در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال نمایش دل سگ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:12:33
امکان خرید پایان یافته
۱۷ تیر تا ۰۱ شهریور ۱۳۹۳
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

بر اساس رمان دل سگ نوشته بولکاگف ترجمه مهدی غبرایی

تلفن رزرو:

09374672641
09195173027

نکته: ردیف های بسته روی تیوال از طریق سایت تماشاخانه ایرانشهر قابل خرید می باشد

گزارش تصویری تیوال از نمایش دل سگ / عکاس: ماندانا رنجبر

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش دل سگ / عکاس: شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از آیین افتتاح نمایش دل سگ / عکاس : شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش دل سگ ( سری دوم) / عکاس: شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش دل سگ ( سری نخست) / عکاس: شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› یادداشت نوید محمدزاده بعد از گفتگو با آوای تیوال

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
میتوان با زیرکی تحقیر کرد ...
بعضی دوستان برای انتقاد از عباراتی استفاده می کنند که نه تنها کلیت اثر بلکه موجودیت صاحب آنرا نیز زیر سوال می برند و با تیشۀ نقد نه بر اندام و پیکر به قصد غرص ، که بر بن و ریشه میزنند به قصد ...

در اینجا بر آن نیستم که منکر دانش و اشراف جنابان بر نمایشنامه و نویسنده و تاریخچه و همچنین تفکر و فلسفۀ حاکم بر کل غزیۀ ...!! دل سگ شوم و حتی در پی این نیز نیستم که تیاتر و جناب یعقوبی را کاملا عاری از خطا جلوه دهم ، چرا که تعویض های مکرر دکور چیزی نبود که مکشوف عده ای خواص باشد و یافتنش آب پاکی بر دست کارگردان و یا سردرگمی تماشاچی بین طرفداری از پروفسور یا سگ و یا دکتر، جفا به کسی (که خودش هم نفهمیده باشد) * ، بلکه این دوستان منتقد سهواً (یا عمداً) بصورتیکه در زیر خواهم آورد خود و دیگران را در ورطۀ قضاوت نادرست می اندازند :

چطور میتوانیم از تبحر معمار یک بنا چشم پوشی کنیم ، در عوض لب به تعریف از آن بگشاییم آنهم با ذکر جزئیاتی مثل سبک ، دیتایل و یا استحکام بنا ... دیدن ادامه ›› ؟ مگر اینکه قصدمان تعریف از دانش خود باشد نه آن بندۀ خدا . و در این رابطه در نقل قول از کارگردان محترم فیلمی خوانده بودم : بازیگران فیلم من در ایفای نقش هایشان آزادند (که تلویحاً معنی اجرای فی البداهه داشت و اساساً ایشان ادعای کارگردانیِ با تجربه را هم نداشتند) ؛ ولی در جایی که کسی چنین چیزی از جناب یعقوبی نشنیده ، پس فرض بر اینست که ایشان آکتورها را به حال خودشان وانگذاشته اند و بازیهای فوق العاده (به زعم بعضی عزیزان) ** استادانۀ بازیگران محترم ، کارِ همین کارگردان مغضوب است .

ترکیب و چینش برخی جملات برای ما تماشاچیها (ی دهه پنجاه) نیز فراتر از زیبا بود
زنده باد سوسیس
زنده باد سوسیالیسم

مـــــــــــــــــــرگ بـــــــــــــــــــر آمریکــــــــــــــــــــا

................................................................................................................................
(*) این رفت و برگشت دائم احساس مقصر پنداری بین پروفسور اِوا مآب و سگ ودکا خور بطوریکه تماشاگر نمیدانست طرف کدامیک را بگیرد از نقاط قوت نمایش بود ، چنانکه در پاره ای اوقات وقتی سگ فحشهای رکیک می داد (بازخورد شنیده هایش از اجتماع) و یا صحبت از حقوق پامال شده اش می کرد کفۀ ترازو را به نفع خود و در پاره ای دیگر مثل نظرش به ژینا و دائم الخمر بودنش و ... به نفع بورژوازی سنگین می کرد .
(**) کسی منکر بازیهای برجستۀ حبیب رضایی و نوید محمد زاده نیست ، ولی بالا بردن یک نفر به صرف کوبیدن دیگری کارناپسندیست .
پی نوشت : یافتن دکمه ای لزوم به دوختن قبایی نیست ...














http://corianpassargad.persianblog.ir/
محسن قربانی، فربد، ر. پ، رسول حسینی و تایماز موسی زاده این را خواندند
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
«ترکیب و چینش برخی جملات برای ما تماشاچیها (ی دهه پنجاه) نیز فراتر از زیبا بود
زنده باد سوسیس
زنده باد سوسیالیسم»

«این رفت و برگشت دائم احساس مقصر پنداری بین پروفسور اِوا مآب و سگ ودکا خور بطوریکه تماشاگر نمیدانست طرف کدامیک را بگیرد از نقاط قوت نمایش بود»



دقیقا! مرسی.
۰۱ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خب
نمایش رو بالاخره دیدم...چند نکته رو دوست دارم اشاره کنم:
قبل ش لازم می دونم که بگم: آقای یعقوبی پس از نمایش مرد بالشی شدیداً در احساسات و افکار من اثر خوبی از خودش برجا گذاشت.

1. نمایش خانه ایرانشهر رو بخاطر فضای هنری و صمیمیش خیلی دوست دارم، مخصوصا که در سالن انتظار آقای رایگان و خانم تیموریان رو هم ملاقات کردم.

2. نمایش از نظر من بصورت نگران کننده ای شامل طنز های چیپ بود. و راستش من اصلا نرفته بودم که نمایش کمدی ببینم! و اینجا ست که احساس می کنم کلاه سرم رفته! چون نمایش های طنز دیگه ای هستند که من انتخاب شون نکردم...خلاصه آقای یعقوبی یکی طلبت :) و یه سوال کلیدی: آیا با در نظر گرفتن موقعیت آقای یعقوبی در تئاتر ایران، ایشون لازم دارند که با طنز های چیپ به گونه ای به تماشاگران باج بدند تا نمایش رو ببینند؟

3. بازیگران در کل خوب بودند: آقای محمدزاده واقعا خوب بود
4. و نهایتا خوشحالم که نمایش بی خود کشدار و طولانی نشد و در حدود 80 دقیقه تمام شد.
›› تا ۳ پاسخ



برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیدم ولی دوستش نداشتم .
بازی نوید محمد زاده بسیار خوب بود . مثل همیشه . کلا" ایشان از عهده ی نقشهای کاملا" متفاوت بخوبی بر می آیند .
بازی حبیب رضایی هم خوب بود .
سایر بازیگران هم در مجموع خوب بودند .

من متن را دوست نداشتم . و برایم جذابیتی نداشت .
دقیقا همینطور است خانم حدادی بزرگوار ....

من متن را دوست نداشتم . و برایم جذابیتی نداشت .
۱۹ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید