در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش داستان تاسیس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:44:20
امکان خرید پایان یافته
۰۱ خرداد تا ۰۸ تیر ۱۳۹۷
۲۱:۳۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۳۵,۰۰۰ تومان
داستان تاسیس یک طباخی در B612 به جهت بار گذاشتن کله پاچه حیوان ناطق توسط انسان زبان بسته به زبان تخریب

برنده جایزه اول متن, کارگردانی و بازیگری در سه نقش از جشنواره نمایش نامه خوانی جایزه بزرگ استاد ناظر زاده کرمانی

  • تماشاگر گرامی، درب سالن راس ساعت آغاز نمایش، بسته می‌شود و به هیچ عنوان امکان ورود پس از بسته شدن درب وجود ندارد.

گزارش تصویری تیوال از نمایش داستان تاسیس (سری دوم) / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش داستان تاسیس (سری نخست) / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل لوشاتو، نبش تقاطع رازی، پلاک ۱۸، عمارت نوفل‌لوشاتو
تلفن:  ۶۶۹۵۲۶۰۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نگران ندیدن این نمایش بودم ولی بالاخره در شب آخر فرصت شد ببینم.
برای کسی که از سی و چند سال پیش حداقل سالی یکبار شازده کوچولو رو خونده و با اون زندگی کرده ، طبیعتا شوخی با اگزوپری و لیتل پرینس آن هم در این سطح و با این ادبیات کمی آزار دهنده بود ولی با توجه به نقدهای دوستان میتونستم حدس بزنم قراره چی ببینم پس با گارد باز رفتم و سعی کردم از نمایش ، هماهنگی و طنازی بازیگران ، متن روان و پر از بازی با کلمات و .... لذت ببرم و بردم .
البته هیچوقت موافق شوخیهای بیلو د بلت در این سطح نبوده و نیستم و خندیدن به این شوخی ها هم نشانه تایید آن نیست .
خسته نباشید به همه عوامل و در انتظار دیدن کارهای بیشتر و بهتر از ایشان.
پ ن : امان از این تاخیرها ، وقتی رسیدم خونه مهمونام نیم ساعت بود که پشت در معطل بودن
عاطفه گندم آبادی، امیر، محمد لهاک و علی مصلح این را خواندند
زهره مقدم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هرگز دلم نمی خواهد شازده کوچولوی من زمینی شود.
همین.
عاطفه گندم آبادی، امیر و علی عبداله زاده این را خواندند
ماهرو رستمی، جهان و مریم زارعی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- و باز هم به لطف سانس ویژه تونستم نمایش موردعلاقه م رو ببینم. نمایشی که باید غرق بازی های کلامی اش نشد.
- یادم هست کودکی ها برای خودمان یک شوخی بامزه داشتیم: به فیلی که شلوار جین پوشیده فکر نکن. خب. حالا چشماتو ببند. به چی فکر میکنی؟
حالا حکایت همان بازی های کلامی این نمایش است. سخت است اما فکر نکن. آنوقت تغییر لحن شازده کوچولو را که آلوده ما زمینی ها میشود خوب تر میفهمی. و دلت بیشتر میسوزد وقتی معصومانه میگوید من میخواستم برگردم سیاره م...
- به خاطر علاقه ام به شازده کوچولو بسیار نگران بودم برای دیدن این نمایش. چون میدانستم تنها چیزی که رگم برایش باد میکند و پایش می ایستم شازده کوچولوست. اما این اثر به اندازه اثر اگزوپری شازده کوچولو را عاشقانه نگاه میکرد.
شازده کوچولویی که لاجرم گاهی گذارش به زمین می افتد.
- بازی ها روان و‌یکدست بود اما خب آدم حق دارد از نقشی بیشتر خوشش بیاید. نقش گل را زیاد دوست داشتم.
- طبق معمول هم صدای خنده های بلند و چک کردن گوشی و باز کردن پاکت چیپس لذت کامل را از تماشای تئاتر میگیرد.