میتوان با زیرکی تحقیر کرد ...
بعضی دوستان برای انتقاد از عباراتی استفاده می کنند که نه تنها کلیت اثر بلکه موجودیت صاحب آنرا نیز زیر سوال می برند و با تیشۀ نقد نه بر اندام و پیکر به قصد غرص ، که بر بن و ریشه میزنند به قصد ...
در اینجا بر آن نیستم که منکر دانش و اشراف جنابان بر نمایشنامه و نویسنده و تاریخچه و همچنین تفکر و فلسفۀ حاکم بر کل غزیۀ ...!! دل سگ شوم و حتی در پی این نیز نیستم که تیاتر و جناب یعقوبی را کاملا عاری از خطا جلوه دهم ، چرا که تعویض های مکرر دکور چیزی نبود که مکشوف عده ای خواص باشد و یافتنش آب پاکی بر دست کارگردان و یا سردرگمی تماشاچی بین طرفداری از پروفسور یا سگ و یا دکتر، جفا به کسی (که خودش هم نفهمیده باشد) * ، بلکه این دوستان منتقد سهواً (یا عمداً) بصورتیکه در زیر خواهم آورد خود و دیگران را در ورطۀ قضاوت نادرست می اندازند :
چطور میتوانیم از تبحر معمار یک بنا چشم پوشی کنیم ، در عوض لب به تعریف از آن بگشاییم آنهم با ذکر جزئیاتی مثل سبک ، دیتایل و یا استحکام بنا
... دیدن ادامه ››
؟ مگر اینکه قصدمان تعریف از دانش خود باشد نه آن بندۀ خدا . و در این رابطه در نقل قول از کارگردان محترم فیلمی خوانده بودم : بازیگران فیلم من در ایفای نقش هایشان آزادند (که تلویحاً معنی اجرای فی البداهه داشت و اساساً ایشان ادعای کارگردانیِ با تجربه را هم نداشتند) ؛ ولی در جایی که کسی چنین چیزی از جناب یعقوبی نشنیده ، پس فرض بر اینست که ایشان آکتورها را به حال خودشان وانگذاشته اند و بازیهای فوق العاده (به زعم بعضی عزیزان) ** استادانۀ بازیگران محترم ، کارِ همین کارگردان مغضوب است .
ترکیب و چینش برخی جملات برای ما تماشاچیها (ی دهه پنجاه) نیز فراتر از زیبا بود
زنده باد سوسیس
زنده باد سوسیالیسم
مـــــــــــــــــــرگ بـــــــــــــــــــر آمریکــــــــــــــــــــا
................................................................................................................................
(*) این رفت و برگشت دائم احساس مقصر پنداری بین پروفسور اِوا مآب و سگ ودکا خور بطوریکه تماشاگر نمیدانست طرف کدامیک را بگیرد از نقاط قوت نمایش بود ، چنانکه در پاره ای اوقات وقتی سگ فحشهای رکیک می داد (بازخورد شنیده هایش از اجتماع) و یا صحبت از حقوق پامال شده اش می کرد کفۀ ترازو را به نفع خود و در پاره ای دیگر مثل نظرش به ژینا و دائم الخمر بودنش و ... به نفع بورژوازی سنگین می کرد .
(**) کسی منکر بازیهای برجستۀ حبیب رضایی و نوید محمد زاده نیست ، ولی بالا بردن یک نفر به صرف کوبیدن دیگری کارناپسندیست .
پی نوشت : یافتن دکمه ای لزوم به دوختن قبایی نیست ...
http://corianpassargad.persianblog.ir/