مانده است. میتوانید در پوستر دربارانداز دقیق شوید تا یکی از بهترین طراحیهای پوسترش را ببینید.
هیچ تردیدی نیست که از شنیدن و آموختن تا انجام فاصله بسیار است و ادعای شاگرد خلف بودن یکی از شاخه های فرعی اصلی خودشفتگی. اما همین قدر تجربه کردم که هرچه از آن سالها دورتر و میانسالتر شدیم جای حسرت تک تک لحظات آن روزها و ساعتها برایمان داغتر و سرخ تر شد.
نسلهای جوانی که جایگزین جوانی ما شدند اسیر و مرید دنیای بی معرفت و بی در و پیکر مجازی شدند و در طوفان ناگریز تکنولوژی راه و بیراه را گم کرده اند. بی مایه گی هنجار شد و ناهنجاری عامل شهرت و موفقیت.
خلاصه اینکه درد جسم و ذهن و فرهنگ فراوان است و درمان نیز کم. لاجرم بجای اینکه مثل عموم آشنایان که جانشان را در طلوع آفتاب با اعتراض شروع و غروبها با ناله به فردا میرسانند، از نقطه ی آ حرکت کردم تا از میان این همه همهمه و آشوب برای آن بچه ها مستعد و کمیابی که استحقاق دیده شدند دارند کاری بکنم. ادای دینی به پدر تاتری ام که هجده سال پیش همین لطف را در حق من و همنسلانم کرد. زحمتی که میوه های درخشانش ستاره های امروز صحنه های هنر این مرز و بوم هستند. یادش گرامی و از من راضی باد.

امیرکاوه آهنین جان
پاییز نودوچهار
 
خلاصه ای از روند کار:
شهریور سال نودو سه فراخوان عمومی انتخاب بازیگر را منتشر کردیم و پس از برگزاری جلسات بیشمار و طاقت فرسای مصاحبه، چهل نفر انتخاب شدند و از اسفند ماه همان سال جلسات آموزش و تمرین شروع شد. پس از چهار ماه تمرینات کارگاهی نمایشنامه ی حکومت در بارانداز صحنه به صحنه متولد و روند تمرین نمایشنامه شد. در  این مسیر ناملایمات بسیاری رو از فقدان متوالی و طولانی سالن تمرین گرفته تا آسیب های جسمانی تعدادی از بازیگران و ... از سر گذارندیم و سرانجام امروز این کشتی سربلند و خوش نفس به چند متری ساحل امید رسیده تا دست رنج ماهها عمر و تلاش خود را به مخاطبانش هدیه بدهد.
 

گزارش تصویری تیوال از نمایش در بارانداز (سری دوم) / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش در بارانداز (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش در بارانداز (سری نخست) / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش در بارانداز (سری نخست) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش در بارنداز / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش حکومت دربارانداز / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› رضا یزدانی و علی اوجی مهمانان ویژه ی اختتامیه نمایش "در بارانداز" می شوند

›› علی زندوکیلی امروز جمعه، ۱۱ دی ماه مهمان ویژه نمایش "در بارانداز" می شود

›› حضور هنرمندان تئاتر و سینما در کنار تماشاگران در ٢ اجرای پایانی نمایش"در بارانداز" / آخرین فرصت برای دیدار با خون آشام ها

›› تخفیف ویژه نمایش "در بارانداز" برای دانشجویان / فردا یک شنبه،۶ دی ماه

›› تخفیف ویژه نمایش "در بارانداز" برای دانشجویان

آواها

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبروی تالار وحدت، سالن حافظ
تلفن:  ۶۶۷۵۶۰۴۳

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یکی از بهترین نمایشهایی بود که تا به حال دیدم . هماهنگی بازیگران و اجرای قوی به همراه نمایشنامه بسیار زیبا همگی باعث شده تا تماشاگر یک نمایش زیبا با مفهومی قوی را تجربه کند .انتخاب.موسیقی و گریم عالی در جذابیت نمایش تاثیر زیادی داشت همینطور انرژی بازیگران کاملا منتقل میشد.با آرزوی موفقیت برای این گروه و به امید کارهای بعدی این عزیزان
یادداشتی بر نمایش در بارانداز
به نویسنده و کارگردانی امیر کاوه آهنین جان
تالار حافظ ساعت ۱٨:٣۰
مجید قربانی

این خون آشام های آشنا

یافتن زبان ارتباط بین هنرمند و مخاطب همواره جزء دغدغه های هنرمندان تمامی رشته های هنری است و هنر نمایش هم از این قاعده مستثنا نیست.
بحث ... دیدن ادامه ›› کلی بر روی این موضوع است که برای برقراری ارتباط بین اثر هنری و مخاطب آیا این هنرمند است که باید اثر خود را تا سطح فهم مخاطب خود پایین بیاورد یا این مخاطب است که باید خود را تا سطح درک اثر هنری بالا بکشد؟
ایستادن هر کدام از طرفهای این بحث بر جای خود باعث به وجود آمدن دو نوع اثر هنری می شود، از سویی آثار هنری خاص که معمولا مخاطبان آن یا خود هنرمندان هستند یا قشر خاص و محدود که امکان برقراری ارتباط با آن اثر خاص را دارند و از سوی دیگر منجر به تولید آثار دم دستی ، نازل و سطحی می شود که مخاطب گسترده تری را در بر می گیرد.
البته شیوه سومی هم وجود دارد که هنرمند تلاش می کند تا کمی خود را به زبان ارتباطی مخاطب نزدیک کند و از آن سو مخاطب هم در تلاش است تا خود را با زبان اثر آشنا کند تا وفاقی ایده آل صورت گیرد.
نمایش در بارانداز در این تقسیم بندی تقریبا به گونه اول نزدیک است. چرا که از طرفی با تمامی ویژگی های خاص نمایشنامه و شیوه خاص اجرایی، نمایش در درون خود یک قصه دارد که این عنصر، خود از فاکتور های اصلی برقراری ارتباط با تماشاگر عام است که البته این قصه به شکل کلیشه ای روایت نمی شود و از طرفی سبک بازی بازیگران و کارگردانی و همچنین طراحی صحنه ، لباس ، گریم و موسیقی نیز به طور کامل از فضای ریالیسم فاصله می گیرد و به شیوه ای غیر واقعه گرایانه ارایه می شود.
همین سبک غیرواقعه گرایانه نیاز به شناخت و تجربه از سوی مخاطب دارد تا ارتباط کامل بین او و اثر برقرار شود. گرچه اجرای نمایش با این سبک و سیاق بسیار مخاطره آمیز است و نیاز به تمرینات مستمر و پر فشار دارد اما خروجی مثبت آن هم بستگی به عوامل مختلفی دارد.
(امیر کاوه آهنین جان به عنوان نویسنده و کارگردان نمایش توانسته با گروهی بازیگر جوان اثری یک دست را به روی صحنه ببرد)

