اجرای خوبی بود و بسیار لذت بردم ، ایده جمع آوری زباله های محوطه در حین اجرا برای من جالب بود ،همخوانی ها گاها ناهماهنگ بود و صدای بازیگران گاهی به سختی شنیده میشد .بر خلاف نظر یکی از دوستان بنده رویارویی اشکبوس و رستم وچند صحنه دیگر که جنبه کمدی داشت بسیار پسندیدم و فکر میکنم باعث شد ریتم یکنواختی نداشته باشه اجرا . طراحی لباس خانم ها رو دوست داشتم ولی بعضی از نقش ها به نظر من لباس مناسبی برای این اجرا نداشتند .اکثر بازی ها قوی بود و دیدن کار و پیشنهاد میکنم .با تشکر از جناب چنگیزیان
فریدون فرّخ فرشته نبود
ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دِهش یافت آن نیکویی
تو داد و دِهش کن فریدون تویی
نمایش را دوست داشتم و خوشحالم که داستانهای شاهنامه مدتهاست جای خورا در میان دراماتورژیها و تئاترها باز کرده است. نوع استفاده از فضا و بیان هارا دوست داشتم.موسیقی و نوازنده ضعف کار حساب میشد و هزاران بار حیف که با انتخاب بهتر موسیقی چقدر کار میتوانست جذابتر از اینهم باشد.
ابتدای کار و نوع برخورد با موضوع زباله ریختن برایم عجیب بود که پس از کار،راجعبه آن،با جناب چنگیزیان صحبت کردم و نگرششان برایم جالب و بسیار دوستداشتنی بود.
در کل این کاررا بسیار پیشنهاد میکنم.
سلام و خسته نباشید خدمت همه دست اندرکاران این نمایش دلپذیر
پس از تمجید از کارگردانی و بازی های خوب، دو سه نکته بسیار برای بنده جالب توجه بودکه خواستم به اشتراک بگذارم:
- طراحی کار و استفاده از فضا به گونه ای است که صحن اصلی بیانگر زمان حال و فضای فوقانی تعلیقی عالی بین زمان گذشته و آینده برقرار کرده بود و حضور توأمان درگذشتگان و آیندگان را بطور جالبی فراهم کرده بود.
- فن بیان بسیار خوب بازیگران (بجز یکی دو مورد) اجرای فضای باز کار را بی نقص کرده بود. بطور مشخص، فن بیان نقش های فریدون، رودابه، سهراب و گردآفرید بسیار عالی بود.
- با توجه به نورهای موجود در فضای اجرا، به نظرم بهتر بود واقعاً از آتش کمک گرفته میشد چرا که نور بکار گرفته شده بیشتر مناسب نورپردازی سالنی به نظر می آمد.
- فضای باز اجرای این نمایش برگ برنده آن است که از لحظه پایان این جمله از زبان بنده نمی افتد که اگر این کار را روی صحنه میدیدم تا این اندازه به دلم نمی نشست.
در نهایت، این نمایش یک تجربه و خاطره منحصر به فرد برای من ایجاد کرد و تماشای آن را به همه هنردوستان توصیه میکنم. موفق باشید.