همانطور که از نام نمایش پیداست نمایش در بارانداز قصه آدمهایی است که بر روی یک بارانداز کار می کنند. باراندازی در ناکجا آباد یا نیویورک یا لندن دهه 60 میلادی یا هر جای دیگر، آنها از سوی شخصی به نام جانی تحت سلطه و استعمار هستند . به اصطلاح کسی بدون اجازه جانی که در قواره یک خون آشام ظاهر می شود اجازه نفس کشیدن ندارد ، رابطه بین آدم ها بی روح و در فضایی سرشار از بی اعتمادی قرار دارد و کوچک ترین عمل هر شخص تحت نظارت جانی و آدم های خون آشامش است . در این بین روکا یکی از اهالی این بارانداز به دلایل مختلف و از جمله بخاطر رسیدن به معشوقه اش مقابل جانی قرار می گیرد و این رویارویی منجر به یک فاجعه می شود.
امیر کاوه آهنین جان به عنوان نویسنده و کارگردان نمایش توانسته با گروهی بازیگر جوان اثری یک دست را به روی صحنه ببرد و از آسیب های معمول این گونه نمایش ها که معمولا دچارعدم توانایی در برقراری ارتباط و چند دستگی در سبک اجرایی در عناصر مختلف می شوند گریخته است.
(اجرای نمایش در بارانداز کار سختی است و از عهده هر بازیگر ، کارگردان و گروه اجرایی ساخته نیست)
به طور کلی می توان گفت نمایش در بارانداز نمایش معمول این روزهای تئاتر کشور نیست و نمایش متفاوتی است.
نمایش با هجوم حدود سی بازیگر در شمایل سی خون آشام بر روی صحنه که مدام در حال دویدن و حرکت های آکروباتیک و پر تنش هستند و موسیقی تند غربی و نور پردازی پر تحرکی آنها را همراهی می کند آغاز می شود و بعد از چند لحظه ، این فعل و انفعالات صحنه را به یک میدان مشت زنی تبدیل می کند.
تمامی بازیگران نمایش از آمادگی بدنی فوق العاده ای برخوردارند که نشان از تمرینات سخت و مستمر گروه تئاتر سولو دارد و تاییدی بر اشاره کارگردان در بروشور نمایش دارد که یاآور می شود که از حدود 15 ماه پیش عزم این سفر را کرده و تشکیل گروه سولو دغدغه یک دهه زندگی اوست.
به بیانی دیگر اجرای نمایش در بارانداز کار سختی است و از عهده هر بازیگر ، کارگردان و گروه اجرایی ساخته نیست و مستلزم توانایی های ویژه ای است اما در پایان باز به بحث آغازین اشاره می شود که عنصر ارتباط و بهره بردن مخاطب در این نمایش چه وضعیتی دارد؟ و تماشاگر این نمایش هنگام خروج از سالن به خوبی با نمایش ارتباط برقرار کرده و آیا تمایل دارد دوباره به دیدن این نمایش بنشیند یا دیدن این نمایش را به کسی پیشنهاد کند یا نه؟ گرچه پیش از این هم اشاره شد که پاسخ این سوال بستگی به سطح اطلاع و دانسته ها و علایق تماشاگر برمی گردد اما تصور می شود کاوه آهنین جان توانسته به بخش زیادی از این سوال ها پاسخ مثبت بدهد و سربلند بیرون بیاید اما همچنان این دغدغه باقیست که چگونه می توان مخاطب عام جامعه را هم از این نمایش بهرمند کرد که البته کار دشوار و بعیدی است و در پایان به این باور قدیمی می رسیم که شاید براستی هنر تئاتر مختص مخاطب خاص است و تلاش برای رسیدن به شعارهایی مانند تئاتر برای همه در حد همان شعار باقی می ماند.
ممنون از اینکه این نقد رو اینجا گذاشتید. بسیار آموزنده و دقیق و موشکافانه بود. ای کاش باز هم از این دست مطالب بگذارید. من سوالات زیادی در مورد این نمایش دارم که بخشی از جواب هایم رو توی همین نوشته پیدا کردم. دستتون درد نکنه
۱۵ دی ۱۳۹۴
علی جان نوشته هاتم مث خودت خاصه داداش!
۱۶ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار بسیار زیبایى بود چه از نظر اجرا و چه از نظر محتوا....کارى بسیار متفاوت به خصوص از لحاظ گریم که سبب تفاوت این اثر با تئاترهاى دیگر بود....شروع کوبنده و پایان بندى خوب ،شور و انرژى بازیگران و استفاده از موسیقى مناسب....تنها بخشى از ویژگى هاى این نمایش است ...به تمام عوامل این کار خسته نباشید میگویم.